بایدها و نبایدهای سپاه

                                                                                                  ‌پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۶


بار اوّل نبود که روحانی از «دولت باتفنگ» یعنی سپاه انتقاد می‌کرد قبلا هم به کسانی که پول و تفنگ و رسانه دارند،‌اشاره کرده بود. حالا و پس از یک سلسله‌ وقایع دوباره بحث را پیش کشید تا سرداران سپاه از سلیمانی و دیگران برای جوابگویی پیش بیایند ولی همانطور که از جوابها آشکار شد، یا حضرات توان درک سخنانش را نداشتند یا خود را به آن راه زدند. بحث بر سر اهمّیّت یک نیروی نظامی نبود، ‌بحث بر سر چیز دیگر است. بهتر است اگر روحانی نقدی وارد می‌کند مشاوران و دوستانش آن را بشکافند تا دفعه‌ی بعد قاسم سلیمانی به ریز آنها جواب دهد و کلّی‌گویی نکند.

سپاه یک نیروی نظامی است و این نیرو مانند هر نیروی نظامی، رو به خارج از کشور و دشمن بیگانه دارد نه داخل. همانطور که اگر نیروهای نظامی را (با تربیت و برخورد ویژه) با نیروی پلیس جایگزین کنند، ‌مشکل ایجاد می‌شود،‌ وظایف وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای دولتی نیز برای سپاه مناسب نیست. اینها برخی تخطّی‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از وظایف خویش است:

۱. قانون اساسی و وصیّت آیت‌الله خمینی نیروهای نظامی را از دخالت در سیاست (به معنای سوگیری و طرفداری از یکی از جناحهای داخلی) بر حذر داشته است ولی سخنان سردار جعفری، ‌سردار مشفق و رفتار عملی سپاه -که به گفته‌ی مرحوم هاشمی به محکومیّت تعدادی از آنان در سال ۸۴ انجامید-، ‌نشان از دخالت آشکار سپاه در تعیین نتیجه‌ی انتخابات در ایران دارد. سپاه این کار را با توجیه «دفاع از انقلاب» می‌کند ولی کیست که نداند روی‌کارآوردن احمدی‌نژاد بزرگترین ضربه را به همین انقلاب زد که اگر عقلانیّت اعتراضی جنبش سبز و تغییرخواهی مسالمت‌آمیز سال۹۰ به بعد نبود،‌الان معلوم نیست چه وضعی داشتیم؛ ‌احتمالاً یا کره‌شمالی بودیم یا عراق.
  
۲. پس از جنبش سبز شاهد موج بازنشستگی بین نیروهای سپاه بودیم. کسانی که به هردلیل با موج سرکوب همراه نشدند آرام آرام کنار گذاشته شدند. طبق اخبار موثّق، هم سال۸۸ و هم سالهای بعد، پس از انتخابات شناسنامه‌های سپاهیان به بهانه‌هایی جمع‌آوری شد تا منتخب آنان در انتخابات شناسایی شود. با کسانی که همسو بودند برخورد واضح نشد و نمی‌شود ولی راه پیشرفت و ارتقای آنان تا مدارج بالا و پستهای حسّاس تصمیم‌گیری برای همیشه بسته خواهد شد. به گمانم نیاز به توضیح بیش از این نیست.

۳. سازمان اطلاعات سپاه سالهاست که عملاً دست برتر را در نیروهای اطلاعاتی دارد و نیروهای وزارت تحت تآثیر آنند. برخورد با تروریستها، خرابکاران و معترضان مسلّح را شاید بتوان به سپاه ربط داد ولی بازداشت نیروهای فرهنگی و اهل رسانه قطعا به سپاه ربطی ندارد در حالیکه به طور مدام این تخلّف در حال روی‌دادن است و کسی جوابگو نیست.
  
