نقش اقتصادی، نقش خانه‌داری

                                                                                                دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵
  

یکی از وظایف اخیر رسانه‌های نظام ماستمالی سخنان کمابیش جدید رهبر است. مثلاً وقتی بحث موسیقی پیش می‌‌آید سخنان دو دهه‌ی قبل او در مدح عظمت موسیقی به طور کل و موسیقی کلاسیک و غربی به طور خاص بازنشر می‌شود؛‌ غافل از آنکه این خامنه‌ای کجا و آن خامنه‌ای کجا و آن خامنه‌ای روشنفکر مرید آل‌احمد و شریعتی پیش از انقلاب کجا؟

حالا و پس از ابلاغ سیاستهای خانواده از طرف رهبر برخی می‌گویند که او چندسال پیش گفت که کسی با کار زنان مخالف نیست ولی حضور در خانه و همراهی با فرزندان نیز فراموش نشود. این که حرف بدی نیست و در مورد آقایان هم صدق می‌کند و اصولاً قرار نیست که دربست تسلیم اقتضای زمانه شد؛‌ از طرفی برخی مشاغل یا درآمدزایی‌ها جز با حضور دائم در محل کار نیز ممکن است. امّا وی در رهنمودهای اخیر چیز دیگری می‌گوید؛ اینجا تأکید بر نقش اقتصادی مرد است و خانه‌داری زن. گرچه به اصطلاح علما اثبات شیء نفی ما عدا نمی‌کند ولی وقتی این دو نقش متفاوت در کنار هم می‌‌آیند،‌ خواه‌ناخواه تقابل نیز به ذهن متبادر می‌شود.

همانگونه که بسیاری درباره‌ی آیه‌ی «الرّجال قوّامون علی النّساء..» گفته‌اند، کمی بعد در مقام تعلیل «بما انفقوا من اموالهم» می‌‌آید. یعنی تا زمانی که مرد دست بده دارد و زن دست بگیر، همین رابطه برقرار است. در اداره‌ای که زن رئیس باشد و مرد مرئوس این رابطه‌ی قوّامیّت کاملاً برعکس می‌شود و ربط مستقیمی به جنسیّت دو طرف ندارد. قدرت، ‌ثروت و احیاناً دیگر روابط تنظیم‌کننده‌ی منزلت در جامعه می‌نواند اساس رابطه‌ی کهتری و مهتری باشد. این رابطه در جامعه‌ی کنونی به هزار علّت و دلیل دیگر وجود ندارد یا تغییر کرده است. حالا زن نقش مهمّی در اقتصاد خانواده دارد. یعنی در حالت سنّتی مرد نان‌‌آور است و نفقه‌دهنده ولی اکنون در بسیاری از خانواده‌ها زن نیز درآمد اقتصادی دارد و در ضمن نه نفقه‌ و نه اجرتی برای کارهای منزل و بچّه‌داری و ...دریافت نمی‌کند. سؤال اینجاست که چرا مدافعان آن شیوه‌ی اداره‌ی خانواده، وقتی رابطه‌ی اقتصادی (به نفع مرد) عوض می‌شود اعتراضی ندارند ولی وقتی رابطه‌ی رئیس و مرئوسی به تبع آن ( به نفع زن) تغییر می‌کند، دلواپس می‌شوند؟

نمی‌توان از حقّ تحصیل زنان حمایت کرد بعد حکم به خانه‌داری آنان داد. تحصیل بدون استفاده از مزایای آن چه معنی  دارد؟ خانواده هسته‌ی اصلی اجتماع است و ریشه‌ی بسیاری از تغییرهای مثبت و منفی اجتماع به تغییر خانواده برمی‌گردد. تمنّای برگشت به الگوی زن خانه‌دار و مرد نان‌‌آور مثل این است که بخواهیم تاریخ دنده‌عقب برود.

رهبر نظام به مرور زمان محافظه‌کارتر، بسته‌تر و متحجّرتر می‌شود. در اینکه پرسشها بل معضلهای جدید در جامعه به وجود آمده شکّی نیست ولی پاسخهای گذشته به آن کفایت نمی‌کند و باید به دنبال راههای جدید برای داشتن جامعه‌ای سالم و پویا بود. تکرار این موضع‌گیری‌ها جامعه را عوض نمی‌کند بلکه ساختار سیاسی نامنطبق با واقع را با چالش جدّی مواجه می‌کند؛‌ دو راه هست: یا اصلاح یا تغییر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.