پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
به گفتهی یکی از مجریان امریکایی هفت روز اوّل ترامپ مانند هفتسال
گذشت و او سرعت یوسین بولت را در جنجالآفرینی شکست. یک نکته وجود دارد و آن هم اینکه خیلی از
تصمیمهای ترامپ –درست یا نادرست- به گمان صرفهجویی اقتصادی است. درست به همین دلیل
در ضمن مبارزههای انتخاباتی تلویحاً از قرارداد بوئینگ با ایران حمایت کرد و
انتقاد او از اوباما برای پولدادن به ایران هم نه بخاطر معاملهکردن با ایران
بلکه به خاطر این بود که فکر میکرد امتیازی یکطرفه به ایران داده است. ممکن
است که همین شمّ اقتصادی در ادامه به کمک روابط ایران و امریکا بیاید. حتّی همین
جنجال برخورد اخیر با مسافران و مهاجران نیز استثناهایی مانند عربستان دارد که
امریکا و خود ترامپ شریک اقتصادی آنانند. هر تحلیل ترامپ از اوضاع سیاسی یک توجیه
اقتصادی هم دارد مثل انتقاد از حمله به عراق یا کلکل با چین و مکزیک و باقی
قضایا.
در بحبوحهی
مذاکرات هستهای بسیاری از حمایتنکردن مستقیم فرانسه و کشورهای اروپایی از ایران
میگفتند و جواب یکچیز بود که آنان منافع اقتصادی خود را در ایران از دست
دادهاند و انگیزهای برای این کار ندارند. اولویّت امریکا تا پیش از ترامپ مثل
اروپا مسائل اقتصادی نبود ولی حالا شاید کمی اوضاع فرق کند. قراردادهای نفتی
هم بهترین مشوّق امریکا برای سرمایهگذاری
در ایران خواهد بود. هم بیشترشدن رقبا کیفیّت را بالا و قیمت را پایین میآورد و
هم می تواند ترمزی برای اطرافیان تندرو ترامپ باشد.
انتقامجویی
و تندروی درست آن چیزی است که رقبای منطقهای ایران میخواهند و این نوشته کمابیش
در همین راستاست. البتّه وزارت نفت در جوابیّهاش نوشت که سیاستهای کلان را زنگنه
نمیگیرد ولی به هرحال باید روی اینگونه مسائل کار کرد. نویسنده تقاضای خود را
«خواست مردم ایران» میخواند که اصلاً درست نیست هیچکس نمیتواند چنین ادّعایی
کند. واکنشهای این چنینی «لحظهای»اند یعنی به فکر عواقب و پیامدهای آن و سالهای
بعد نیستند. از نویسنده و همعقیدگانش میتوان پرسید بعدش چه میشود؟ آیا ترامپ
کوتاه میآید و از حرفش برمیگردد یا جلوتر خواهد رفت؟ آیا باید بین مردم ایران و
امریکا دیوار کشید؟ یا نه با بازگذاشتن سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی از دشمنی
ترامپ کاست و برای رفع تحریمها دورخیز کرد.
عمل متقابل و موقّت ایران دربارهی امریکاییها و اقدامهای نمادین
افراد سرشناسی مانند فرهادی و گروهش به اندازهی کافی بازتاب دارد و تفاوت ایران
را با دیگر کشورهای اسلامی که سکوت کردند (چه آنها که در فهرست بودند و چه نبودند)
نشان میدهد. بیش از آن باید به فکر استفاده از نقطعه ضعف/قوّت ترامپ بود که
مهمترین وعدهی انتخاباتی او نیز به شمار میرفت. اگر ترامپ بفهمد که در دادوستد
با ایران سود خوبی در انتظار اوست، ممکن است تصمیمهایی بگیرد که هیچکس فکرش را هم
نمیکند. چیزی که برای امثال اوباما اصلاً مهم نبود یا در اولویّت قرار نداشت. تا
اینجا حکومت ایران در برخورد با رئیسجمهور جدید امریکا محتاط بوده و امیدوارم
همینطور با احتیاط ادامه دهد و یک عمل یا گفتهی بیحساب همهچیز را به هم نریزد.
چیزی که این نوشته را متمایز می کند دوربودن از خطکشی بین خوب-بد یا ما-دیگران است.
پاسخحذفبیشتر نویسندگان رسانه های مجازی و کاغذی به آن مبتلا هستند.
البتّه گریزی از خوبوبدکردن نیست امّا معیار سنجش گفته و کردهی خوبوبد است نه آدم خوبوبد.
پاسخحذفپرتاب موشک محتاطانه نبود. محک زدن طرف مقابل بود
پاسخحذفبه نظرم روال عادی آزمایشهای نظامی بود. اگر هم محکزدن بود محتاطانه بود چون علنی نبود و شعاری روی موشک به نمایش درنیامد.
پاسخحذف