۱- پس از خرداد۸۸ برای فعّالان اجتماعی احکامی صادر شد که شامل شلّاق نیز میشد. گمان من بر این بود که بیشتر برای ترساندن است که تا همین هم حد نیز عجیب بود. ابتدا به نظر میرسید که اینگونه بیرون ریختن درونهی خشن و تهدیدگر نظام کنونی با مجازاتی که قاعدتاً باید سنخیّتی با جرم داشته باشد، از سر دستپاچگی و شتابزدگی است امّا همین نیز نشان میداد که گروهی سکّان هدایت نظام را به دست گرفتهاند که اینگونه خطّ و نشان کشیدن را به نمایش ظاهری مهر و عطوفت ولایی ترجیح میدهند.
۲- تا کنون دو مورد از این شلّاقها بیشتر خبرساز شده که هر دو به جرم توهین به احمدینژاد بوده است. اگر قرار به برخورد با توهینکنندگان به او باشد (بحث دربارهی معنای «توهین» را درون پرانتز میگذارم) انبوه ولاییانی که پس از آن یازده روز خبرساز، بدوبیراه گفتن به او را راهی ساده و بیهزینه برای تقرّب به کانون نظام میدیدند، اولی هستند. مدّاحانی که با بدترین الفاظ به احمدینژاد و افراد پیرامونش پریدند توهینگرند یا این دو دانشجوی فرهیخته؟ اینکه این مجازات تمهید قوّهی قضای نظام ولایی برای بدنام کردن احمدینژاد است، از دید من کاملاً دفاعپذیر است ولی خوشبختانه نویسندگان سبز در دام این بازی بچّگانه نیفتادند و علّت اصلی را گم نکردند. از سوی دیگر، گرچه این حکم از سوی رئیس دولت منتصب نیست امّا به بهترین وجه ادّعاهای مضحک او را دربارهی وضعیّت مخالفان خود در سازمان ملل زیر سؤال میبرد.
۳- مرضیه وفامهر هنرمند سینما نیز به شلّاق محکوم شده است. جرم او بازی در فیلمی دارای مجوّز بوده که چند سال پیش ساخته شده است و تازه حالا برای بازیگر فیلم حکم دادهاند. بحث از تناسب حکم و جرم، شیوهی برخورد با هنرمندان، دلیل تأخیر چندساله برای برخورد با این فیلم، نقش بازیگر در اثری که کارگردان و تهیّهکننده دارد و مسائلی از این دست کاملاً عبث است. تحلیل این حکم - که ربطی به توهین به کسی هم ندارد- تنها در فضای اجتماعی امروز امکانپذیر است.
۴- سمیّه توحیدلو وصف نمادین را برای اجرای حکم خود به کار برد که کاملاً درست است ولی برای همهی این احکام و با توضیحی متفاوت. همهی این شلّاقها نمادین هستند، چون نه تنها بر تن این افراد بلکه بر روحوروان تمام معترضان اجتماعی فرود میآیند و هدف از اساس، مانور قدرتی آشکار در برابر همهی منتقدان است. تن این عزیزان به عنوان نمادی از همهی معترضان نظام شلّاق میخورد امّا دستی که شلّاق میزند، نه تنها کسی را نمیترساند که باعث میشود درونهی «نظام» بیش از پیش آشکار شود. تن پیمان عارف امضای درستی نقد و نفی قدرتی است که تازیانه را در برابر قلم برمیدارد. اجرای حکم چند دقیقه است امّا مهر بطلان بر ولایت جائر همیشگی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.