یکشنبه ۲۱ آبان
۱۳۹۱
وقتی مهدی کرّوبی در
مناظرهاش با میرحسین به او گفت که «تا آخرش هستی؟» کمتر کسی حدس زد که پیرمرد در
خشت خام چه دیده بود. در اخبار آمد که وی را از بعضی تسهیلات مانند قدمزدن در هوای
آزاد محروم کردهاند. علاوه بر جداکردن همسرش از وی، نبودن در فضای خانه نیز فشار
بیشتری بر او میآورد. نباید در کنار حضور دائمی موسوی در رسانههای منتقد، از شیخ
سبز غافل شد. چیزی که شاید خیلی به آن اشاره نشده این است که تا یک كار یا فرايند موفّقی انجام میشود، بلافاصله کلّی طرفدار و هواخواه یا حتّی صاحب و مدّعی
پیدا میکند. جنبش سبز نیز از این امر مستثنی نبود و نیست امّا در مدّتی که شیخ و
میر در میان مردم حضور داشتند، نشد که شیخ حرفی بزند یا کاری کند که نشانگر واکنش
به اقبال عظیم مردم به میرحسین یا علاقه به سهمخواهی از این جریان باشد. همراهی
بلکه همدلی وی درس بزرگی برای همهی ماست. جواب میرحسین به سؤال شیخ دستکم حالا
ديگر روشن است امّا اگر همین سؤال را از ما پرسیده بود، چه جوابی داشتیم؟ حالا چه
جوابی میدهیم؟
https://plus.google.com/u/0/105885241258375918436/posts/DGqx1zGbvQk
پاسخحذفبه نظره بنده هم باید تا آخرش باشیم .
پاسخحذفحالا که باب آشنایی باز شده ، به حمد الله ،
حذفگفتم ، گفتن این چند سطر شاید ارتباطی با گفته عیارداشته باشه
!
دیروز ساعت ١٦:٣٠
الف؛الو سلام
ب؛سلام
.
.
.
الف؛معلومه که نه ! روشنفکر !!!؟ تو که اینو میگی (از ماست که بر ماست ) حاضری کار و زندگیت رو ول کنی بری نماینده مجلس شی؟
ب؛مکس
الف؛تو اصلا میدونی عامه بودن یعنی چی؟
و باز تکرار میکنم ، به نظره بنده هم باید تا آخرش باشیم ... ولی ظاهرا مسئله اکثریتی عامه مردم نا آگاهی از نقطه ایه که روش ایستادند ، عجب !!!؟
:I