سالگرد ایماگری

یازدهم دی ماه امسال، چهارسال از ایماگری عیّار گذشت؛ دوسال که قرار بود مشق و آزمون و سربازی باشد و دو سال هم اوضاع و احوال ویژه‌ی اجتماعی می‌طلبید. دستاوردها نیز در زمینه‌های گوناگون اندک یا زیاد بوده است؛ بخشی مطابق انتظار و بخشی هم خلاف آن. جای هیچ گله و شکایتی هم نیست. بیش از این در فضای مجازی کاری ندارم؛ این را به عنوان یادآوری به خود می‌گویم که حرفی که باید زده می‌شد، زده شده و تجربه‌ای که باید، اندوخته. از این پس اضافه بر آنچه امتحان یا وظیفه می‌دانستم هستم.
تنهایی، تقدیر بشر است و چه خوشبخت است کسی که هرچه زودتر و یک بار برای همیشه این را بداند و بپذیرد؛ همراهی همراهان را پاس بدارد ولی جدّی نگیرد و در مجال تنگ بین آغاز و انجام، اگر قرار به ورود به فضای اجتماع است و یادگار درخوری نیز دارد، در مناسبترین زمان به بهترین و موجزترین شکل بر دیوار تاریخ بنویسد و بگذرد و راه را برای نوآمدگان بازبگذارد.
ایمایان و ایماگر را خود ساختم- با الهام از اشارات بوعلی- تا کم و گزیده بگویم ولی کمتر از یک‌سال است که «ایماگر»
به عنوان برابرنهاده‌ای برای بازیگر نمایش پانتومیم به وب فارسی راه یافته است. اینطور، بعدها وقتی اثری از عیّار در وب نبود، ایماخوانان با دیدن یک نمایش ایمایی یا متنی که پیرامون آن باشد، ذکر خیری هم از او می‌کنند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.