شنبه ۱۸ آذر
۱۳۹۱
حسین موسویان ده دلیل آورده
است که ایران در پی ساخت بمب اتمی نیست. نگاهی به این دلایل
میاندازم:
یک. این دلیل کافی نیست چون
بیان حکم اوّلیّه است مانند حرمت قتل امّا با عنوان ثانویّه (مانند دفاع از خود)
جایز یا واجب میشود. ایران داشتن سلاح اتمی را حرام میداند امّا اگر از سوی
اسرائیل مثلاً تهدید شود، آن گاه جایز یا واجب خواهد بود. علاوه بر اینکه در متون
دینی نه تنها دلیلی بر نداشتن سلاح اتمی/کشتار جمعی نیست بلکه خلاف آن هم در صورت
لزوم به چشم میخورد.
رهبر ایران تا مدّتها از حرمت
کاربرد میگفت که با فشارهایی که به وی آمد، تولید و نگهداری سلاح اتمی را هم به
آن اضافه کرد امّا همانطور که گفتم در شرایطی ویژه این حکم اوّلی را میتوان نقض
کرد. حکم دینی در عرصهی بینالمللی کاربرد ندارد امّا نقض یا بازتفسیر آن میتواند
وجههی دینی حکومت ایران را بیش از پیش زیر سؤال ببرد.
دو. این موضوع درست نیست،
ایران به دنبال برتری نیست بلکه- با مفروضگرفتن استدلال نظامی برای بقای حاکمیّت-
به دنبال مصونسازی خود است. سلاح اتمی برای بازدارندگی است نه حمله. در شرایط فعلی
اسرائیل و برخی قدرتهای بزرگ دارای این سلاح هستند ولی ایران ندارد، پس آسیبپذیر
است. با دارابودن آن، از تهدید آنان در امان میماند حالا اگر چند کشور دیگر
هم دارای سلاح اتمی بشوند شاید برتری ایران از بین برود ولی مصونیّت مفروضش از بین
نمیرود.
سه. این دلیل این موضوع را که
آنچه تا کنون فاش شده، تمام آن چیزی است که ایران دارد فرض میگیرد در حالیکه تجربه
نشان داده است که ایران سالها با پنهانکاری برنامهی خود را جلو میبرده، از کجا
معلوم که جای دیگر تجهیزات و امكانات دیگری نباشد؟ مقاومت ایران در برابر بازرسی
بیشتر و پنهانکاریهایی مانند پارچین نشان میدهد که ایران تمایل ندارد دست خود را
رو کند. در صورت صلحآمیزبودن دلیلی ندارد ایران از بازرسی بیشتر بترسد. از طرف
دیگر دارابودن تجهیزات فنآوری صلحآمیز اتمی نافی نداشتن تجهیزات تولید سلاح اتمی
نیست، موسویان اوّلی را دلیل بر نبودن دوّمی دانسته که اشتباه است، ایران میتواند
هم زمان به دنبال هر دو گونه تجهیزات باشد.
چهار:الف. همین الآن نیز
ایران دارد تحریم روبهافزایشی را تحمّل میکند، اوّلاً اگر کار ایران کاملاً
مسالمتآمیز است چرا باید شرایطی مانند کره شمالی را تحمّل کند (یا در واقع
زمینهاش را فراهم کند) و ثانیاً همانطور که پیشتر گفتم اگر داشتن یا نداشتن سلاح
اتمی برای ایران علیالسوّیه شود، خودبهخود به سوی داشتن سلاح اتمی پیش خواهد رفت.
ب. اگر منظور از جنگ در
منطقه، جنگ با ایران باشد، این جنگ پیش از دستیابی به سلاح اتمی است نه پس از آن.
اگر ایران سلاح اتمی داشته باشد میتواند با تهدید متقابل جلو جنگ را بگیرد امّا با
ادامهی وضع مشکوک فعلی ممکن است دیگران –مانند حمله به تأسیسات اتمی عراق- به
ایران حمله کنند. در حقیقت ایران خود دارد زمینهی جنگ را مهیّا
میکند.
پنج. این دلیل –مانند بیشتر
دلایل دیگر- یک چیز را مفروض گرفته که حاکمان ایران کاملاً عقلانی عمل میکنند.
