حجّاریان و نومحافظه‌کاری

                                                                                                   سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۷
    
    
سعید حجّاریان همیشه از پیشروان جریان اصلاحات بوده و تحلیلها و پیش‌بینی‌هایش یکی دو قدم از دیگر اصلاح‌طلبان جلوتر. آنچه وی را در این چندساله کهنه و بدون حرف نو کرده، نه تغییرات او بلکه تغییرات جامعه است. از سال ۸۸ به بعد جریان اصلاح‌طلبی - نه به مثابه‌ی شرح لفظ- بلکه به عنوان یک هویّت ویژه‌ی برآمده از دوّم خرداد، کارآمد و توانا نیست و با ظهور جنبش سبز نسخ شده است. هرگونه تلاش مُبدعانه در این گفتمان ِبه‌بن‌بست‌رسیده ناممکن است پس حجّاریان هر قدر هم تلاش کند، باز به جایی نمی‌رسد مگر اینکه جایگاه اندیشگی خود را عوض کند. از همین روست که وی با اینکه در این مصاحبه نقد جدّی به نامه‌ی صد نیروی جوانتر اصلاح‌طلب به خاتمی دارد، باز هم نمی‌تواند پیشنهادی برای برون‌رفت از فضای یأس‌آلود فعلی ارائه دهد.
  
او ابتدا دو نقد بر این نامه عنوان می‌کند، یکی اینکه نامه به شخص است ولی اصلاحات نباید شخص‌محور باشد و باید به یک گروه که هسته‌ی سخت اصلاحات را تشکیل می‌کنند نوشته شود. این اوّلین اشکال اوست که فرد را با گروه جایگزین می‌کند؛ مثل جایگزینی رهبری فردی با شورای رهبری که اصل مشکل باقی می‌ماند. اصلاحات باید یک چارچوب باشد نه شخص و نه نهاد مثلاً ده‌نفره. بعدتر در توصیف این هسته‌ی سخت می‌گوید که این گروه باید «متر و معیار» باشند که دقیقاً همان اشکالی است که گفتم. ناطق نوری نیز زمانی از یک گروه «حلّ و عقد» در عرصه‌ی سیاست ایران می‌گفت. فرد یا افراد معیار نیستند بلکه ساختار فکری باید معیار باشد که با رفتن این و آن تغییر نکند و بتوان افراد را با آن سنجید.
  
در همین راستا کمی بعد می‌گوید اگر جامعه حرف اصلاح‌طلبان و هسته‌ی سخت را دیگر نپذیرفت،‌ آنان باید حرفشان را از زبان گروههای مرجع جدید مانند هنرمندان و ورزشکاران بیان کنند. طرز تلقّی حجّاریان از وضع فعلی ما بسیار کهنه است. من مدّعی پیشرفت خیلی زیاد فکری در جامعه نیستم ولی گذشت آن زمان که استفاده‌ی ابزاری از این گروهها به کمک کسی می‌آمد. الآن اگر گروهها و افراد مشهور در رشته‌های متفاوت با برآیند پسند جامعه مخالفت کنند، بلافاصله طرد می‌شوند، خواه سیاستمدار باشند، خواه ورزشکار،‌ خواه هنرمند.
  
نقد دوّم او در ادامه‌ی نقد اوّل است که می‌گوید با «سیاستگذاری» مخالف و با «سیاست‌گزاری» موافق است. «سیاست‌گزاری» که وجه شاخص هر فعّالیّت سیاسی است،‌ اینجا منظور از «سیاست‌گذاری» اختراع دوباره‌ی سیاست نیست بلکه تعیین چارچوب نظری برای اصلاحات است که اتّفاقاً پیشنهاد خوب و بجایی است. آنگاه پس از گذاشتن سیاستها، آن را گزارد.
  
حجّاریان در پاسخ به اشکالاتی که در فضای مجازی به اصلاح‌طلبان وارد می‌شود، می‌گوید که نباید به افراد بی‌هویّت اعتنا کرد و فقط به نامهای مشخّص باید جواب داد. بدون ورود مفصّل در این بحث همینقدر بگویم که ارزش یک حرف به خود آن حرف است نه به گوینده‌ی آن؛ با بی‌اعتنایی به یک سخن از گوینده‌ای ناشناس، آن سخن از بین نمی‌رود بلکه اشاعه می‌یابد. این هویّتهای ناشناس در انتخابات هرکدام یک رأی دارند؛ درست به اندازه‌ی کسانی که با هویّت واقعی در فضای مجازی هستند پس برای بقای خودتان در سپهر سیاست به آنها احتیاج دارید.

