یکشنبه
۲۳ اسفند ۱۳۹۴
مصباح یزدی
اخیراً سخنانی گفته است. دو فراز از سخنانش:
یک. (دربارهی
دولت و تیم هستهای): «طرف حاضر میشود ارزش هفتاد- هشتاد میلیون اهل کشور خودش را
تسلیم یک دشمن کند، برای اینکه چند روز بیشتر روی این صندلی بنشیند. پستتر از این
چه چیزی هست؟ مردم بیگناه، مردم ذیحق، بچههای معصوم، کسانی که خونهای پاکشان
را در راه انقلاب فدا کردند تا این انقلاب شکل گرفته، تا چیزی به نام جمهوری
اسلامی به معنای واقعیاش در عالم شکل بگیرد، همه را فدا میکند، تا اینکه چند روز
بیشتر رییس باشد. دیگر از این پستتر چه چیزی هست؟ چقدر آدم باید
دور از شرف باشد»
دو. (دربارهی خامنهای): «من کسی را
ندیدم در بین دوستانی که دیدم، مثل جناب سید حسن نصرالله باشد نسبت به مقام معظم
رهبری. میفرمود شما خیال نکنید ما منتظریم آقا امر کنند تا ما یک کاری را انجام
دهیم. احتمال بدهیم که کاری را دوست دارند انجام میدهیم. چون برای ما ثابت شده که
خدا به ایشان فهمی و بصیرتی داده که چیزهایی میفهمند و ما نمیفهمیم. او جز رضای
خدا چیزی نمیخواهد. یعنی اگر احتمال بدهیم ایشان چیزی را دوست دارند، دنبال آن
احتمال میرویم. چه برسد به اینکه دستور بدهد.
خاک بر سر منی که دستور بدهد این کار را بکن و من تمرّد
کنم. بفرمایند این کار را نکن، با کمال پررویی عکسش را عمل کنم. چقدر آدم میتواند
پست بشود؟ من و شما باید سعی کنیم این وظایف را در هرحالی خوب بشناسیم. آنچه میتوانیم
و قادریم عمل کنیم. برای من چه ربطی داشته باشد، اصلا تو چه داری؟ تو کی هستی؟ اگر
میخواهی چیزی باشی، او باید تو را بالا ببرد. پس باید کاری کنی که او دوست دارد.»
حال یک
نمونه از نظرات خامنهای:
«..هیئت
مذاکرهکننده را هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛
این را همه بدانند. اکثر حضّارى که اینجا تشریف دارید، از محتواى مذاکرات خبر
ندارید؛ اگر شما هم از محتواى مذاکرات و جزئیّات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد
مطّلع بودید، به بخشى از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان میکردید. من البتّه علاوهى
بر اینها، بعضى از این دوستان را از نزدیک مىشناسم، بعضى را از دور با سوابقشان
مىشناسم؛ اینها مردمانى هستند متدیّن و امین؛ اینها امینند؛ قصدشان این است که
کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند براى این کار.
انصافاً غیرت ملّى هم دارند... البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه،
معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایى در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم
این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما
اعتقاد داریم»
مصباح از
طرفی خامنهای را تا مقام رهبری بینظیر بالا میبرد و می گوید حتّی باید پیرو آن «احتمال»
باشیم که ممکن است نظر وی باشد ولی علناً چندین بار کسانی را که خامنهای شجاع و
غیور و متدیّن میداند، پست و بیشرف میخواند. راهحل این معمّا چیست؟
پ.ن: پیشتر
دربارهی این بازیهای بهظاهر ناهماهنگ نوشتهام.
123
پاسخحذفسلام.
شما هم خودت را معطلِ "این بازیهای بهظاهر ناهماهنگ" نکن.
مصباح یزدی نعمتی برای اصلاحطلبان است. در هر ائتلاف سیاسی که باشد آنرا به شکست میکشد، هربار که حرف میزند هزینههایی میتراشد که اصولگرایان باید تاوانش را بدهند.
پاسخحذفاون عبارت «برای من چه ربطی داشته باشد، اصلا تو چه داری؟ تو کی هستی؟ اگر میخواهی چیزی باشی، او باید تو را بالا ببرد. پس باید کاری کنی که او دوست دارد» درباره حضرت حق هست نه رهبری، متن زمینه دارد.
پاسخحذفاز آن گذشته دلیل مشخصی برای ربط دادن آن جملات اولی به تیم مذاکره کننده هست؟ چون سعید جلیلی و آقای مصباح جمع شده اند حتما باید دنبال فحش به مذاکره کنندگان بگردیم؟
زمینهی متن را اضافه کردم. بحث از اطاعت از رهبر است. حدّاکثر ضمیر در دو جملهی آخر به خدا برمیگردد.
حذفآن جمله اوّل و دیگر جاها درباره کوتاهآمدن برابر دشمن به چه برمیگردد؟ مگر پس از سخنان خامنهای دیگر همفکران مصباح کوتاه آمدند؟
صرف نام نیاوردن باعث نمیشود که متوجّه نشویم دارد به کجاها اشاره می کند.
سلام. muhammad درست گفت. شما همه چیز را به وضع موجود ربط نده. اما نکته مهم تر این است که فلسفه و کلام اسلامی ـ که بالاخره برای خودش لطافت هایی دارد ـ چطور می تواند آخر عمری آدمیزاد را این همه پریشان و خشن کند.
پاسخحذفآقای مصباح در زمینه فلسفه ، حقیقتا یکی از استوانه های ستبر هستند. ای کاش وارد هدایت جریانات تندرو سیاسی نمی گردیدند.وجنات علمی ایشان در سایه اظهارات تندشان ،به محاق رفته است.
پاسخحذفHmmm... Level of ethic in your opponents expression getting higher .
پاسخحذفhere my dear, Ayaar
i need to appreciate your effort and say : " KEEP GOiNG MAN, SAHAR NAZDIK AST ".
یا حسین میر حسین