دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۷
هر بخشی از
مشکلات کشور مانند تکّهای از آینهای شکسته به نحوی ناقص دیگر معضلات را نیز
بازتاب میدهد. لااقل من فکر نمیکردم با نتیجهی انتخابات گذشته، برگزیدن یک
شهردار این همه ماجرا داشته باشد؛ آن هم کسی که به هرحال سالها کارگزار نظام بوده
و به نسبت آدم معتدلی است. بحران از جایی آغاز شد که وی گزارشی از تخلّفات فراوان
شهردار گذشته ارائه کرد؛ قالیبافی که بنا به برخی اقوال با توصیهی خود رهبر نظام
شهردار شده بود و بارها در انتخابات ریاستجمهوری از مردم جواب رد گرفته بود و در
انتخابات اخیر با احمدینژادبازی حتّی آبرویی که پیش نیروهای به اصطلاح حزباللهی
نیز داشت، از دست داد. رسیدگی به چنین گزارشی در دیگر کشورها روند روشنی دارد:
قوّهی قضائیّه به آن رسیدگی میکند و هر کس متخلّف باشد، چه مدیر قبل و چه مدیر
فعلی مجازات میبیند. امّا اینجا تا کنون به آن گزارش پانصدصفحهای رسیدگی نشده
است.
دادستان
تهران امروز از شورای شهر برای نپذیرفتن استعفای نجفی انتقاد کرد و او را دعوت به
استعفای مجدّد کرد. این توصیه فقط در یک حالت معنا دارد که شخص متخلّف در آن گزارش
نجفی باشد و گرنه بیماری (واقعی یا مصلحتی) نجفی چه ربطی به دادستان دارد؟ رئیس
قوّهی قضا نبود که از اظهارنظر دیگران دربارهی قوّهی قضائیّه انتقاد میکرد؟ دادستان
چه کار به کار انتخاب شهردار دارد؟ با چنین سخنانی نباید کسانی را که ادّعای دخالت رهبر نظام
در این کار را پیش میکشند ملامت کرد.
جامعه -درست
یا غلط- برداشت تیرهای از حاکمیّت دارد و هیاهوی شبکههای اجتماعی به آن بیشتر
دامن میزند. ماجرایی که بر سر دلار برپا شد، یکی از این هیاهوها بود که با
اظهارنظر عجیب برخی اقتصاددانان مانند راغفر -که گفت ایران دارد ونزوئلا میشود-
همراه شد و گویا با درایت دولت دارد پایان میپذیرد. اگر واقعاً ارز تکنرخی شود، شاید
دستاوردی هم برای اقتصاد داشته باشد. این برداشت تیره مولّد احساس ناامنی است و این
احساس در این چندروزه با صفهای طویل خرید ارز خود را نشان داد. پس نبود اعتماد به حاکمیّت بر همهچیز
اثرگذار است، از اقتصاد گرفته تا دیگر عرصهها.
حالا با برگشت به گذشته میتوان دید که رجزخوانیهای خطبای جمعه،
گزارشها و تفسیرهای یکسویهی سیما، تبعیض در رسیدگی به پروندههای قضایی، روزنامههای
سیاهنمای کیهانی و اظهارنظرهای سیاسی نظامیان چه بلایی بر سر این اعتماد عمومی
آورده و میآورند. در اینکه اوضاع جامعه نابسامان است شکّی نیست ولی تصویری که
خود ما از خودمان میسازیم به مراتب تیرهتر است یعنی کاری که درست برعکس دیگر
جاهای جهان است. کافی است اکثریّت به این نتیجه برسند که «دیگر فایده ندارد» آن
وقت دیگر نیازی به رفراندُمخواهی فلان کس و بیانیّه نوشتن نیست، خود ساختار سیاسی
به پایان خود نزدیک خواهد شد.
نجفی با دوبار استعفا دیگه به درد نمیخوره، یه آدم قوی مث صفایی فراهانی لازمه.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفالبته مستحضرید که گویا درایت دولت یک مقداری دیر بکار افتاد!
بحمدالله و المنه هم کسری بودجه دولت جبران شد ، هم جیب سرداران پر شد و هم آخرالامر دلار هزار تومان گرانتر از سال قبل به مردم بینوا فروخته می شود .
حاکمیت اگر در هیچ امری موفق نبوده در برهم زدن ثبات و آرامش و تضعیف و نابودی امنیت روحی و روانی مردمش کاملا موفق بوده است.