۱. مگر انقلاب ما علیه استبداد، ناامنی و بیحرمتی و برای آزادی همگان نیامد؟ آیا امروز مراجع تقلید ما، استادان دانشگاه ما و مطبوعات ما به عنوان رکن چهارم جمهوریّت و جامعه مدنی، برای انتقاد به تمام مدیران و مسؤولان کشور احساس امنیّت میکنند؟
۲. مگر انقلاب اسلامی برای ختم استراق سمع و شکنجه نیامد و این هدف را در قانون اساسی تبدیل به یک اصل نکرد؟ خیل گزارشهایی که طیّ سالهای گذشته منتشر شده و از استراق سمع و شکنجه حکایت میکند آیا انحراف از انقلاب نیست؟
۳. مگر انقلاب اسلامی برای طرد روش «هدف وسیله را توجیه میکند» به وجود نیامد و مگر برخی امروز برای رسیدن به هدف، هر وسیلهای را - حتّی استفاده ابزاری از مقدّسات- توجیه نمیکنند.
۴. مگر انقلاب اسلامی برای مقابله با تفتیش عقاید به وجود نیامد و ممنوعیّت تفتیش عقاید را تبدیل به یکی از اصول قانون اساسی نکرد، چرا ما امروز بیسابقهترین تلاشها را برای تفتیش عقاید شاهدیم؟
۵. چه انحرافی بزرگتر از اینکه به نام دفاع از انقلاب به دانشگاه حمله کنند و آن فاجعهی دلخراش را در کوی دانشگاه به وجود آورند؟
۶. انقلاب اسلامی علیه ناامنیهای زمان شاه به وجود آمد امّا اعضای وزارت اطّلاعاتی که قرار بود برای تمام شهروندان امنیّت به ارمغان آورد به نام مبارزه با تهاجم فرهنگی به قتل و آدمربایی روی آوردند و برخی از آنان را با کارد تکّه تکّه کردند، آیا این انحراف از مسیر انقلاب نیست؟
۷. اگر افرادی که از قتلهای زنجیرهای و سعید امامی حمایت میکنند در جایگاه هیئت منصفه، کسانی را که از مقتولان بیگناه حمایت میکنند محاکمه کنند، انحراف از مسیر انقلاب به شمار نمیآید؟
۸. اگر آن شیخ مطروی که سالها دوش به دوش منافقین و ارتش عراق در جهت اغفال اسیران ایرانی تلاش کرد و زشتترین اهانتها را نثار امام و انقلاب کرد به کشور بازگردد و در حفاظ امن نظام قرار گیرد و آنها که در طول سالیان جنگ همپای رزمندگان بودند و به تقویت روحیهی سپاهیان میپرداختند محاکمه و زندانی شوند، آیا این انحراف از مسیر انقلاب نیست؟
۹. مگر انقلاب علیه روحیّهی چاپلوسی به وجود نیامد؟
امام علی در خطبه ۲۱۶ میفرماید«... نمیخواهم مرا بزرگ انگارید، زیرا کسی که شنیدن سخن حق یا نشان دادن عدالت به وی دشوار باشد، عمل به حق و عدالت برای او دشوارتر خواهد بود... من نه برتر از آن هستم که خطا کنم و نه در کار خویش از خطا ایمن هستم مگر آنکه خداوند مرا کفایت کند که او در این کار از من تواناتر است...».
مگر امام علی در نامه به مالک اشتر نمیگوید که حاکم باید به مردم شهامت و جسارت انتقاد و اعتراض به خودش را بدهد؟ آیا امروز رواج این همه تملّق و مجیزگویی و تعابیر غلوآمیز و مقابله با پرسش و انتقاد و اعتراض، انحراف از انقلاب نیست؟
امام علی در خطبه ۲۱۶ میفرماید«... نمیخواهم مرا بزرگ انگارید، زیرا کسی که شنیدن سخن حق یا نشان دادن عدالت به وی دشوار باشد، عمل به حق و عدالت برای او دشوارتر خواهد بود... من نه برتر از آن هستم که خطا کنم و نه در کار خویش از خطا ایمن هستم مگر آنکه خداوند مرا کفایت کند که او در این کار از من تواناتر است...».
مگر امام علی در نامه به مالک اشتر نمیگوید که حاکم باید به مردم شهامت و جسارت انتقاد و اعتراض به خودش را بدهد؟ آیا امروز رواج این همه تملّق و مجیزگویی و تعابیر غلوآمیز و مقابله با پرسش و انتقاد و اعتراض، انحراف از انقلاب نیست؟
۱۰. دین اسلام دین رحمت و رأفت برای همه است. تهاجمات چندسالهی یک گروه کاملاً شناخته شده به کتابفروشیها، سینماها، نماز جمعهها، بیوت مراجع، اجتماعات قانونی، مجالس ختم و... که متأسّفانه همه به نام ولایت و دین انجام شد آیا انحراف از مسیر انقلاب نبود؟
(شوکران اصلاح، دفاعیّات عبدالله نوری، چاپ اوّل، آذر ۷۸، صص ۸۸ تا ۹۲)
پ. ن: بازخوانی، تحلیل و نقد کتابها سنّتی است که در کشور ما - جز تلاشهایی پراکنده- وجود ندارد و عجب از ما که علاقه به پرداختن و داوری پیرامون خود افراد داریم ولی از تمرکز روی آثارشان آن چنان که باید و شاید غافلیم. «شوکران اصلاح» یکی از آینههای شفّاف اصلاح وآزادیخواهی در ایران معاصر است. دفاعیّات مشروح عبدالله نوری و زندانی که- بیهیچ طلب عفوی از کسی- پس از آن کشید، از دید من کارنامهی قبولی وی در حیات اجتماعی- سیاسی وی به شمار میرود. این کتاب دفاعیّات نوری در برابر انواع اتّهامهاست، از مصاحبهی معروف کدیور که در آن به بازتولید نهادهای نظام شاهنشاهی اشاره کرده بود تا ترویج سیاسی آیتالله منتظری، ترغیب به شناسایی اسرائیل و رابطه با امریکا. شاید مضحکترین آنها کشاندن بحثهای فکری به دادگاه مانند بحث نسبیّت حق و باطل یا حتّی عجیبتر از آن طرح مقالهی مجید محمّدی با عنوان «اخلاق شادی، سبک زندگی» به عنوان یک اتّهام بود.
یکی از این اتّهامها جملهای از عزّتالله سحابی است که میگوید «انقلاب از جادهی خود منحرف شده است». عبدالله نوری در دفاع از نظرات سحابی به شانزده نکته اشاره میکند که من برای ترغیب دوستانی که این کتاب را نخواندهاند به خواندن کتاب، نکات بالا را با تلخیص آوردم. کتاب دیگر مجال انتشار ندارد پس شاید اشکالی نداشته باشد که نسخهی الکترونیکی آنرا «اینجا» برای مطالعه پیشنهاد کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.