نكات سبز -9


                            
ن۱- کارناوال عاشورای دو خیلی ناقص انجام شد. اتّهام اوّل رسانه‌ی ولایی تظاهر به کف ‌و سوت زدن سبزها در روز سوگواری بود که نه کفی در کار بود و نه سوت چندانی؛ غریو تعدادی جوان که آتشی برافروخته بودند و چند پلیس را مثلاً مجبور به عقب‌نشینی می‌کردند، کات می‌شد به صحنه‌‌ی عزاداری و مردمی که برای کمک به ولایت می‌آمدند. این صحنه‌ها در تمام شبکه‌ها یک تک‌صحنه‌ی آمدن لباس شخصیها بود به علاوه‌ی مقداری تصاویر آرشیوی از تظاهرات روزهای پیش که یک در میان به هم کات می‌شد و از هم قابل تشخیص بود. نشان‌دادن چند دختر شل‌حجاب، یک مرد کراواتی و شعار «حسین حسین شعارشان، تجاوز افتخارشان» در همه‌ی شبکه‌ها، تمام بضاعت سیما در تحریف حضور مردم در روز عاشوراست. تخریب اموال عمومی در هر زمان و از سوی هرکس باشد مردود است ولی این صحنه‌ها در هر روزی می‌توانست اتّفاق بیفتد و ربطی به توهین به مقدّسات و روز عاشورا نداشت.  


اتّهام دوّم، مصاحبه با چند مرد بود که کتک خوده بودند و اعضای چند نفر از اعضای هیئت‌ها که مدّعی بودند کسانی به داخل هیئت ریخته و وسایل را شکسته‌اند و یکی دو قالی را هم کش رفته‌اند و نمایش برخی مغازه‌ها که تخریب‌شده یا آتش گرفته‌اند. گرچه نمی‌توان کتمان کرد که در غائله‌ها به هرحال ممکن است دزد و سودجو نیز پیداشود ولی کسانی که مسجد لولاگر را آتش زدند و به جماران حمله کردند، بلدند که با ظاهری مانند سبزها به هیئتها حمله کنند و گناهش را گردن دیگران بیندازند. (ادّعا نیست؛ بعضی از وبلاگنویسان ارزشی از تراشیدن ریش و قاطی سبزها شدن در خرداد امسال نوشته بودند) سناریوی دیروز سیما، اهانت سبزها به امام حسین بود که البتّه حاصل تلاش دوستان صداوسیمایی بسیار ناچیز بود ولی می‌توان انتظار داشت که مانند سابق معرکه بگیرند و راهپیمایی دفاع از امام حسین راه بیندازند.


ن۲- حیدری، حسین‌مردی، مجریان رنگ و وارنگ شبکه خبر و بسیاری دیگر در این میان شریک جرمند. اینان باید بدانند که دارند برای که خوش‌خدمتی می‌کنند و مشتی دروغ تحویل ملّت می‌دهند. سعید مستغاثی منتقد چرندنویسی که نامش به عنوان تهیّه‌کننده در پایان برنامه‌های تولیدی شبکه‌ی خبر می‌آید که در آن مردم را تحت تأثیربیگانگان می‌داند و پیام فضلی‌نژاد و چند متکّلم ناشناس، نام چند فرنگی را- که نمی‌شناسمشان- می‌آورند که تئوری براندازی نرم را تهیّه می‌کنند، باید در انتظار تاوان خوش خدمتیش باشد. لازم است فهرستی از کسانی که آبرو و شرف خود را می‌فروشند تهیّه شود. برای«یوم الملحمه» اینها را نمی‌خواهیم برای «مرحمت» ناشی از «نصر بالرّعب» می‌خواهیم. نباید حضرات فکر کنند که از قضاوت و عقوبت مردمی در امانند.


