پنجشنبه ۲۶ امرداد ۱۳۹۱
چند نکته پیرامون روز قدس امسال- که از جهاتی مهمتر از سالهای پیش است- به نظرم میرسد:
۱- قدس در مقام بهانه
اگر مصاحبههای مدافعان نظام حاکم بر سوریه را – مثلاً در گفتگو با رسانههای ایران- دیده باشید، یک استدلال بیش از همه در سخنان آنها به چشم میخورد. آنها میگویند که ما را به جنگ و دعوا مشغول کردهاند تا اسرائیل کارش را جلو ببرد. بیتالمقدّس را روزبهروز بیشتر یهودی میکنند، شهرکهای تازهساز را گسترش میدهند و مانند آن. این استدلال، امر درستی –دفاع از فلسطینیان- را دستاویزی میکند برای پوشاندن آنچه در سوریه رخ میدهد. جواب آن بسیار ساده است؛ مسئلهی سوریه را با توجّه به اوضاع داخلی آن کشور باید بررسید؛ در ضمن، احترام دفاع از مظلوم هم به جای خود. انسان، ماشینحسابی ابتدایی نیست که فقط به یک کار مشغول باشد؛ همیشه امور مختلفی ما را احاطه کردهاند و دلیلی ندارد که ما بعضی را به خاطر برخی تعطیل کنیم. فوقش اولویّتبندی میکنیم، ترتیب زمانی برای رسیدگی به هرکدام در نظر میگیریم و کارهایی از این دست. این استدلال را نظام ایران و رهبرش هم در موارد مختلف به کار میگیرد؛ کسی به خاطر گرانی اعتراض میکند، میگویند دشمن را شاد نکنید، کار ناشایستی انجام میدهند و میگویند که حفظ نظام اوجب واجبات است و... . پرسش اینجاست که چرا باید پرداختن به موضوعی مانند قدس را بهانهای برای عملکرد نادرست خود در خارج و پوشاندن به کاستیهای داخل کشور بکنید؟
۲- ریای مقدّس
نوشتهی پیشین دربارهی ریاکاری (پرداختن فراوان به زلزلهی اهر پس از سکوت دو روزه) بیدلیل نبود. اگر از ابتدا آن چنان که شایسته است به آن رسيدگی میشد کسی نمیتوانست اعتراض بیجا کند (ترکبرداشتن ساختمانهایی که دولت ساخته یا نظارتنکردن بر نحوهی صرف بودجهی مقاومسازی بناها در جای خود در خور بررسی است). این اتّهام، نه تنها عمل آنان در زمان حال بلکه بسیاری از کردارهای پیشین آقایان را نیز زیر سؤال میبرد.
احمدینژاد را عملکرد وی در زمان رویدادن زلزلهی اردبیل احمدینژاد کرد. در وصف کارهای او در آن زمان بسیار شنیدیم و مقداری از تصاویرش را در برنامههای تبلیغاتی اوّلین دورهی نامزدی وی دیدیم. او تماموقت، خود را وقف رسیدگی به مناطق آسیبدیده کرد و روزی- به روایتی- یکی دوساعت بیشتر نمیخوابید تا جایی که بیمار شد. حالا چه شده که به جای اینکه ابتدا بازدیدی هرچند مختصر از مناطق زلزلهزده کند بعد به عربستان برود، چنین نمیکند و به جایش برای درگذشت مادام آليس روزالين كروما پیام تسلیت میفرستد؟ اگر کسی بگوید که آن رسیدگی به زلزلهی اردبیل هم دورخیزی برای رسیدن به مقامهای بالاتر بوده، آیا باید او را ملامت کرد؟
۳- چراغ، خانه، مسجدالاقصی
«چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» این را بسیاری گفتهاند و انتقادی که در بند اوّل آوردم، به آنان نیز وارد است. اگر این اصل را تعمیم دهیم، حتّی امروز هم کسی نباید از حقّ زن و بچّهاش بزند و به مردم آذربایجان کمک کند ولی همیشه راهی برای جمع بین امور مختلف است. گاهی با کمی صرفهجویی میتوانیم به دیگری نیز بپردازیم و گرنه خود نیز در زمان سختی نباید از کسی چشم یاری داشته باشیم.