حجّاریان می‌گوید که رقیب اصلاح‌طلبان از این پس دیگر جناح راست (یا همان اقتدارگرایان) نیستند بلکه براندازانند. عجیب است که وی چنین می‌گوید آن هم زمانی که اقتدارگرایان تمام مناصب حسّاس را اشغال کرده‌اند و به اصلاح‌طلبان اجازه نمی‌دهند قدم از قدم بردارند. لااقل هر دو را به عنوان رقیب ذکر می‌کرد. او در مصاحبه‌ای دیگر می‌افزاید که دیگر به اصلاح‌طلبان مجال نمی‌دهند که به قدرت برسند و دست بالا ما دولتهایی به شکل «اعتدال» خواهیم داشت. با یأس از رسیدن به قدرت،‌ نداشتن توان تغییر بیش از دولت منفعل فعلی و رقیب را نه حکومت مطلقه بلکه مخالفان و منتقدان خارج از سیستم دیدن من حق دارم که بگویم اصلاح‌طلبی در پیشروترین شکلش در حال حاضر تنها نوعی «نومحافظه‌کاری» است.

۶ نظر:

  1. بزنم به تخته دوباره افتادید روی دور. هرچند نمی‌دونم با یک گل بهار میشه یا نه؟ (ایمای قبلی)

    پاسخحذف
  2. سلام
    باید هر روز مطالعه کرد ، نقد کرد ، نقد شنید ، نظرات مختلف را شنید و تغییراتی که در گذر زمان در جامعه اتفاق می افتد را با توجه رصد کرد و خود را با آن تطبیق داد.
    کسانی که از این جریان عقب بمانند پرخطا و به مرور بی استفاده و کم اثر خواهند شد.
    صد البته قبل از همه اینها هر انسانی خودش را از نظر فکری ،اعتقادی و شخصیتی باید بگونه ای بسازد که مسیر پیش رو را بتواند با قدرت طی کند و به اهدافش با موفقیت دست پیدا کند.
    متاسفانه بسیاری از چهره ها و شخصیتهای کشور ما فاقد تمام یا بخشی از این ویژگیها هستند و به همین خاطر عموما تصمیمات و عملکرد نادرست
    وپراشتباه دارند و تاریخ مصرف و اعتبارشان خیلی زود تمام می شود.

    پاسخحذف
  3. ۱۲۳
    بنده خداها دست خودشون نیست. هول کرده اند. همه این تحلیل ها و موضع گیری ها چیزی جز آشفته شدن خواب حضرات نیست. اصول گراها که تکلیفشون را با مردم و کشور روشن کرده اند و چندان هم یکه نخورده اند از روند اوضاع. این استمرارطلبان اند هستند که به گوشه غبا/عبایشان برخورده. چرا که: «دیگه تمومه ماجرا». استمرارطلبان برای حذف نشدن کامل در فردای ج. ا. همین حالا باید گامهای بلندی در بازگشت به مردم بردارند تا جایگاه - البته مناسب لیاقت شان - را بدست بیاورند. تا دقیقه نود نمیتوانند طرف ج.ا. بمانند و فردای ایران آزاد شده از شرّ ج.ا. طلبکار بمانند؛ آنموقع باید در کنار اصولگراها حساب و کتاب پس دهند. همین. از این حرفهای حجاریان و مابقی سرسفره نشینان هم باکی نیست؛ سکوت کنند سنگین تر است. راستی شما در صف چندم سفره هستی؟ وقتش نیست بکَنی؟ دیر میشه ها!

    پاسخحذف
  4. همیشه برایم سوال بود کسی که روز ۲۳ خرداد ۸۸ جزو اولین کسانی بود که کلمه کودتا را به کار برد و همیشه تاثیرگذار بوده، حتی پیشنهاد رای سلبی در انتخابات خبرگان از وبلاگش به سطح جامعه رسید چطور نمی‌بیند که اصلاح‌طلبی یا حتی سبزبودن برای خیلیها دکان شده است. شما که نفعی از نوشتن با اسم مستعار نمی‌بری، چرا بی‌محابا اینها را نقد نمی‌کنی؟

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.