قیام بازیابی عزّت نفس


               
قیام مردم ایران از اعتراض به کاپیتولاسیون آغاز شد. یک مرد عالم روحانی احساس حقارت کرد و گفت که نمی‌تواند ببیند بیگانه‌ای در کشورش هر کاری خواست بکند ولی محاکمه نشود. او به دنبال بازیابی عزّت نفس ایرانی جماعت بود و همین، موتور محرّکه‌ی انقلاب تا پایان کار بود. انقلاب تونس از آب دهانی که به صورت یک جوان تونسی انداخته شد، آغاز شد و می‌بینم دارد تا کجا پیش می‌رود. رهبر نظام درست می‌گوید که «مرد عرب غرور دارد» زنان عرب هم در ایران در اعتراض به ستم و بیداد خانوادگی، خودسوزی می‌کنند که یک‌جور آتش‌زدن غرور طرف مقابل و تحقیر اوست، فریاد زدن است. همانگونه که می‌بینید اعتراض آن تونسی به بیگانه نبود به یک هموطن خود بود که حرمت او را حفظ نکرد ولی در ایران وضع از چه قرار است؟
مردم معترض پارسال حرفی زدند که لااقل بیست سال پیش باید گفته می‌شد. جمهوری اسلامی آمد تا رأی مردم همه چیز را مشخّص کند ولی نظام پس از درگذشت آیت‌الله خمینی با نظارات استصوابی ابتدا مجلس و سپس دیگر نهادهای حکومتی را نیمه‌انتصابی کرد و تا دست بردن در آرای مردم پیش رفت. آرام آرام کسانی به این فکر افتاده‌اند که این نظام و این رهبری و این رهنموددادنهای از موضع بالا در شأن این ملّت نیست و به خیابان آمدند. عزّت نفس کسانی که -شاید برای آخرین بار- به میدان آمده بودند تا واپسین امید خود را به یک رژیم تک‌صدایی نشان دهند با زیادنشان دادن غیرواقعی آنها (چهل میلیون) و ادّعای اکثریّت جعلی به باد رفت. شعار جمهوری دادن و در خفا برای مردم تصمیم گرفتن بسیار بدتر از آب دهانی است به صورت آنان پرتاب شود؛ لگدمال کردن شخصیّت و شعور بیعت‌کنندگانی است که دوست‌تر دارند «شهروند» باشند.
یک وجه دیگر قیامهای اخیر اعتراض به حکومتهای مضحک بیست یا سی ساله‌ی یک فرد به نام دموکراسی و حکومت جمهور بود. در ایران نیز شخصی بیست و دو سال است که با انتخابات فرمایشی خبرگان با دو واسطه خود را انتخاب می‌کند! این کم است، اگر کسی –مانند دستغیب- نیمه‌اعتراضی به وضع کشور- و نه شخص رهبر- بکند ( یعنی به وظیفه‌ی قانونی خویش عمل کند)، دیگر متملّقان برای کنارگذاشتن او امضا جمع می‌کنند تا رهبر خود بزرگوارانه جلو آنان را بگیرد. این یقیناً به گفته‌ی عزّت‌الله سحابی آن چیزی نیست که مردم ایران سی سال پیش تصوّر می‌کردند و رهبر انقلاب ادّعا می‌کرد. منصب رهبری مادام‌العمر که حرفش فصل‌الخطاب فکر و اندیشه و عمل همه باشد و تازه- بر خلاف شاه- ادّعای منتخب بودن از سوی مردم را داشته باشد، مضحکه‌ای بیش نیست.
بار اوّلی نیست که عجله در قضاوت، حمایت و پشتیبانی به دماغ‌سوختگی می‌انجامد. تصوّر دیگر ملل از انقلاب ایران آن چیزی نیست که سران جمهوری اسلامی فکر می‌کنند، حتّی شیعیان. با یکی از شیعیان بحرینی که حرف می‌زدم ( پس از اتّهام تجاوز پارسال که کروبی پی‌گیری می‌کرد) از جوّ بد فکری و قضاوت درباره‌ی رهبر نظام در بین شیعیان خلیج فارس می‌گفت به استثنای دو منطقه، یکی شیعیان حجاز و دیگری بحرین. در دیگر مناطق و به خصوص عراق- به دلیل سالها زیستن در ایران-  با اینکه منکر وجوه مثبت ایران نمی‌شوند دل خوشی هم از آن ندارند چه رسد به اینکه ایران را الگوی خود قرار دهند. وضع اهل سنّت هم که از اساس متفاوت است. وقتی زنان مجلس ایران به دفاع از مروه کاواکچی نماینده‌ی زن محجّبه‌ی ترکیه‌ای که به مجلس راه یافته بود و لائیکها در پی بیرون کردنش بودند، تجمّع کردند و او گفت که زنان کشوری که همین حجاب را اجباری کرده‌اند، نمی‌توانند از او حمایت کنند، یکی از همین موارد بود. حالا رهبر نظام نه تنها انقلاب مصر را اسلامی می‌خواند که برای آن پیام می‌دهد و البّته با واکنشاخوان‌المسلمین روبه‌رو می‌شود که یعنی: بی‌خیال! کاری به کار ما نداشته باشید. رهبر نظام در سخنان خود مبارک را نامبارک خواند که از وی بعید بود (یا شاید هم نبود). آیت‌الله خمینی در یکی از سخنانش به صحنه‌ی مشهوری اشاره می‌کرد که شاه در برابر رئیس جمهور وقت امریکا با حال احترام فوق‌العاده ایستاده بود و ابراز انزجار می‌کرد که من به عنوان یک ایرانی برای او ناراحت شدم. مردم کشورها دوست ندارند که دیگران درباره‌ی آنها – حتّی دیکتاتورشان- سخنان خفّت‌بار بزنند، انتقاد به جای خود. خطیب جمعه گفت که دروغهایی را به ما نسبت دادند که می‌خواهیم تشیّع یا ولایت فقیه(!) را به مصر صادر کنیم ولی خود وی در سایتش خویش را «ولی امر مسلمین جهان» خواند که از آن دو مورد بسیار صریحتر و عجیب‌تراست. خوب بود ایشان برای مردم مصر توضیح می‌داد که بر چه اساسی خود را ولیّ امر آنان می‌داند. دیگران اینها را می‌بینند و مثل ما فراموش نمی‌کنند. بعید می‌دانم ولی امرمسلمین جهان از این دماغ‌سوختگی درس بگیرد. ایشان ولی امر است و به هر حال وظایفی دارد که باید انجام دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.