پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۹۸
سهسال پیش هم در هفتسین به شجریان پرداختم (سیاوش بیدکانی) که هر تکراری بیطراوت نیست چون سینهای تکراری هر ساله و اصلاً مثل خود نوروز. شبکهی افق فیلمی پخش کرده از یکی از انصار و اعوان و سفارتنوردان خود به نام «از سپیده تا فریاد» که خیلی مختصر دربارهاش مینویسم:
۱. فیلم در مقام یک مستند بسیار ضعیف است و جبههگیری موافق و مخالف در فضای مجازی هم کار را خرابتر کرده است؛ به گمانم بسیاری ندیده دربارهی آن حرف زدند. چکیدهی کلام فیلم این است: «شجریان برای سالها مدّعی دوری از سیاست بود ولی در سال هشتادوهشت اشتباه کرد و وارد سیاست شد امّا بعدها و در مصاحبه با روزنامهی ایران حرفهایش را به طور ضمنی پس گرفت». هر سه ادّعا و بسیاری ادّعاهای دیگر مطرح در فیلم اشتباه است.
۲. شجریان همیشه بین نقش اجتماعی هنرمند و نقش سیاسی او فرق گذاشته است، چه از لحاظ عملی و چه در گفتار و مصاحبههای خود. اگر در سال پنجاهوهفت از رادیو استعفا می دهد و برای انقلاب آواز میخواند، برای همراهی با مردم است نه طرفداری از یک سلیقهی خاص و این را بارها گفته است نه فقط در مصاحبه با بیبیسی. اگر از ابتهاج و لطفی برای کنسرت دانشگاه ملّی دلخور میشود دقیقاً برای حزبیکردن موسیقی است و اگر «فریاد» یا «قاصدک» را میخواند برای ایفای نقش اجتماعی خودش است. اگر سال ۸۸ به میدان میآید هیچگاه شعار سیاسی نمیدهد و از مردم معترض دفاع میکند.
۳. همینجا یک پرانتز باز کنم دربارهی عبارت «خس و خاشاک» احمدینژاد. او در آن سخنرانی به زعم خود حساب معترضان (یا همان خس و خاشاک) را از چهل میلیون ایرانی رأیدهنده جدا میکند. نکته اینجاست که دقیقاً همان رأیدهندگان در خیابان بودند البتّه به اضافهی بسیاری معترضان دیگر. اکثریّت رأیدهندگان به تقلّب اعتراض داشتند و او این عبارت را خطاب به آنان گفت. تصاویر این «عدّهی معدود» هنوز موجود است که نه تنها اندک نبودند بلکه خیابانها را به تصرّف خود درآورده بودند. پس تفسیر حرف او به اینکه قصد توهین به مردم و رأیدهندگان به غیر خود را نداشته اشتباه است و شجریان هم صدای همین مردم معترض شد.
۴. فیلمْ تصویر ِنامهی شجریان در انتقاد از پخش آثار خود از صداوسیما را در سال هشتادوهشت میگذارد گویی او این موضع را فقط در این زمان گرفت ولی مخالفت او با پخش آثارش از صداوسیما به زمان هاشمی برمیگردد که واکنش تند و توهینآمیز هفتهنامهی «صبح» و مهدی نصیری را هم در پی داشت. هنرمندان بسیاری مانند شهرام ناظری هم از پخش بیمجوّز آثار خود از صداوسیما انتقاد کردهاند. پخش صدای او در فیلم انتخاباتی روحانی ربطی به او نداشت و کار تیم تبلیغاتی روحانی بود و از این دست ارجاعهای اشتباه یا ناقص در فیلم بسیار است.
۵. شجریان در مصاحبه با روزنامهی ایران همان میگوید که سالها پیش و در مصاحبه با اکبر گنجی در «راه نو» و بعدها در مصاحبه با «ایران فردا» گفت. تأکید بر نقش اجتماعی و مردمی هنر خود، انتقاد از محدودیّتهای مذهبی و دفاع از موسیقی سالم. صدای گویندهی فیلم میگوید که او موضع «ضدّ مذهب» گرفت و برای اثبات صحّت سخنان خود دو بخش از سخنان او را پخش میکند که حاوی دو نکته است: یکی انتقاد از دخالت مذهب در سیاست و دیگری اینکه مذهب برای سالها جلو موسیقی را گرفت و هر دو عین حقیقت است و ضدّ مذهب نیست. بسیاری از انتقادها (مثل رحیمپور ازغدی) به حوزهی علمیّهی سنّتی این است که تمایلی به دخالت در سیاست ندارد، آیا حوزه ضدّ مذهب است؟
دوّمین نکته را هم که خود فیلم به آن معترف است. تأکید فیلم -و بسیاری از مدافعان نظام- بر فتوای سال ۶۷ آیتالله خمینی و دورانساز دانستن آن برای چیست؟ یا این فتوا تکرار نظر فقهای دیگر است که دیگر دورانساز بودن آن معنا ندارد، یا این فتوا با نظر دیگر فقها متفاوت است که یعنی آنان معتقد به حرمت موسیقی بودهاند و چنین نظری به معنای ایجاد محدودیّت برای موسیقی در طول سالهاست.