امّا وقتی لاریجانی میگوید که برای رسیدگی به مناطق زلزلهزده محدوديّت بودجه داریم، سپس یحییزاده میگوید که بودجهی حوادث در خارج از کشور خرج شده، مسئله فرق میکند. اینجا اولویّت قطعاً با داخل کشور است. با نظرداشت اينكه اين حرفها را اپوزيسيون نظام يا كاربران گمنام فلان سايت نزدهاند و هر دو نفر مدافع سرسخت نظام و اصولگرا هستند؛ اوّلاً بسیار عجیب است که کشوری که سابقهی زلزلههای بزرگی چون بم، رودبار و طبس را داشته، خود را برای چنین رویدادی- تازه در مقیاس کوچکتر- آماده نکرده است. ثانیاً باید پرسید که این بودجه به صلاحدید چه کسی، کی و کجا خرج شده است؟ و آيا الآن تصمیمگیرندهی محلّ خرج آن بودجه، جوابگوست؟
۴- کدام فلسطینیان ؟
یک نکته در استدلال بند اوّْل از ديد طرفداران ایرانی و غیرایرانی بشّار اسد «ظاهراً» پنهان مانده است. مخالفان بشّار اسد به جز کردهایی که شهروند درجه دو بودهاند، اکثریّت ِاخوانی و اقلیّت ِتندور سلفی هستند. این دو گروه هیچ کدام با اسرائیل سر سازش ندارند. پس نمیتوان فلسطین را حتّی بهانهای برای دفاع از بشّار اسد قرار داد چون مخالفان اسد چه بسا از خود او در پرداختن به مسئلهی فلسطین تندتر باشند. شاید مانند مرسی ابتدا آرام پیش بیایند ولی بعد به جبههی مخالفان اسرائیل میپیوندند. دلیل شرکت امریکا در اجلاس مخالفان اسد هم واضح است. آنان اسد را مهرهی سوخته میدانند و تلاش میکنند با شرکت در روند روی کار آوردن جانشینان اسد، نفوذی هرچند اندک به دست آورند تا بتوانند بعدها به نفع اسرائیل از آن استفاده کنند. این از بُعد اوّل موضوع.
و امّا بُعد دیگر؛ دوری فتح از نظام ایران که آشکار است؛ با رویکرد نادرست ایران در قبال سوریه، حماس نیز از ایران دورتر و دورتر میشود. اگر این دو گروه را نمایندهی فلسطینیان بدانیم، با دورشدن آنها از ایران، نظام ایران قرار است از حقوق کدام فلسطینیان دفاع کند؟
برخی میگویند که امسال روز قدس نداریم؛ من میگویم که – علاوه بر دفاع همیشگی از مظلومان جهان- امسال پرداختن به روز قدس از هرسال واجبتر است؛ با این شرط که به پرسشهای چهارگانهی فوق نیز پرداخته شود.
خوب بود اما ربط بند دو به روز قدس را نفهميدم.
پاسخحذفبه كلّ مطلب ربط دارد؛
حذفدر ضمن، اگر تلاش برای حفظ اسد، حمايت فلسطينيان را در پی نداشته باشد و جانشينانش خود اسرائيلستيز باشند، شعار دفاع از «محور مقاومت» سردادن میشود مثل عملكرد احمدینژاد ِاستاندار.
تو میگی قطب من میگم هرجا تعداد آدم توش کمتر باشه! میخواد قطب باشه می خواد استوا. فقط به مقدار لازم آدم توش باشه!
پاسخحذفتشكر مخصوص بخاطر وبچين.
پاسخحذفچرا چيزي نمي نويسي؟