زنهاری به خاتمی

                                                                                             چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۷


به گمانم لازم است حاشیه‌ای بر سخنان اخیر خاتمی بزنم. ابتدا سه مقدّمه، سپس حرف اصلی:

یک. از وقایع دی‌ماه گذشته به این‌سو به نظر می‌رسد که همه‌ی عقلا به این نتیجه رسیدند که کسانی که از اصلاحات یا هر تغییر مسالمت‌آمیز در نظام ناامید شوند، به سوی براندازی میل می‌کنند نه به سوی یک نیروی داخل نظام. در تنش‌های دلاری اخیر نیز بسیاری از منتقدان داخلی دولت خوشحالی زیادی کردند و این موضوع باز هم به آنان یادآوری شد که ناامیدان از دولت روحانی به طرف طیف اصولگرا بازنخواهند گشت، بلکه تندروتر می‌شوند. امّا این فقط یک وجه ماجراست. وجه دیگر این است که این تذکّر نباید فقط به اصولگرایان داده شود بلکه اگر اصلاح‌طلبان نیز در همسوشدن با انتظارهای مردمی و شفّافیّت در فکر و عمل دچار تعلّل شوند،‌ نهایتاً امیدواران به خود را مأیوس خواهند کرد و به تعداد براندازان خواهند افزود.

دو. برعکس کسانی که گمان می‌کنند حمایت از سرمایه‌ای مانند خاتمی به معنای نقدناپذیردیدن اوست، این دو با هم منافاتی ندارد. این را در نوشته‌ای که به هنگام حمله‌های سنگین ِپس از شرکت در انتخابات مجلس در سال ۹۰ به او شد نیز نوشتم. این اواخر دو گفتگو با رضا خاتمی و عماد خاتمی منتشر شد که هر دو از رأی خاتمی در آن سال انتقاد کردند و معلوم شد که گاهی به قول معروف کاسه از آش داغتر است یعنی حتّی خویشان خاتمی منتقد برخی اعمال اویند ولی منتسبان به اصلاح‌طلبی انتقاد را برنمی‌تابند یا آن را با  بی‌اعتنایی مسکوت می‌گذارند.

سه. چندسال از حصر گذشته و گشایشی حاصل نشده است. نظام به وضوح به دنبال این است که محصوران اگر حرف خود را پس نمی‌گیرند لااقل سکوت پیشه کنند و پس از آزادی به دنبال ادامه‌ی نقد سیاسی نباشند. با اینکه گفته می‌شد قولهایی درباره‌ی رفع حصر داده شده ولی به گفته‌ی منتسبان به نظام، نامه‌ی اخیر مهدی کرّوبی این روند را به تعویق انداخت. معنای این «تعویق» کاملاً مشخّص است.

حال خاتمی با بیان نظر شخصی خود که «نظام می‌خواهد این مسأله حل شود» ادامه می‌دهد که «هیچ‌کس حق ندارد بگوید رهبری نمی‌خواهد». خوب گزاره‌ی اوّل اگر آرزواندیشی نباشد، دست‌بالا به این معناست که نظام می‌خواهد هم انتقادها به خاطر حصر مخالفان متوقّف شود،‌هم آنان پس از این دردسر درست نکنند. خُب ایشان بر اساس چه منطقی می‌گوید که کسی حق ندارد بگوید رهبرنظام موافق ادامه‌ی حصر نیست؟ مگر علی مطهّری گزارش گفتگوی کوتاه خود با خامنه‌ای را بیان نکرد؟ 

همه‌ی رفتار تحقیرآمیز رهبرنظام با خاتمی به کنار، مقابله‌به‌مثل نکردن خاتمی را حمل بر بزرگواری او می‌کنیم ولی تجاهل هم حدّی دارد. مسئول عدم اجرای عدالت در بررسی قضایی نزدیکان رهبر،‌ خطّ قرمز بودن امثال قالیباف، دخالت دادستان در انتخاب شهردار و دیگر اتّفاقات کشور در نهایت کیست؟ آیا خاتمی هم مثل علم‌الهدی معتقد است فقط کارهای مثبت را باید به رهبر منتسب کرد و کارهای منفی را به دیگران؟ اگر خامنه‌ای بخواهد حصر برداشته شود،‌ بین این خواست و انجام آن بیش از چندساعت فاصله خواهد بود؟

نقد سیاستمداران واجب است و نقد معتقدان به نقد از همه واجب‌تر. اگر بخش بزرگتری از جوانان به‌خاطر اینگونه سخنان از خاتمی سرخورده شوند و رو به رادیکالیسم بیاورند، خاتمی مقصّر است و این روند معکوس نخواهد شد؛ یعنی کسی که به اصلاح‌ناپذیری این نظام رسید دیگر به گذشته برنمی‌گردد. در همین شبکه‌های اجتماعی زیاد دیده‌ایم کسانی را که می‌گفتند در سالهای پس از دوّم خرداد طرفدار اصلاحات بودند و پس از ترور حجّاریان نذرونیازها کردند امّا حالا به یأس از هرگونه تغییر رسیده‌اند. اگر حاکمیّت در سرخوردگی آنان در آن زمان نقش بیشتری داشت،‌ حالا خود اصلاح‌طلبان نیز سهم زیادی دارند. این نوشته یکی از هشدارهایی است که به بقایای اصلاح‌طلبان داده می‌شود،‌ پیش از آنکه بخش بزرگتری از مردم بگویند: «دیگه تمومه ماجرا». 