۶. هم نظرات آیتالله خمینی و هم نظرات خامنهای درباره ی موسیقی در طول سالیان تفاوت کرده است ولی فیلم چون خیلی «مستند» است به آن نمیپردازد. نظرات این دو کاملاً عکس همدیگر حرکت کرده است؛ نظر آیتالله خمینی از انتقادی محض نسبت به موسیقی در سالهای جوانی و کتاب «چهل حدیث» تا مشروع دانستن موسیقی غیرلهوی تغییر میکند و رهبر فعلی (جدای از آشنایی پیشینی با موسیقی) از توصیه به علی لاریجانی در استفاده از موسیقی سنّتی در صداوسیما آغاز میشود و به مخالف اهداف انقلاب دانستن ترویج موسیقی ختم میشود. فیلم «مستند» فقط بخشی از سخنان خامنهای را که در موافقت با موسیقی و شجریان است میگذارد کنار فتوای سال ۶۷ آیتالله خمینی.
۷. شجریان هم در طول سالها تفاوت کرده ولی در جهت مثبت؛ از برداشتن تفنگ به گذاشتن آن رسیده است، از نفی مطلق موسیقی پاپ به تقسیمبندی بین موسیقی پاپ خوب و بد و پذیرش نوع خوب آن. فیلمی که حتّی نام مستعار شجریان در جوانی (بیدکانی، نام آوازی محلّی در بوشهر و یکی از گوشههای آواز دشتی در موسیقی دستگاهی) را «بیدگانی» تلفّظ میکند و گزارشش از سیر تکامل موسیقی ردیف و دستگاهی حتّی از یک ستوننویس ناشی روزنامه هم ضعیفتر است بیش از این ارزش پرداختن ندارد. استادان موسیقی به ویژه علیزاده گرچه در پی تلطیف فضا به نفع هنرند ولی بد نیست پیش از اینکه جلو دوربین هر نوآمدهای بنشینند، سابقهی او را جستجو کنند و برای کلام و زمان خود ارزش بیشتری قائل شوند. البتّه سخنان این افراد کاملاً خلاف گفتار فیلم است و حتّی تقطیع سخنانشان هم نتوانسته به هدف فیلم کمک کند.
بهانهای بود برای مرور یکی از ستونهای استوار فرهنگ این مرز و بوم که منش و رفتار او فراتر از هنر او بود و هست و ساخت لطیفههایی مثل این فیلم جز به اعتبار او نخواهد افزود.
مرتبط: هنر زیر تیغ (فرازهایی از مصاحبهی محمّدرضا شجریان با «ایران فردا»)
۱. فیلم در مقام یک مستند بسیار ضعیف است و جبههگیری موافق و مخالف در فضای مجازی هم کار را خرابتر کرده است؛ به گمانم بسیاری ندیده دربارهی آن حرف زدند. چکیدهی کلام فیلم این است: «شجریان برای سالها مدّعی دوری از سیاست بود ولی در سال هشتادوهشت اشتباه کرد و وارد سیاست شد امّا بعدها و در مصاحبه با روزنامهی ایران حرفهایش را به طور ضمنی پس گرفت». هر سه ادّعا و بسیاری ادّعاهای دیگر مطرح در فیلم اشتباه است.
۲. شجریان همیشه بین نقش اجتماعی هنرمند و نقش سیاسی او فرق گذاشته است، چه از لحاظ عملی و چه در گفتار و مصاحبههای خود. اگر در سال پنجاهوهفت از رادیو استعفا می دهد و برای انقلاب آواز میخواند، برای همراهی با مردم است نه طرفداری از یک سلیقهی خاص و این را بارها گفته است نه فقط در مصاحبه با بیبیسی. اگر از ابتهاج و لطفی برای کنسرت دانشگاه ملّی دلخور میشود دقیقاً برای حزبیکردن موسیقی است و اگر «فریاد» یا «قاصدک» را میخواند برای ایفای نقش اجتماعی خودش است. اگر سال ۸۸ به میدان میآید هیچگاه شعار سیاسی نمیدهد و از مردم معترض دفاع میکند.