۴. قرارگاه خاتم‌الانبیاء به وجود آمد تا مهارت عملیّاتی دوران جنگ در مسیر سازندگی بیفتد و چه خوب امّا ورود شرکتهای ریزودرشت سپاه (و اطلاعات و..) به عرصه‌ی اقتصاد عملاً جا را برای بخش خصوصی تنگ کرد. بعضی می‌گویند که این سیاست دوران هاشمی بود که نهادها خودشان موظّف شدند درآمدزایی کنند،؛ اشکال از کی و کجا بوده مهم نیست،‌ رفع آن اهمیّت دارد. یک فقره از دسته‌گلهای آقایان دست گذاشتن روی بندر شهیدرجایی بود که به تحریم بزرگترین بندر ایران انجامید. این روزها خبر انفصال احمدی‌مقدّم از خدمت به گوش می‌رسد ولی کسی نپرسید که نیروی انتظامی را چه به نفت فروشی؟ بنیاد تعاون ناجا را چه به شرکتهای صوری زدن و سرمایه‌گذاری؟
  
۵. حمله‌ی موشکی به داعش نه تنها برای طرفداران بی‌قیدوشرط نظام بلکه برای بسیاری از منتقدان هم خوشایند بود، حرکتی که امکان داشت (بدون چون‌وچرا درباره‌ی لزوم، زمان یا موفّقیّت آن) نوعی همبستگی ملّی ایجاد کند ولی سپاه پس از سخنان روحانی و وزیر اطّلاعات بلافاصله در بیانیّه‌ای بچه‌گانه آن حمله را «فقط» به دستور فرمانده کلّ قوا و کار نیروهای اطلاعاتی خود دانست. همه می‌دانند که عملیّات نظامی بدون اطلاع و اجازه‌ی رهبر نیست ولی شرکت‌دادن منتخب ۲۴میلیون رأی یعنی سهیم‌کردن اکثریّت مردم؛ ‌اگر پیروز انتخابات ابراهیم رئیسی بود هم سپاه آن بیانیّه را می‌داد؟ سپاه یادش رفت که چطور احمدی‌نژاد برای بدرقه‌ی ملوانان انگلیسی رفت و تلویحاً آن را منتسب به خود کرد در حالیکه به او ربطی نداشت؟ پس سپاه خود را -برعکس ادّعای سلیمانی- نماینده‌ی بخش انتصابی حاکمیّت می‌داند نه همه‌ی آن.

۶. بعضی خبرگزاریها و رسانه‌های داخل وابسته به سپاه اند که با اتّکا به بیت‌المال خبرسازی،‌ تحلیل‌سازی، اتّهام‌سازی و جعل واقعیّت می‌کنند. اتّهام روزهای اخیر به محمّدتقی کرّوبی و اردشیر امیرارجمند آخرین آن بود. تمام اینها -حتّی بخش سالم آن- خارج از محدوده‌ی تعریف‌شده برای یک نیروی نظامی است.
 
دوستانه به سپاهیان و آن بخش که هنوز آلوده‌ی قدرت نشده‌اند باید گفت که اگر روزی همین مردم شما را نخواهند، ‌نه شهاب۳ به دردتان می‌خورد نه ذوالفقار، نه سیستمهای روسی و چینی و کره‌ای. با مردم باشید تا بمانید.

۴ نظر:

  1. نظرت درباره توصیه کرباسچی به روحانی که فیتیله دعوا رو پایین بکشه چیه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر به قول شما«دعوا» باشه که از اوّل هم اشتباه بوده و اگر مطالبه‌ی حق و حقوق ملّت باشه دلیلی برای تمام کردنش نیست.

      حذف
  2. "طبق اخبار موثّق، هم سال۸۸ و هم سالهای بعد، پس از انتخابات شناسنامه‌های سپاهیان به بهانه‌هایی جمع‌آوری شد تا منتخب آنان در انتخابات شناسایی شود."

    مگر از روی شناسنامه می توان فهمید به چه کسی رای داده شده؟

    پاسخحذف
  3. نه ولی با تطبیق دادن مشخصات و شماره ملی با سربرگها گویا بشود.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.