آزادی دیوانگان

                                                                                                         شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳
   
  
نظام قبایلی به طور کامل بر عربستان حاکم است و شیوه‌ی جابجایی قدرت پس از مرگ ملک‌عبدالله این را ثابت می‌کند: نظام عشیره‌ای پدرسالار انتقامجوی پیشامدرن. نوع مجازاتی که برخی از به‌اصطلاح علمای وهّابی برای شیخ سلمان در نظر گرفته بودند، بیش از آنکه برگرفته از پرت‌ترین برداشتها از دین باشد، شبیه رفتار مغولها و همانندان آنها چون مروانیان در صدر اسلام بود. گفته بودند که شیخ سلمان ابتدا اعدام شود سپس جنازه‌اش در ملاء عام تا مدّتها برای عبرت بقیّه آویخته شود. این به تنهایی نفرت کور سلفی‌ها از شیعه را نشان می‌دهد. این این انبار باروت کینه منتظر چیست؟ یک شعله‌ی کبریت. رفسنجانی از قدیم به داشتن مناسبات خوب با حاکمان سعودی مشهور بود به گونه‌ای که چندسال پیش سفر عادی خانواده‌ی هاشمی برای حج با استقبال حاکمان عربستان روبه‌رو شد ولی حالا سفیر این کشور برای مصافحه با هاشمی مؤاخذه می‌شود؛‌ همین تغییر‌،‌ تیرگی بی‌سابقه‌ی روابط ایران و سعودیان را توضیح می‌دهد.
   
احمد جنّتی مدّتهاست که هرچه می‌خواهد می‌کند و هرچه می‌خواهد می‌گوید. تندروانی مثل او گرچه دقیقاً هم‌نظر با رهبر نظام نیستند امّا از آنجا که چون مانعی در برابر منتقدان و اصلاح‌خواهان هستند،‌ در جایگاه خود تثبیت شده‌اند. وقتی تیتر احمقانه‌ی روزنامه‌ی «وطن امروز» در هیاهوی شارلی حمل بر آزادی بیان شد، جنّتی تلاش کرد که این آزادی را به نحو مناسبتری به همه نشان دهد. همانطور که شعار «آزادی بیان» اگر به نحو نامشروط ارائه شود،‌ شعاری توخالی بیش نیست، نحوه‌ی برخورد دلبخواهی با اهانت یا توهین هم از همین قماش است. وقتی احمدی‌نژاد با پشتوانه‌ی حدّاقل هشت‌سال دروغ و صدمه‌زدن به بیت‌المال و آبروی کشور در امنیّت است،‌ سخنان سلیمی‌نمین را حمل بر توهین‌کردن و شش‌ماه حبس برای او بریدن از آن حرفهاست. حق و ناحق در این کشور سالهاست فراموش شده است. قاضیان سیاهی و سپیدی را- به گفته‌ی میرحسین- نمی‌بینند ولی بر اساس جمعه‌ی سیاه رهبر (۲۹ خرداد۸۸) گویا همچنان وظیفه‌ی نظام، حراست از احمدی‌نژاد است. دیوانه‌ی مانند جنّتی سنگی در چاه می‌اندازد که تمام عقلا از بیرون‌آوردن آن ناتوان خواهند بود. آتش این سخنان بیش از همه دامنگیر شیعیان عربستان خوهد شد.
 
نکته‌ای را که پیش از این گفته‌ام بازمی‌گویم که اصلاح‌طلبی سنّتی مدّتهاست در ایران جواب نمی‌دهد. اصلاح مبتنی بر پذیرش و حلّ‌وفصل پیشامدها با رایزنی پشت‌ِپرده و پناه بردن به اهل حلّ‌وعقد (به قول ناطق) ناکافی است. تنها راه حمله به تندروانی مانند جنّتی با شیوه‌ی خود آنهاست، خواه با نام سبز یا غیر آن. نه تنها اصلاح‌طلبان نوظهور فرسخها از قافله عقب هستند بلکه اصلاح‌طلبان باقی‌مانده از ۲خرداد هم با همین شیوه محلّی از اعراب نخواهند داشت. واکنش فعّالانه به اعمال تندروان می‌تواند حتّی زیر لوای اصولگرایی مانند علی مطهّری باشد ولی باید باشد و با شدّت ادامه یابد. هر چهار رکن شعار اصلی انقلاب ۵۷ یعنی استقلال، ‌آزادی، ‌جمهوری و اسلام هدف اقلیّت حاکم است که نشان داده با ده انتخابات شکست‌خورده هم از رو نمی‌رود و خودش را بر ایران تحمیل کرده است.

۱ نظر:

  1. 123
    اقلیّت حاکم (دیوانگان) با ده انتخابات شکست‌خورده خودش را بر ایران تحمیل کرده است = نظام باندی = جمهوری اسلامی

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.