هاشمی رفسنجانی در ادّعایی تکراری پیرامون تاریخچهی جنگ گفته است که پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران پس از فتح خرّمشهر شایعهای بیش نبود. فارغ از درستی یا نادرستی ادّعای وی، این سخن این پیامد را دارد که پایان دادن به جنگ در آن زمان ممکن نبود و اتّهام شش سال ادامهی جنگی بیسرانجام به سران نظام کاری درست نیست و جنگ در آن زمان که باید تمام میشد، پایان یافت. برای بطلان این ادّعا میتوان به دو نکته اشاره کرد:
۱- دریافت خسارت نه تنها پس از فتح خرّمشهر بلکه پیش از آن و چند ماه پس از آغاز جنگ نیز ممکن بوده است. در این صورت ضررهای جنگ به کمترین مقدار ممکن کاسته میشد. کشورهای نفتخیز منطقه پیشنهادی شصت میلیارد دلاری به همراه عقبنشینی عراق از خاک ایران (که شامل خرّمشهر هم میشد) به پشت مرزهای موافقتنامه ۱۹۷۵ الجزایر ارائه کردند. رجوع به خاطرات هاشمی رفسنجانی بهترین دلیل است:
الف. پیشنهاد سران جنبش عدم تعهّد: « با آقای رجایی درباره پیشنهاد و صلح غیرمتعهّدها صحبت کردیم. پیشنهاد ایجاد منطقه غیرنظامی در خاک ایران همراه با خروج نیروهای عراقی دادهاند. بعضی نظامیها و آقای بنیصدر حاضرند با تعدیلی آن را بپذیرند.» (علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، یادداشتهای روزانه، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۰)
ب. پیشنهاد اولاف پالمه، معاون دبیرکل سازمان ملل: « دیشب در جلسات شورای عالی دفاع شرکت کردم. گزارش جبههها و بحث درباره پیشنهادات پالمه بود. خروج عراقیها را از خاک ایران پذیرفته، مذاکره درباره مرزها منجمله اروندرود میخواهد و حضور نیروهای ناظران بینالمللی در مرزها و پرداخت غرایم جنگی به دو طرف از طرف دولتهای داوطلب» ( همان، ص ۴۹۶)
ج. پیام فرمانده نیروی دریایی وقت، ناخدا بهرام افضلی از سوی وابسته نظامی ایتالیا: « ظهر و عصر ملاقاتهایی داشتم. ناخدا افضلی آمد و راجع به مینگذاری و مینروبی توضیحاتی داد. او اطلاع داد که وابسته نظامی ایتالیا گفته کشورهای نفتخیز منطقه مایلند ۶۰ میلیارد دلار خسارت جنگ را از طرف صدّام به ایران بدهند.» (همان، ص ۵۰۰)
۲- امکان پایان دادن به جنگ پس از فتح خرّمشهر:
هم خود هاشمی و هم دیگران از برگزاری جلسهای پس از فتح خرّمشهر گفتهاند که در آن دربارهی ادامه یا پایان جنگ تصمیمگیری شود. صرف نظر از روایات متناقض دربارهی این جلسه، صرف برگزاری این جلسه نشان میدهد که پایاندادن به جنگ- بیغرامت یا باغرامت- ممکن بوده ولی تصمیم دیگری گرفته شده است. احمد خمینی در آخرین سخنرانی خود در بهمن ۷۳ از مخالفت اکثریّت افراد حاضر در جلسه با ادامهی جنگ میگوید:
«امام در آن جلسه فرمودند ما دو راه در پیش داریم. یا باید همین جا صلح کنیم و از راههای سیاسی خسارات خود را از رژیم صدام بگیریم و یا باید جنگ را ادامه دهیم تا رژیم صدام را ساقط کنیم. نظر خود من صلح است. اکثر حاضران نیز نظر امام را تأیید کردند. امّا یک نفر گفت ما الآن در بهترین شرایط هستیم تا رژیم آمریکایی صدام را ساقط و عراق را آزاد کنیم. چرا وقتی میتوانیم با عزت به اهدافمان برسیم، به ذلت صلح تن دردهیم؟ آن فرد چنان با حرارت سخن گفت که اکثر حاضران با سخن وی همراه شدند. اما امام هم چنان مخالف بودند و در نهایت به رأی اکثریت تن دادند و با آنان اتمام حجت کردند.»
اشارهی احمد خمینی به این جریان را در جلسات عمومی و خصوصی، یکی از دلایل پایان دادن به حیات وی میدانند.
در این گفتگو با سیّداحمد خمینی که کمتر از دو سال پیش برای اوّلین بار منتشر شد هم وی از مخالفت آیتالله خمینی با ادامهی جنگ میگوید:
« در مقابل مسائل خرمشهر امام معتقد بودند که بهتر است جنگ تمام شود اما بالاخره مسئولین جنگ گفتند که ما باید تا کنار شطالعرب (اروند رود) برویم تا بتوانیم غرامت خودمان را از عراق بگیریم. امام اصلاً با این کار موافق نبودند و میگفتند اگر بناست که شما جنگ را ادامه بدهید بدانید که اگر این جنگ با این وضعی که شما دارید، ادامه یابد و شما موفق نشوید دیگر این جنگ تمام شدنی نیست و ما باید این جنگ را تا نقطهای خاص ادامه بدهیم و الان هم که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین موقع برای پایان جنگ است.»
۳- هاشمی یکی از دلایل نپذیرفتن آتشبس را امکان حملهی مجدّد عراق میداند ولی حملهای که پس از قبول قطعنامه به ایران شد، میتوانست همان زمان (یعنی شش سال زودتر) روی دهد و در اصل ماجرا تفاوت نمیکرد چون همانگونه عراق دوباره به پشت مرزها رانده میشد. این استدلال بیش از آنکه به نفع هاشمی و طرفداران هشتساله شدن جنگ باشد، به ضرر آنهاست.
۴- کسانی که اصرار بر ادامهی جنگ پس از فتح خرّمشهر- یا حتّی پیش از آن- داشتند حالا باید پاسخگوی این سه سؤال باشند:
الف. پس از شش سال ادامهی جنگ - خلاف نظر ابتدایی بنیادگذار انقلاب- طرفداران جنگ چه دستاوردی یافتند؟
ب. الآن و بیست سال پس از پایان جنگ – در حالیکه در پی دریافت غرامت از اشغالگران ایران در جنگ جهانی دوّم هستیم!- چه اقدامی برای دریافت غرامت از عراق شده است؟
ج. با نادیدهگرفتن آسیبهای هنگفت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، چه غرامتی میتواند جبران هزاران هزار کشتهی جنگی باشد؟
ب. الآن و بیست سال پس از پایان جنگ – در حالیکه در پی دریافت غرامت از اشغالگران ایران در جنگ جهانی دوّم هستیم!- چه اقدامی برای دریافت غرامت از عراق شده است؟
ج. با نادیدهگرفتن آسیبهای هنگفت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، چه غرامتی میتواند جبران هزاران هزار کشتهی جنگی باشد؟
مرتبط: حقیقت و تاریخ ، داستان ناتمام جنگ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.