ن۳- شعاری که دیروز خیلی نشان داده شد،« مرگ بر اصل ولایت فقیه» بود بدون آنکه مصداق فعلی آن ذکر شود فقط به میراث امام راحل و مانند آن اشاره می‌شد در حالیکه شعار علیه رهبر زیاد داده شد. درباره‌ی دلیل نام نیاوردن از رهبر و سپربلا کردن رهبر سابق، پیشتر نوشته بودم ولی این سطرها از دفاعیّه‌ی عبدالله نوری هم به این موضوع بی‌ارتباط نیست:« به نظر می‌رسد برخی از موارد اتّهامی در کیفرخواست را به دلیل آن‌که مخالف نظرات مقام رهبری است به عنوان اتهام مطرح ساخته‌اید، اما برای رعایت مصالحی با صراحت این اتهام را مطرح نکرده‌اید؟ آیا اجتناب از مطرح کردن اتهام «اهانت به رهبری» در کیفرخواست به این علت نیست که ارتباط دادن این‌گونه مسائل به مقام رهبری را به سود رهبری نمی‌دانید بلکه باب شدن آن را هم به مصلحت رهبری و نظام نمی‌دانید؟ پس چگونه وقتی نوبت به امام می‌رسد این‌چنین از او مایه می‌گذارید و هیچ پیامد منفی بر این‌که همگان را دشمن امام بخوانید فرض نمی‌کنید، یا فرض آن را مهم نمی‌دانید؟ چرا مساله اهانت به امام که عزیز‌تر از رهبری است را مطرح ساخته‌اید؟ آیا ضرر داشتن برای امام و مخدوش‌شدن چهره‌ی مقدّس امام از نظر شما منعی ندارد؟» (شوکران اصلاح، ص ۱۷۵)


ن۴- دستگیری‌های اخیر نشان داد که حلقه‌ی دستگیریها روز به روز تنگتر می‌شود و تهدید و ترور خواهرزاده‌ی موسوی هم نشانه‌ی تهدید سران اصلاحات است. نمی‌توان به انتظار معجزه نشست تا در رویدادهای اینچنین هربار تعدادی کشته شوند. سران جنبش سبز باید آنچه می‌خواند شفّاف و صریح بیان کنند. دیرزمانیست که انتخابات و احمدی‌نژاد فراموش شده‌اند و جهت‌گیری آمرانه و ارباب‌منشانه‌ی حکومت است که به چالش کشیده شده است. مردم نمی‌خواهند کسی برای آنان تکلیف تعیین کند، نه برای افکار و عقایدشان، نه رأیهایشان، نه سرنوشتشان، نه دین و آخرتشان. سیّدحسن خمینی باید بداند که اگر به منظور آشتی هم به خانه‌ی رهبر برود و در مراسم عزاداری شرکت کند، باز به جماران حمله می‌شود و رهبر جز تبعیّت محض به هیچ چیز دیگر رضا نمی‌دهد و گرنه ممکن است «مصالح نظام» هر بدی را خوب و هر خوبی را بد کند. سران اصلاحات، مراجع منتقد و ناراضیان سیاسی باید توجّه کنند که حرکت اعتراضی پیش از بهمن پنجاه و هفت، از زمانی کاملاً جدّی شد که آیت‌الله خمینی در یک کلام گفت که «شاه باید برود». 


پ.ن- الآن که این را نوشتم خبر تجمّع عاشوراییان در روز چهارشنبه رسید. به هرحال اینگونه نمایشها خاطر ساده‌دلانی را پی خواهد کرد. تظاهر و تفاخر به بی‌مرکز و بی‌رهبر بودن جنبش سبز کافیست؛ موسوی، کروبی و خاتمی باید با ارائه‌ی راهکار اجازه‌ی چنین سوءاستفاده‌هایی را به «نظام» ندهند. بی‌نظمی و خودانگیخته بودن جنبش سبز می‌تواند زمان دستیابی به نتیجه را عقب بیندازد و هزینه‌ی آن را بالا ببرد. باید بپذیریم که اعتراض روز عاشورا در ضمن عزاداری می‌توانست بسیار منظّم‌تر،عاقلانه‌تر و سنجیده‌تر انجام شود. گذشته گذشته است، باید به فکر آینده بود. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.