پشتیبانی غیرصریح رهبر از احمدینژاد را با چهار دلیل میشود تبیین کرد:
1. چهار نامزد عمده در این دوره هستند که قطعاً کرّوبی و موسوی( و اطرافیان آنها) دلخواه او نیستند.
2. محسن رضایی نیز سابقهی اختلاف نظری عمده را با او دارد. از زمان جنگ و اتّخاذ راهبردهای جنگی تا نوع برخورد فرمانده سابق سپاه با وی که حاضر به دادن گزارش جبههها به رئیسجمهور وقت نبود و در مقابل چنین درخواستی میگفت که من تحت امر فرمانده کلّ قوا هستم و گزارشم را به ایشان میدهم و شما اگر خواستید میتوانید از امام بگیرید. محسن رضایی سزای استقلال رأی خود را به هنگام استفعا به نیّت نامزدی ریاست جمهوری در سال ۷۶ دید که رهبر به عمد استعفای او را تا زمانی که زمان ثبت نام بگذرد نپذیرفت تا هم موضع قویتر خود را نشان دهد و هم بعدها با به کار گماردنش در مجمع تشخیص مصلحت نشان دهد که امثال رضایی توانایی استقلال از ساختار قدرت را ندارند. رضایی به همین دلیل در مراسم تحلیف خاتمی حضور نداشت.
3. رهبر هیچگاه در این چهارسال انتقاد مهمّی از دولت نکرد و در حالیکه اعمال نودولتان عقلای دو جناح را به ستوه آورده بود، با آنان همسخن نشد؛ در مقابل تعویض مدام و بیمنطق وزیران یا دروغگوییها سکوت کرد و انتقادهای وی از بعضی اعمال احمدینژاد- مانند نامه نوشتن به بوش- خصوصی و ملایم بود. به عکس بارها و بارها از دولت حمایت کرد و این بسیار بیش از حمایت عادی و همیشگی رهبر از رؤسای جمهور وقت بود. سیّدعلی خامنهای پیش از این و به هنگام انتخابات، مطلق ِسیاهنمایی را رد میکرد ولی این بار سیاهنمایی نامزدهای مخالف احمدینژاد را با گفتن اینکه « من از اوضاع کشور اطّلاع بیشتری دارم و اینطور که میگویند نیست» به طور خاص رد میکند و این حمایت صریح به معنای دفاع از دولت اوست گرچه مانند سخنرانی نوروزی بگوید که من منظورم حمایت از شخص خاصّی نیست.
4. این حمایت ضمنی یک دلیل عمدهی دیگر هم دارد. رأی تودهی مردم متمایل به دو جناح در کشور کمابیش معلوم است و اگر دو نفر به طور مشخّص این دو جناح را نمایندگی کنند، حمایت مراجع یا رهبر تفاوت عمدهای ایجاد نمیکند ولی موسوی میان قشر اصولگرا نیز پایگاه دارد و حتّی نمایندگانی چون ابوطالب و افروغ به سوی حمایت از او میروند. اینها و تودهی مردم همفکر آنها طرفدار اصلاحطلبان نیستند و چه بسا خود را پیرو عملی و نظری رهبر نیز به شمار آورند ولی به موسوی به دلیل سابقهی نخستوزیری دوران جنگ و تأیید آیتالله خمینی نظر مثبت دارند. از طرفی رضایی نیز با آمدن خود رأی بخشی از اصولگرایان پیرو ولایت را با خود همراه کرده است؛ حمایت ضمنی رهبر از احمدینژاد میتواند رأی اصولگرایان متمایل به موسوی و رضایی را به نفع احمدینژاد برگرداند.
از دید من طبق بندهای یک تا سه، رأی وی به احمدینژاد است و طبق بند چهار اشاره به این تمایل را تا زمان انتخابات ادامه خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.