چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
ترامپ از برجام خارج شد نه
به خاطر اینکه برنامهای دیگر یا اصولاً درکی از سازوکار دیپلماسی جهانی دارد؛ او
در یکسال گذشته مشغول قلعوقمع تمام دستاوردهای اوباما بود و این هم یکی از آنهاست.
عربستان و برخی کشورهای عربی که به هنگام امضای برجام خیلی محتاطانه از آن استقبال
کردند، حالا از خروج امریکا نیز استقبال کردند؛ قاعدتاً یکی از این دو واکنش باید
جعلی باشد که حتماً اوّلی است. یکی بودن
واکنش نتانیاهو، سعودی و کیهانیان در داخل حتماً معنادار است. کیهان که برجام را
به نفع امریکا و ضرر ایران و خروج امریکا از برجام را نامحتمل میدانست؛ حتّی
جواد لاریجانی نیز چنین میپنداشت که خوب مانند دیگر رویدادهای عالم سیاست عیار سیاستدانی
برخی افراد نیز مشخّص شد. دلواپسان پیش از آنکه امریکا از برجام خارج شود آن راآتش
زدند و دلواپسان مجلس نیز پرچم امریکا را به آتش کشیدند تا همنوایی خود با دشمنان
را جشن بگیرند. این از مقدّمه ولی قرار است به کجا برسیم؟
به اینجا که از تجویز برخی برای برجامهای دیگر در شگفتم. از دعوت به
رفع حصر یا گشایش فضای سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی و جز آن نیز. این پیشنهادها
مبتنی بر یک پیشفرض است که «نظام» از وضع کنونی ناراضی باشد یا نیازی به کمک مردم
احساس کند که حالا به او بگوییم برای اتّحاد با هم احتیاج به فلان اعمال است ولی
اینطور نیست. حیات نظام به دشمنپردازی و بیگانهستیزی است. برجام، صلح و مذاکره
باطلالسّحر نظام است؛ حالا که مجالی پدید آمده که تمام اینها را زیر سؤال ببرد و
دوباره به مرگبرامریکا، آتشزدن پرچم و حتّی ابراز بیاعتمادی به دیگر کشورهای
اروپایی برسد، چرا باید ناراحت باشد؟ چرا باید احساس نیاز به منتقدان کند که برای
جلب رضایت آنان کاری کند؟ اگر قرار است درخواستهایی مانند رفع حصر، گشایش سیاسی و
تغییر رفتار با منتقدان را به هر بهانهای تکرار کنیم که هیچ، اگر قرار است صرفاً
با صدای بلند با خود سخن بگوییم که هیچ ولی اگر قرار است با حاکمیّت حرف بزنیم، باید
بدانیم که اصلاً احساس بدی از عمل ترامپ ندارد و احساس خطر نمیکند که حالا نیازی
به یاری کسی داشته باشد.
برادران قاچاقچی، صاحبان اسکلههای غیرمجاز و دولت باتفنگ که پرورشدهندهی
زنجانیها، احمدیمقدّمها و نامهای اختصاری بینامونشان بودند حالا رؤیای بازگشت به دوران طلایی تحریم را در سر میپرورند
و به دعوت اتّحاد ملّی منتقدان میخندند. ترامپ اوّل و آخرش از برجام خارج میشد
مگر اینکه دیپلماسی روحانی رابطهای شبیه به رابطهای که با اوباما ایجاد کرد با
او ایجاد میکرد در آن صورت شاید بختی برای ادامهی برجام بود ولی هم از این طرف
امکانش نبود و هم از آن طرف لابی اسرائیلی-سعودی به شدّت فعّال بود و کناررفتن
تیلرسون نیز آخرین امکان مصالحه را از بین برد.
حالا چه باید کرد؟ اجماع جهانی در خارج از امریکا و انتقاد شدید و بیرحمانهی
داخلی از ترامپ بیسابقه است. تا کنون سیاست خارجی ایران چنین همراهانی نداشته
است. اگر امریکا فقط یک کشور معمولی بود این حتّی یک پیروزی برای ایران نیز بود
ولی امریکا بیش از یک کشور است. وقتی بیاجازهاش اکثر شرکتهای مسافربری نتوانند
محصولاتشان را به ایران بفروشند و صدور نفت و معاملهی دلاری با ایران ناممکن شود
یعنی قضیّه جدیتر این حرفهاست. ایران در ماههای گذشته تلاش کرده که یورو را با
دلار و قطر را به جای امارات به عنوان واسطهی معاملات ارزی خود جایگزین کند ولی
اینها درمان موقّت است. اروپا، چین و روسیه باید بتوانند از سالها مذاکره و توافق
بینالمللی دفاع کنند و گرنه هیچ تضمینی برای هیچ توافقی در آینده نیست که کشوری
چون امریکا آن را به هم نزند. کشورهایی مانند فرانسه و اخیراً روسیه مذاکرات
دربارهی مسائل موشکی و منطقهای را نیز لازم دیدهاند و این کار را دشوارتر میکند.
