چند نکته
پیرامون افسانهی سادهزیستی یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳
۱- جلوهی
ظاهری رسیدن به پولهای ناگهانی، فقط تبدیل اتوموبیل عادی به شاسی بلند یا انتقال
محل زندگی به شمال شهر و مانند آن نیست؛ سوءاستفاده از گرهخوردن قدرت و
پول صورتهای بسیاری دارد. مثلاً کمک اقتصادی ناموجّه به یکی از طرفهای انتخابات یا در اختیار
گذاشتن رانت موقعیّت برای زیردستان و جز آن. این را باید باز هم گفت چون هنوز عدّهای،
سادهپوشی یا زندگی در خانهی بیستسال پیش را دلیل سلامت زندگی یک سیاستمدار میدانند حال آن کس سیل امکانات را به جیب نزدیکان روانه کرده باشد یا نه. از یکی از
پیشوایان مذهب دربارهی سادهزیستی یکی از حاکمان وقت پرسیدند، گفت این را هم
برای مقامش میخواهد؛ یعنی دکور را درست کرده تا قدرت را برای خود نگه دارد. (یا: از
فقر هم میتوان سوءاستفاده کرد!)
۲- سالها
پیش که دختران خامنهای به سنّ ازدواج رسیده بودند، از برخی دوستان شنیدم که وی یک
شرط مهم را برای خواستگاران میگذارد و آن هم این است که داماد هیچگاه جز شغلی که
دارد، نباید در هیچ فعّالیّت اقتصادی وارد شود. دلیلش را که پرسیدم از مزایای
داماد رهبربودن گفتند و اینکه رانت موقعیّت چطور میتواند فرد را به آلاف و الوف
برساند. دربارهی سادهزیستی زندگی خود رهبر نظام هم بسیار گفتهاند که درست است
امّا آیا او این وسواس را دربارهی دیگران هم رعایت کرده است؟ سرداران و امنیّتیهای
نزدیک به قدرت سالهاست که فغان همه را درآوردهاند ولی هیچ برخوردی با آنها نمیشود
و این تمام ماجرا نیست.
۳- خبری
داشتیم این اواخر دربارهی معافیّت آستانقدس رضوی از مالیات. پیرامون ریشهی
اعتقادی این حکم آیتالله خمینی یعنی مالیاتنگرفتن یک حکومت دینی (با برداشت
اقلیّت حاکم) از یک نهاد دینی دیگر میتوان حرفها زد ولی فعلاً به آن نمیپردازم.
کمترین پیامد این معافیّت این است که فلان شرکت آستانقدس میتواند جنس خود را
ارزانتر از دیگر شرکت عادی که باید مالیات بپردازد، ارائه کند و این آشکارا رانت
است. یک پاکت شیر رضوی اگر دویست تومان ارزانتر از دیگر شیرهای بازار باشد، عملاً
اولویّت خرید مشتری خواهد بود. همین معادله در دیگر اجناس این نهاد در مقایسه با
دیگر بنگاههای خصوصی برقرار است. چه کسی در این رقابت نابرابر همیشه برنده است؟ آستان
قدس رضوی.
۴- دربارهی
ارزش دلاری جنس قاچاقی که به ایران وارد میشود همه خوانده و شنیدهاند. باید خیلی
سادهلوح باشیم که فکر کنیم این مقدار وسیع واردات کالا کار الاغهای مست کردستان یا افراد بیبضاعت
سیستان و بلوچستان یا حدّاکثر چند وانت و ماشین دیگر مرزنشینان است. این مقدار جنس
جز از ورودیهای رسمی و با کامیونها و کشتیهای بزرگ نمیتواند وارد شود.
وقتی سر
ِبزنگاه سربازی رفتن یا نرفتن بودیم، یکی از آشنایان به ما که به فکر معافیّت بودیم
گفت که شما دیوانهاید. فلانی و بهمانی از دوستان سربازی رفتند، درجه گرفتند، نزدیک
مرز بارشان را بستند. هر کامیون پارچه که رد میشود یک میلیونش (به پول آن زمان)
فقط به شما میرسد. برو سربازی، زرنگ باش، بارت را تا آخر عمر ببند و راحت زندگی کن.
ورود غیررسمی اجناس قاچاق از خشکی و دریا، تحریمها را دور زد ولی باعث
آماس بخش اقتصادی «نظام» شد. گرچه این حرف بوی ناامیدی بدهد ولی من بعید میدانم این
آماس به این سادگی و به این زودی فروبنشیند؛ اگر هم بنشیند از طرق عادی نخواهد
بود. (بحث مواد مخدّر را هم بیخیال میشویم امّا حرفی که از دهان محسن رضایی در دور پیش انتخابات ریاست جمهوری بیرون پرید که یادتان هست؟ همانجا که گفت من بعید
میدانم این حجم گستردهی مواد مخدّر بدون هماهنگی با داخل بتواند وارد ایران شود)
۵- فقط در
ایران جنس چینی به معنای جنس بنجل و قلّابی نیست. نشانههای صدور این همه جنس بیکیفیّت
را در دایرهی واژگان دیگر ملل هم میتوان مشاهده کرد. به نظرم کاپشن چینی احمدینژاد
بهترین نماد سادهزیستی قلّابی نزدیکان نظام است. کسی که فقط به هنگام خروج از
نهاد ریاست جمهوری علاوه بر هدایا، مبلغ زیادی را هم برای بهاصطلاح دانشگاه
ایرانیان از این نهاد خارج کرد. بهترین دولت پس از مشروطه بهرغم تلاش فراوان
طرفداران نظام برای لاپوشانی و پردهپوشی، همچنان درحال عطرافشانی است. رحیمی
اوّلین اقدام را برای فروکشیدن دیگران انجام داد، تازه خیلیها مثل بقایی و
محصولی و... ماندهاند؛ و این جدا از دیگر فسادهای هنگفت ساختاری و بریز و بپاشها
و بذل و بخششهاست. ارقام دلارهای نفتی که باید وارد میشدند و نشدند یا گم شدند(!) آنقدر حیرتآور است که اذهان را قفل کرده است. مرحوم گوبلس میگفت دروغ باید
بزرگ باشد تا مردم باور کنند و بر قیاس حرف او دولت بهار هم فسادهایی آنچنان بزرگ
به راه انداخت که رسیدگی به آن تقریباً غیرممکن است. احمدینژاد از شهرداری که آمد
هم خودش بود و سیصد میلیارد گمشده را قالیباف بارها گفت و جویا شد و نیافت. طرفداران
رهبر نظام باز به خودشان دروغ بگویند که این مال اواخر دوره و پس از رودررویی با
مقام معظّم است. خودفریبی هم حدّی دارد.
سالگرد انقلاب کوخنشینان علیه
کاخنشیان مبارک.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.