در شورای تعیین خلیفهای که پس از مرگ عمر تشکیل شد اگر علی میپذیرفت که به کتاب خدا، سنّت پیامبر و سیرهی شیخین عمل کند، برای سالها خلیفه میشد و بسیاری از انحرافات بزرگ- مانند به قدرت رسیدن معاویه که در زمان عثمان بود-، روی نمیداد ولی او فقط کتاب خدا و سنّت پیامبر را پذیرفت به علاوهی تشخیص خودش.
به آیتالله منتظری در دوران اوج اعتراضاتش گفتند که با توجّه به سنّ آیتالله خمینی و اینکه وی بیست سال از رهبر جوانتر است، اگر کمی صبر کند، خودش پس از به قدرت رسیدن میتواند آنچه صلاح است انجام دهد ولی او نپذیرفت در حالیکه اعتراض منتظری واقعاً به جایی هم نمیرسید امّا او رهبری یقینی آینده را به خاطر نپذیرفتن سکوتی کوتاهمدّت از دست داد و گفت که نمیتواند دربارهی آنچه میداند ساکت بماند.
قصد مقایسه ندارم ولی در برابر این سؤال که چند نفر میتوان یافت که مانند علی نپذیرند در مقابل به دست گرفتن قدرت، آنچه حق میدانند بر زبان نیاورند، با وجود امثال حسینعلی منتظری در جواب درنمیمانیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.