جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۱
پس از اعلام شعار سال جدید، لازم دیدم که برای تبیین هرچه بهتر آن، به استقبال شعری از خویش بروم که کلام الملوک، ملوک الکلام.
ضیاءالدّین حسینی
نوروز شد و گرم دُرافشانی خویشم
تولیدگر گوشبهفرمانی خویشم
ورچپّه علیهام پروپاگاند نمودند
مظلومم و در رنجبری ثانی خویشم
«نزدیکتر از هاشمی» امروز چه دور است
دلگیر از این عبد ارادانی خویشم
زندان و شکنجه سبب حفظ نظام است
مبهوت صفات و حس انسانی خویشم
احکام من از لطف مناجات شبانه است
پیغمبر خود، قطب خود و مانی خویشم
فرزند، ولیعهد و خراسانی تالی است
سرسلسلهی حلقهی سلطانی خویشم
بیچاره حسین صفوی مات عدو شد
محمود چه کاره است؟ من افغانی خویشم
سرمایهی ملّی همه بر باد اگر رفت
الگوی زوالم، شه ساسانی خویشم
ایران که مدائن شده از کار«امین» است
معمار شکست خود و خاقانی خویشم
مرتبط: هجو نرم
اصل شعر:
پاسخحذفhttp://khoosheh-chin.persianblog.ir/post/32
دست مریزاد...
پاسخحذف