بیطرفی جمعه ۲۷ فروردین ۱۳۹۵
عزیزتر از
والدین برای فرزندان وجود ندارد هرقدر هم از تأثیر دوره و زمانه در کمشدن محبّتها
بگویند. همین والدین ممکن است مانند همه اشتباههایی داشته باشند که فرزندان میبینند
و میبخشند جز یکی که برای همیشه به یاد میماند: فرقگذاشتن بین فرزندان. این
چیزی نیست که به این سادگی فراموش شود. مطمئنّم شمای خواننده با خواندن این سطور
دستکم یاد برخی آشنایان دور یا نزدیک افتادهای. در روابط دوستانه هم حکایت (با
غلظت کمتری) از همین قرار است.
بازی
لیورپول و دورتموند را از وسطهایش دیدم. چیزی که باعث تعجّب من شد، گزارش کاملاً
یکطرفهی عادل فردوسیپور به نفع لیورپول بود. شاید در فضای مجازی دربارهی آن
تا حالا چیزهایی نوشته باشند. همه میدانیم که فردوسیپور عاشق لیورپول است آن هم
تا حدّی که مثلاً از باخت منیو بیشتر از برد لیورپول خوشحال میشود ولی این مسئلهای
شخصی است و نباید روی آنتن زنده بیاید. همانطور که او سعی میکند علاقه به
تیمهای وطنی خودش را آشکار نکند (که تا حالا هم موفّق بوده و در برنامهی این هفتهی
نود هم احتمالاً رعایت خواهد شد) حکایت فوتبال خارجی نیز همینطور است. کنارگذاشتن
بیطرفی و جانبداری همیشه ناخوشایند است و گرنه بنده به تیم دورتموند علاقهی ویژهای ندارم.
وقتی دورتموند گل میزد انگار گزارش عرب دارد گلزدن تیم ایران به عربستان را
گزارش میکند و وقتی لیورپول، انگار کسی گل ِرفتن به جام جهانی را به ثمر رسانده
است. از همه بدتر جایی بود که بیان (یا آرزو!) میکرد که تنها راه باختن دورتموند
این است که مدافع وسطشان که یک کارت گرفته، دوکارته و از بازی اخراج شود! همهی
سوتیهای ناآگاهانه و ناشیانهی خیابانی یکطرف، این گزارش بد و جهتدار یک طرف دیگر.
یک نمرهی منفی درشت برای «عادل».
در سپر سیاست
ایران امّا برخی به عزیزکردهبودن عادت کردهاند. داور و گزارشگر و تدارکات و توپجمعکن
ها همه به نفع یک تیم اند ولی هربار بازی برگزار میشود نتیجه «در حدّ امکان» به
نفع تیم مظلوم است. سران تیم برنده حصر واقعی، تصویری و باقی حصرها را تجربه میکنند
و تحلیلها همه یکطرفه. نکته اینجاست که آنقدر این مسئله عادی شده که تعجّب کسی را
برنمیانگیزاند؛ انگار روند عادی ماجرا همین است.
سلام. سهوهای تایپی و غیرتایپی.
پاسخحذف