۹ نظر:

  1. اینکه ایشان گفته:
    «من معتقدم گذشته از اینکه همین عزیزانی که در حصر هستند خودشان می‌توانند منشا یک همبستگی ملی و نزدیکی دل‌ها به همدیگر شوند»
    تقاضای کوتاه آمدن محصوران نیست؟

    پاسخحذف
  2. خاتمی خواستار رفع حصر شده،‌ مثلا باید چی بگه که طرفداران نامید نشن؟!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تجاهل هم حدی داره هم از طرف شما هم از طرف آقای خاتمی. باید راستشو بگه و توصیه درست بکنه. بگه: "ریشه معضلات کشور سیاستها (یا بی کفایی) آقای خامنه ای است و ما از ایشان می خواهیم که از خر شیطون پایین بیایند". همین. حالا می گید نمی شه اینو گفت، خیلی خوب، ولی ایشون برعکسشو می گه که دروغه.

      حذف
  3. سلام
    از حاکمیت و حاکمان کوچکترین امیدی برای اصلاح خودشان ندارم.هر کجا هم که کوتاه آمده اند یا تغییر رویه داده اند بخاطر این است که چاره ای نداشته اند.پس بیهوده مشت به سندان نکوبیم.
    اما تجاهل!کاش واقعیت را همانگونه که هست می دیدیم و می فهمیدیم .
    وقتی می خواهی کتاب بخوانی ،وقتی می خواهی بخندی ، گریه کنی ، تفکر کنی ، لباس زیرت را عوض کنی ،وقتی می خواهی با همسرت بخوابی ،حتی وقتی می خواهی قضای حاجت کنی مامورین ایستاده اند و با خنده نگاهت می کنند!
    باور نمی کنید؟از اسحاق جهانگیری بپرسید.داخل منزل دیوارها را برداشته اند و بجایش دیوار شیشه ای گذاشته اند و تمام لحظات زندگی این سید مظلوم با دوربین کنترل می شود.
    اگر خدایی هست که هست ، و اگر قیامت و حساب و کتابی هست که هست،قیامت معلوم خواهد شد آنهایی که دیدند و فهمیدند که بچه حضرت زهرا را در شیشه نگه می دارند تا روح و روانش را خرد کنند و او را به زانو درآورند در پیشگاه قادر مطلق و اولیای دین جوابی نخواهند داشت و هیچ عذر و بهانه ای نخواهند داشت.


    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      بله فشارها به ایشان زیاد است امّا وقتی می‌داند ملاحظه‌ی مدام رهبرنظام با بی‌اعتنایی مطلق روبه‌رو می‌شود،‌ هم شأن خود را پایین می‌‌آورد هم مردم را ناامید می‌کند. دست‌کم اسمش را نیاورد گرچه ترجیح من این است که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و دیر یا زود باید خامنه‌ای را به نقد بکشد.

      حذف
    2. آنچه گفتم مربوط به میرحسین بود .اسحاق جهانگیری با چشم خودش این وضعیت را دیده است.
      من سالهاست که امیدی به خاتمی ندارم .

      حذف
  4. قال الحسین المظلوم الشهید صلوات الله علیه
    أيها الناس إن رسول الله (صلی الله علیه و آله ) قال من رأي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا عهده مخالفا لسنة رسول الله يعمل في عباد الله بالإثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل و لا قول كان حقا علي الله أن يدخله مدخله .

    مقتل خوارزمي ، ج 1، ص 234

    امام حسین صلوات الله علیه فرمودند :  اي مردم ! رسول خدا فرمود: هر كس سلطان زورگويي را ببيند كه حرام خدا را حلال نموده ، پيمان الهي را مي شكند و با سنت و قوانين رسول خدا از در مخالفت در آمده و در ميان بندگان خدا، راه گناه و معصيت و ستم و دشمني را در پيش مي گيرد، ولي با عمل يا سخن اظهار مخالفت نكند، بر خداوند است كه او را در محل و جايگاه آن سلطان ظالم قرار دهد.

    پاسخحذف
  5. امام باقر عليه السلام :

    لَمّا حَضَرَ عليَّ بنَ الحُسينِ عليهما السلام الوَفاةُ ضَمَّني إلى صَدرِهِ، ثُمّ قالَ : يا بُنَيَّ ، اُوصِيكَ بما أوصانِي بهِ أبي عليه السلام حينَ حَضَرَتهُ الوَفاةُ و بما ذَكَرَ أنَّ أباهُ أوصاهُ بهِ ، قالَ : يا بُنَيَّ ، إيّاكَ و ظُلمَ مَن لا يَجِدُ علَيكَ ناصِرا إلاّ اللّه َ .
    هنگامى كه وفات على بن الحسين عليه السلام فرا رسيد ، مرا به سينه خود چسبانيد و سپس فرمود : فرزندم! تو را به همان چيزى سفارش مى كنم كه پدرم هنگام وفاتش به من سفارش كرد و فرمود كه پدر او نيز همان را به ايشان سفارش كرده است . فرمود : فرزندم! زنهار از ستم كردن به كسى كه در برابر تو ياورى جز خدا نمى يابد .

    ( الكافي : ۲/۳۳۱/۵ )

    پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

    مَن مَشى مَع ظالِمٍ لِيُعِينَهُ و هُو يَعلَمُ أنّهُ ظالِمٌ فقد خَرَجَ مِن الإسلامِ
    هر كس بداند كسى ستمگر است و با اين حال او را همراهى كند ، از اسلام خارج شده است .

    ( كنز العمّال : ۱۴۹۵۵ ـ ۷۵۹۶ )
    امام صادق عليه السلام :

    العامِلُ بِالظُّلمِ و المُعينُ لَهُ و الرَّاضِي بهِ شُرَكاءُ ثَلاثَتُهُم .
    ستمگر و يارى دهنده او و كسى كه به ستم او راضى باشد، هر سه در ستم شريكند .

    ( الكافي : ۲/۳۳۳/۱۶ )


    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.