دوشنبه ۲۵ اردیبهشت
۱۳۹۶
خیلی وقت است که دوگانهی سیاست در ایران دیگر اصلاحطلب - اصولگرا نیست.
ظهور یک آنتیتز مخرّب به نام احمدینژاد و اشتباه مهلک رهبر نظام در جانبداری از
او، به اصولگرایی صدمهای زد که هیچگاه جبران نشد. گذشته از ظهور یک طیف پیشتاز به
نام جنبش سبز که علاوه بر نقد عملکردها اساساً خیلی از مقامهای عالی نظام را لایق
مناصبشان نمیدانست، آرام آرام بخشی از اصولگرایان به طرف تغییرخواهی ریزش کردند
که بعدها به نام اصولگرای معتدل معروف شدند.
خود احمدینژاد -به خاطر عدم متابعت و نه برای ناراستیهایش- نفی شد
ولی شیوه و روش و منش او باقی ماند. محمّدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی در این
دوره کاملاً از روشهای احمدینژادی برای «پریدن» به دولت و کسب محبوبیّت استفاده
کردند و از مشاوران و همراهان او نیز بهره بردند بیآنکه آنان از گذشتهی خود
ابراز ندامت کرده باشند. با باقیماندن رئیسی و روحانی (همان دوگانهی کذایی که
قرار بود اتّفاق نیفتد!) از یکطرف حمایت بیسابقهی نخبگان از روحانی را میبینیم و از
طرف دیگر حمایت تام و تمام نهادهای انتصابی و امنیّتی از رئیسی. یک طرف به دنبال
تغییر و این طرف مروّج نوعی دریدگی و بهتانزنی و قدرتجویی.
دو عامل میتواند از وقوع فاجعه جلوگیری کند، یکی اینکه رهبر نظام
دست از حمایت گروه دوّم بردارد و افراد کارآمدْ در نهادهای انتصابی جای امثال طائب
را بگیرند تا دوگانهی اصلاح-اصول دوباره موتور محرّک جمهوری اسلامی شود. دوّم
اینکه قدرت به دست جناح تغییرخواه بیفتد (قدرت اصلی البتّه) و هر دو راه تقریباً
دور از دسترس. اگر قدرت به دست تندروان بیفتد شمارش معکوس برای نظام فعلی شروع میشود
و اگر دوگانهی مستقر آن چیزی باشد که الآن هم هست، باز هم حضور تندروان و تولید
شبهفکر مبتنی بر تحریف و افترا و دشمنپروری چنین خواهد شد ولی با صرف زمان بیشتر.
پیروزی روحانی درمانی موقّت بر آلام ایران است ولی زخم کهنه (عدم حذف
تندروان از صحنه با محاسبه و محاکمهی آنان) همچنان درمانناشده باقی میماند.
من از احضار و تهدید ستاد روحانی توسط دادستانی و توئیت محسن رضایی درباره تعجب نکردن از پیروزی رئیسی و ضرورت تبریک دولت به او و .... حس خوبی ندارم
پاسخحذفمن هم ولی سعی میکنم خوشبین باقی بمانم.
پاسخحذفجمله اخر حقیقتی بسیار تلخه. تلاش میکنیم برای پیروزی در رقابتی که درمان زخمهای عمیق و ریشه ای نیست.
پاسخحذف