اصلاح‌طلبی و سیاست خارجی

                                                                                             دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۷
   
  
اصلاح‌طلبی نه به عنوان نام یک تشکّل سیاسی بلکه به معنای تمایل برای اصلاح سیاسی در ایران اگر معنایی داشته باشد، بازگشت به رأی مردم و اساسی‌دانستن رأی و سلیقه‌ی آنان در انتخاب شکل اداره‌ی کشور و کسانی است که بر مسند امورند. حال این اصلاح‌طلبی روزی ممکن است به شکل شرکت فعّالانه در ساختار سیاسی باشد، خواه به اقتضای زمان شکل دیگری را برای اثرگذاری بر جامعه برگزیند. اگر کسی رأی مردم را در انتخاب قانون اساسی، نوشتن قوانین عادی و برگزیدن حکمرانان اساس نداند به اصلاح‌طلبی تعلّق ندارد. گروهی هستند که به صراحت می‌گویند فلان شکل حکومت درست است چون ‌نظر دین است و رأی مردم مدخلیّتی در راهبری امور ندارد. اصلاح‌طلبی باید با این طرز فکر تفاوت کند که می‌کند.
  
این اصلاح‌طلبی همانطور که یک وجه درونی دارد، یک وجه بیرونی هم دارد؛ یعنی آیا همانطور که ما مردمسالاری را در ایران اصل و اساس می‌دانیم،‌ در دیگر کشورها ‌مثلاً کشورهای منطقه نیز بر این باوریم یا نه؟ نمی‌شود در ایران مردمسالار بود و در کشورهای دیگر جور دیگری عقیده داشت. اقتدارگرایان نه در ایران و نه در کشورهای منطقه قائل به مردمسالاری نیستند یعنی اینجا نمایشی از انتخابات را برای مشروعیّت‌بخشی به ساختار سیاسی انتخاب کرده‌اند و در کشورهای دیگر نیز به دنبال به روی کارآوردن افراد یا سلیقه‌ی نزدیک به خودشان‌اند تا پس از آن با مدل امتحان‌پس‌داده در ایران یعنی حذف رقبا و برگزاری انتخابات فرمایشی جهان را قاتع کنند که نوعی دموکراسی در این کشورها برقرار است. اصلاح‌طلبی قاعدتاً نباید چنین بیندیشد.
  
حالا برسیم به نمونه‌های عینی؛ کدام تشکّل‌های سیاسی در ایران طرفدار پایان جنگ در سوریه و یمن و برگزاری انتخابات آزاد بین تمام گروههای اهل این دو کشورند؟ تکلیف اقتدارگرایان که روشن است، ‌آنان در سوریه طرفدار اسد و در پی آن‌اند که با پیروزی بشّار حکومت خاندان اسد را ادامه دهند. در یمن نیز شورش حوثی‌ها را قیام مردم یمن می‌نامند و به دنبال پیروزی آنان یا به‌دست‌آوردن صلح با شرکت فعّال در ساختار سیاسی آینده، بدون از دست دادن امتیاز یا سلاحهایشان‌اند،‌ حدّاقل مانند حزب‌الله در لبنان. هم در سوریه و هم در یمن انتخابات آزاد و سراسری، پایانی بر رؤیای حاکمان ایران خواهد بود. نه اسد پس از سالها دیکتاتوری حزب بعث خواهد توانست در سوریه حکومت کند و نه اقلیّت حوثی می‌تواند در یمن حاکم شود. پرسش اینجاست که اصلاح‌طلبان داخل و خارج قدرت موضعشان با اقتدارگرایان چقدر تفاوت می‌کند؟ عملاً هیچ.
  
اقتدارگرایان به جای محکومیّت دو طرف نزاع در سوریه و یمن،‌ یک‌طرف را انتخاب کرده‌اند و جنایات طرف مقابل را به رُخشان می‌کشند (کاری که منتقدان آنان در کشورهای عربی و بخشی از اپوزیسیون به شکل معکوس انجام می‌دهند) و اصلاح‌طلبان نیز از همین زبان استفاده می‌کنند. حمله‌ی امریکا به سوریه را محکوم می‌کنند ولی استفاده‌ی اسد از سلاح علیه غیرنظامیان را نه، کشتار غیرنظامیان را در حمله‌ی نیروهای ائتلاف می‌بینند و همین کشتار را در حمله‌ی روسها خیر. در یمن نیز حملات آل‌سعود را نکوهش می‌کنند ولی نامشروع بودن قیام حوثی‌ها را علیه دولت قانونی این کشور خیر. گاهی که کسی مثل کرباسچی نیمچه انتقادی می‌کند بلافاصله با نهیب رسانه‌های نظام حرفش را پس می گیرد.

گذشته از قشر عظیم «ساکت» اصلاح‌طلبان که اصلاً کاری به خارج از مرزها ندارند، اگر فعّالان سیاسی داخل و خارج قدرت (مانند محمود صادقی و مصطفی تاجزاده) همچنان لحنی کودکانه‌، امریکاستیز و شبه‌انقلابی همچون اقتدارگرایان در زمان سخن‌گفتن از اوضاع منطقه برگزینند، بهترین هدف شعار مردم خواهند بود که «اصلاح‌طلب، ‌اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا». اگر انتقاد از سیاست خارجی رهبرنظام هزینه دارد (که دارد) انتقاد از حسابهای رئیس قوّه‌ی قضائیّه نیز هزینه داشت؛ اگر هم واقعاً سیاست خارجی این گروه تفاوت آشکاری با رقبایشان ندارد، پس اختلاف داخلی نیز دعوای جناحی است و نباید برای آینده‌ی ایران روی این گروه و افشاگری درباره‌ی تخلّفات احمدی‌نژاد یا فلان نهاد خیلی حساب باز کرد چون مشکل نظام مستقر ریشه‌ای‌تر از این حرفهاست. گرچه ناامیدی از این افراد برای کسانی مانند من دشوار است ولی دست‌کم تکلیف ما را با آنها روشن می‌کند. طبعاً با ادامه‌ی تأیید سیاست خارجی نظام، انتقاد از آنان صریحتر خواهد شد. کسی نباید بتواند به سادگی شریک ظلم‌وستم به مردم بینوای سوریه و یمن شود، ‌آن هم به نام دین و زیر پوشش اصلاح‌طلبی.

۲ نظر:

  1. دو پست آخر شما هیچ دستاوردی جز ایجاد اختلاف بین اصلاح طلبها نداره

    پاسخحذف
  2. هیچگاه نباید دوباره اشتباه 88 را مرتکب شویم و دعواهای خانوادگی درون حاکمیت را جدی بگیریم. در هیچ شرایطی نباید خط مرزهایمان با #عشیره‌ی‌تبهکاراصلاح‌طلب مخدوش یا کمرنگ شود. این گام نخست برای تغییر اساسی وضعیت است. تا زمانی که خندق فریب جلایی‌پورها و بهاورها پر نشود، وضع همین است./ فیسبوک

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.