پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷
رهبر نظام در دیدار با
دانشجویان و در پاسخ به انتقادها گفت که رهبر فقط نیروهای مسلّح را مدیریّت میکند ولی
گرچه رؤسای صداوسیما و قوّهی قضائیّه را
منصوب میکند امّا در مدیریّت آنها نقشی ندارد و خودش در گذشته به صداوسیما انتقاد
هم داشته است.
ابتدا برویم سر وقت نیروهای مسلّح؛ چهار نقد کلّی به بخشی از نیروهای
مسلّح یعنی سپاه پاسداران وارد است که هرچند تنها دانشجوی منتقد جرأت پرداختن
به آنها را نداشت ولی مخالفان رهبرنظام بارها آن را بیان کردهاند:
یک. ورود سپاه به دستهبندیهای سیاسی و جناحی داخلی.
دو. ورود سپاه به پروژههای اقتصادی مجاز و غیر مجاز (قاچاق و اسکلههای
غیررسمی)
سه. نقشآفرینی منفی سپاه قدس در کشورهای همسایه.
چهار. موازیکاری اطلاعات سپاه با وزارت اطّلاعات و برخورد با
منتقدان داخلی.
شرح این چهار نکته مفصّل است؛ هم من و هم دیگر منتقدان بارها به آن
پرداختهایم امّا حکایت نهادهایی که رهبر مسئول آن را منصوب میکند جالبتر است. به
یک معنا حرف خامنهای درست است اگر رهبر را مسئول تکتک اعمال سازمانهای زیر نظرش
بدانیم. اگر یک قاضی در شهری تخلّف کرده به رهبر چه ربطی دارد؟ ولی اگر یک تخلّف
آشکار و خلاف قانون اساسی نه تنها بارها از دستگاه قضا سر بزند که به رویّه تبدیل
شود و همه پیرامونش بگویند و بنویسند و لاجرم به گوش رهبر نیز برسد و اعتنایی نکند
یا حتّی تأیید هم بکند چه؟ مگر میشود مسئول نباشد؟ برای مثال اصول سیودو تا سیونه
قانون اساسی سالهاست که برای فعّالان سیاسی، روزنامهنگاران و طیفهای گوناگون
منتقد تبدیل به افسانه شده است. روند دستگیری، بازداشت و برخورد با متّهمان سیاسی
ابداً سنخیّتی با مفاد اصل سیودو ندارد، اصول سیوسه و سیوشش دربارهی محصوران رعایت نمیشود،
بعضی افراد مصون از دادخواهیاند و به بعضی شکایات (مثل شکایت تاجزاده و خاتمی از
جنّتی) رسیدگی نمیشود و نخواهد شد (سیوچهار). امکان تعیین وکیل و دیدار با وکلا
برای همه میسور نیست (سیوپنج). شکنجههای متعدّدی گزارش شده که بعضاً به فوت یا
نقص عضو انجامیده ولی همچنان ادامه دارد (سیوهشت). هتک حرمت بازداشتیان بارها
گزارش شده ولی متوقّف نشده است (سیونه).
موارد فوق تخلّفهای جزئی نیستند تا رهبر بتواند بگوید به من ربطی
ندارد. اگر مجلس خبرگان مستقّلی داشتیم، با عنایت به موارد فوق باید بهخاطر تخلّف
آگاهانهی قوّهی قضائیّه از قانون اساسی و سکوت طولانی رهبر در برابر این تخلّفها
در طول حدود سه دهه وی را عزل میکرد ولی اینطور نیست.
سلام.
پاسخحذفکیست که نداند که عدم دخالت رهبر و مجموعه بیت رهبری در صداوسیما و قوه قضائیه و اصولا همه ارگانها دروغی وقیحانه است.اخبار بیست و سی را حسین محمدی که از متنفذین بیت است مستقیما مدیریت می کند و یک ماکت ساختگی ودروغین از رسانه منتقد ساخته اند تا به مردم بگویند که نظارت هست ، بازرسی هست ،انتقاد هست ، مملکت حساب و کتاب دارد و ....و از طرفی همه انتقادها متوجه دولت است و به هیچ وجه حتی یک مورد سابقه نداشته که از بیت رهبری ، سپاه ، آستان قدس و نهادهای تحت امر رهبر کوچکترین انتقاد یا گزارش یا نقدی پخش شود.
به این فکر می کنم که یکی از راهکارهایی که باید همه آزادیخواهان و اصلاح طلبان واقعی به آن پایبند باشند این است که به گونه ای رفتار کنند که مرز بین دروغ و راست روشن شود و با حضورشان تایید کننده دروغ دروغگویان نباشند.
سخن دولت آبادی و امثالهم هم حرف مفتی بیش نیست و با تاسف باید گفت که بعضی از نخبگان ما هنوز ابتدائیات انسانیت را حتی در کهنسالی نیاموخته اند.
ما می دانیم که روحانی هیچکاره است و توقعی هم از اونداریم.اما سخن این است که اگر او می دانست که کاری از دستش برنمیاید چرا به صحنه آمد و.مردم را بازی داد.و اگر نمی دانست ، لااقل با مردم صادق باشد و وعده و وعید دروغین به مردم ندهد و با امید مردم بازی نکند و تا آنجا که می تواند بین خودش و دزدان سبزپوش سپاه و جنایتکاران تحت امر رهبر حریم و مرز قائل شود نه اینکه با سر در ماتحت رهبر و عمالش فرو رود و دعوای دروغین
حیدری نعمتی بین خودش و سپاه درست کند و مردم را مشغول به این بازیهای بچه گانه کند.
روحانی هم میدانست و هم خاتمی میدانست و هم همه کور و کچلهای حکومتی میدانند که حرف آخر را آقا مقام عظما میزند و آنها آبدارچی بیش نیستند.
حذفولی خوب اینکه میپرسید چرا رئیس جمهور شد باید به عرض تان برسانم که آبدارچی بودن هم بهتر از هیچ چیز بودن است. آخه این آخوند مافنگی اگر آبدارچی مقام عظما نمیشد چکار باید میکرد میرفت روضه 5 زاری میخوند؟