گذشته از لازمنبودن مذاکره دربارهی توان دفاعی، مخالفان داخلی خود منتقد حضور
منطقهای ایراناند پس با معادلهای چندمجهولی سروکار داریم. خوشبختانه برعکس
دوران احمدینژاد حالا افرادی باتجربه سکّان سیاست خارجی ایران را دست دارند و
حتّی رهبری که دم از آتشزدن برجام میزد با احتیاط با اقدام ترامپ برخورد کرده
است. به گمانم بداند که درحالیکه بحران آب و اعتصابهای شغلی نارضایتی زیادی به
وجود آورده، بالارفتن دوبارهی تورّم، گرانی و نرخ ارز ممکن است به شورشهایی
بینجامد که اصل نظام را هدف بگیرد. فعلاً باید منتظر ماند و دید که پنج کشور
مذاکرهکننده و ایران چه راهکارهایی در برابر ترامپ میاندیشند. مسأله فقط یک
توافق نیست، گزینش صلح و مفاهمه در برابر رجزخوانی و حالت قرمز است. طرفداران
داخل و خارج این دستهبندی نیز کاملاً مشخّصاند و پیروزی یکطرف، طرف دیگر را تا
مدّتها به محاق خواهد برد.
حق با شماست!
پاسخحذفترامپ اصولاً درکی از سازوکار دیپلماسی جهانی ندارد و فاقد برنامه مشخص و مدونی است،چرا که در ابتدا کُره هسته ای را متقاعد کرد که کَره بسته ای بشودتا مثل نظام مشرکین کهنه حیض نشود،بعد به تهدید و هشدار و اعتراض روسیه توجهی نکرد و با مشارکت فرانسه و بریتانیا مناطقی از سوریه رابمباران کرد؛
فعلا هم با بی خردی تمام نرمش قهرمانانه که نه،نرمش رذیلانه ای که با درایت اوباما حاصل شده بود را برباد داد تا دلسوزان روضه کاسبان تحریم بخوانند و دلواپسان با آتش کشیدن پرچم امریکا،تنور جنگ زرگری را داغ کنند.
دارم فکر می کنم حالا خوب است که ترامپ در خارج با اجماع جهانی و در داخل با انتقاد شدید و بیسابقه ای روبروست،وگرنه تا حالا نام و ننگ اسد و پوئین و مدافعین دلواپس و دلسوزش را از تخته روزگار پاک کرده بود.
دارم فکر می کنم حالا خوب است که خوشبختانه برعکس دوران مموتی،سکّان سیاست خارجی نظام مشرکین دست ظریفِ کمر باریکیِ است که درجا چند نفر و حریفهِ،وگرنه لابی های اسرائیلی و سعودی تا حالا فاتحه مُرده و زنده نظام مشرکین را خوانده بودند.
دارم فکر می کنم فقط از تخم و تره بی پرنسیب نظام مشرکین برمیاد که روی اسب چموش اروپا و چین و روسیه شرط بندی بکنند،وگرنه گارد کاذبی که بخشی از اروپا در برابر امریکا گرفته است،حبابی است که حسب معمول جلوی چشم اخته گان دلواپس و دلسوز نظام مشرکین خواهد ترکید و سودش را روسیه و چینی می برند که دیدگاهشان نسبت به نظام مشرکین بمنزله نخودی است که بنا به ضرورت خودی می شود.
دارم فکر می کنم گزاره غیر قابل مذاکره بودن برنامه موشکی نظام مشرکین همانقدر اعتبار دارد که انرژی هسته ای حق مسلم ماست داشت،
دارم فکر می کنم کیا بودند می گفتند: جنگ جنگ تا پیروزی و راه قدس از کربلا می گذرد و ما تاآخر ایستادیم،کیا بودند می گفتند ما باید به دوران جلاد جماران برمی گردیم، کیا بودند می گفتند ما همه سپاهی هستیم،کیا بودند می گفتند مااز ترس مموتی زیر عبای جنتی می رویم و به قاتلین بنام دهه ٦٠ رای می دهیم و از ترس رئیسی و جلیلی به کابینه امنیتی دولت تزویز اسید چک سفید تا ١٤٠٠ می دهیم و به عقب بر نمی گردیم؟!
از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:هرچند ترکش فرجام برجام کلیت نظام مشرکین و عوام تحصیل کرده سبز و بنفش و قهوه ای شده اش را به چنان فلاکتی انداخته که فعلاً باید منتظر بمانند تا ببیند پنج کشور مذاکره کننده چه آشی برایشان می پزند،بااینحال ناگفته پیداست که فرجام برجام مراسم خاکسپاری جسد متعفن نظام مشرکین را به تعویق می اندازد و آزادی ایران و اسیران و غارت شدگانش را موکول به طلوع آفتاب و آینده ای می کند که در راه است.