ایران اگر بلافاصله پس از تحریمهای گستردهی نفتی، شرایط دیگران را میپذیرفت ماهی
چند میلیارد دلار خسارت را تحمّل نمیکرد. در حقیقت ایران الآن زیانی بسیار بیش از
صدمات دوران جنگ را تحمّل میکند؛ کجای این با عقلانیّت سازگار است؟ هرگاه قتل یا
جنایتی در ایران رخ میدهد که کلّ ساختار قضایی و سیاسی را به چالش میکشد،
آسانترین راه برای رسیدگی به آن، بررسی موضوع، یافتن مقصّران و تنبیه آنان است امّا
نظام ایران همیشه به لاپوشانی و در نهایت تبرئهی متّهمان رومیآورد. کجای این
موافق عقلانیّت است؟ مسئله این است که نظام حاکم حتّی برای بقای خود نیز موافق عقل
رفتار نمیکند.
شش. دلیل ششم به «نیّت»
برمیگردد که راجع به دوران خاتمی است امّا بعدها معلوم شد که ایران در همان زمان
هم پنهانکاری میکرده است. عملکرد ایران در هفت سال اخیر علاوه بر پنهانکاری، عمل
بر خلاف توافقات پیشین نیز بوده است.
هفت. اوّلاً این آمار بر
پایهی آمارهای رسمی ایران است ثانیاً با افزایش تعداد سانتریفیوژها امکان افزایش
تولید هست و بعد هم اصل بحث دربارهی دورخیز برای تولید سلاح اتمی بود نه تولید
سوخت برای نیروگاه بوشهر. در واقع این استدلال –مانند دیگر بندها- به ضرر موسویان
است چون اگر ایران توانایی تولید سوخت را برای نیروگاه اتمی بوشهر ندارد، چه دلیل
دیگری جز دلیل نظامی میتواند پشت تولید اورانیوم غنیشده باشد؟
هشت. این دلیل کاملاً خلاف
واقع است. روسیه قرار بود که سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین کند و چنین نیز کرد و
صداوسیمای ایران مراحل ورود آن به کشور را نشان داد و الآن همین سوخت در بوشهر
موجود است امّا ایران گفت که ما خود میخواهیم تولید کنیم. وقتی سوخت برای نیروگاهی
بزرگ به ایران میدهند دلیلی در دست نیست که برای رآکتور تحقیقاتی به ایران ندهند
یا روند سابق ادامه نیابد.
نه. سلاح اتمی برای
بازدارندگی است و اتّهام حملهی ایران با سلاح اتمی، ادّعایی ژورنالیستی است که در
خور اعتنا نیست. موسویان بیجهت آنرا یکی از پایههای استدلال خود قرارداده
است.
ده. استدلال به جنگ ایران و
عراق بسیار عجیب است. ایران آن زمان در مقام دفاع از خود بود و عراق نیز سلاح اتمی
نداشت تا ایران به فکر مقابله بیفتد (بازدارندگی این سلاح مجدّداً یادآوری میشود)
در برابر، توسّل عراق به موشکباران شهرها و سلاح شیمیایی باعث شد ایران در هر دو
زمینه کارهایی بکند که شاید خیلی با آنچه در رسانههای رسمی منتشر شد، همخوان
نباشد. ایران در آن زمان سلاح اتمی نمیتوانست داشته باشد؛ نه اینکه میتوانست و
نکرد. نامهی محسن رضایی به آیتالله خمینی که در آن برای پیروزی در جنگ امکانات
فراوانی - از جمله سلاح اتمی- درخواست کرده بود، نشان میدهد که کاملاً محتمل بود
که ایران دست به چنین کاری بزند. دو نکتهی دیگر شایان توجّه است یکی اینکه حریف
جنگ احتمالی ایران در آینده، کشوری مانند عراق نخواهد بود و دیگر اینکه رهبری ایران
در حال حاضر در اتّخاذ خطّ مشی و راهکارها تفاوت اساسی با آیتالله خمینی دارد.
توصیهی پایانی موسویان مبنی
بر همراهی ایران با جامعهی بینالملل و تعلیق غنیسازی کاملاً سودمند است امّا
دلایل او به جای اینکه به نفع حاکمان ایران باشند، به ضرر آنهاست.
دو نوشتهی دیگر در همین
زمینه از: رضا تقیزاده، مجید محمّدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.