۳. همینجا یک پرانتز باز کنم دربارهی عبارت «خس و خاشاک» احمدینژاد. او در آن سخنرانی به زعم خود حساب معترضان (یا همان خس و خاشاک) را از چهل میلیون ایرانی رأیدهنده جدا میکند. نکته اینجاست که دقیقاً همان رأیدهندگان در خیابان بودند البتّه به اضافهی بسیاری معترضان دیگر. اکثریّت رأیدهندگان به تقلّب اعتراض داشتند و او این عبارت را خطاب به آنان گفت. تصاویر این «عدّهی معدود» هنوز موجود است که نه تنها اندک نبودند بلکه خیابانها را به تصرّف خود درآورده بودند. پس تفسیر حرف او به اینکه قصد توهین به مردم و رأیدهندگان به غیر خود را نداشته اشتباه است و شجریان هم صدای همین مردم معترض شد.
۴. فیلمْ تصویر ِنامهی شجریان در انتقاد از پخش آثار خود از صداوسیما را در سال هشتادوهشت میگذارد گویی او این موضع را فقط در این زمان گرفت ولی مخالفت او با پخش آثارش از صداوسیما به زمان هاشمی برمیگردد که واکنش تند و توهینآمیز هفتهنامهی «صبح» و مهدی نصیری را هم در پی داشت. هنرمندان بسیاری مانند شهرام ناظری هم از پخش بیمجوّز آثار خود از صداوسیما انتقاد کردهاند. پخش صدای او در فیلم انتخاباتی روحانی ربطی به او نداشت و کار تیم تبلیغاتی روحانی بود و از این دست ارجاعهای اشتباه یا ناقص در فیلم بسیار است.
۵. شجریان در مصاحبه با روزنامهی ایران همان میگوید که سالها پیش و در مصاحبه با اکبر گنجی در «راه نو» و بعدها در مصاحبه با «ایران فردا» گفت. تأکید بر نقش اجتماعی و مردمی هنر خود، انتقاد از محدودیّتهای مذهبی و دفاع از موسیقی سالم. صدای گویندهی فیلم میگوید که او موضع «ضدّ مذهب» گرفت و برای اثبات صحّت سخنان خود دو بخش از سخنان او را پخش میکند که حاوی دو نکته است: یکی انتقاد از دخالت مذهب در سیاست و دیگری اینکه مذهب برای سالها جلو موسیقی را گرفت و هر دو عین حقیقت است و ضدّ مذهب نیست. بسیاری از انتقادها (مثل رحیمپور ازغدی) به حوزهی علمیّهی سنّتی این است که تمایلی به دخالت در سیاست ندارد، آیا حوزه ضدّ مذهب است؟
دوّمین نکته را هم که خود فیلم به آن معترف است. تأکید فیلم -و بسیاری از مدافعان نظام- بر فتوای سال ۶۷ آیتالله خمینی و دورانساز دانستن آن برای چیست؟ یا این فتوا تکرار نظر فقهای دیگر است که دیگر دورانساز بودن آن معنا ندارد، یا این فتوا با نظر دیگر فقها متفاوت است که یعنی آنان معتقد به حرمت موسیقی بودهاند و چنین نظری به معنای ایجاد محدودیّت برای موسیقی در طول سالهاست.
۶. هم نظرات آیتالله خمینی و هم نظرات خامنهای درباره ی موسیقی در طول سالیان تفاوت کرده است ولی فیلم چون خیلی «مستند» است به آن نمیپردازد. نظرات این دو کاملاً عکس همدیگر حرکت کرده است؛ نظر آیتالله خمینی از انتقادی محض نسبت به موسیقی در سالهای جوانی و کتاب «چهل حدیث» تا مشروع دانستن موسیقی غیرلهوی تغییر میکند و رهبر فعلی (جدای از آشنایی پیشینی با موسیقی) از توصیه به علی لاریجانی در استفاده از موسیقی سنّتی در صداوسیما آغاز میشود و به مخالف اهداف انقلاب دانستن ترویج موسیقی ختم میشود. فیلم «مستند» فقط بخشی از سخنان خامنهای را که در موافقت با موسیقی و شجریان است میگذارد کنار فتوای سال ۶۷ آیتالله خمینی.
۷. شجریان هم در طول سالها تفاوت کرده ولی در جهت مثبت؛ از برداشتن تفنگ به گذاشتن آن رسیده است، از نفی مطلق موسیقی پاپ به تقسیمبندی بین موسیقی پاپ خوب و بد و پذیرش نوع خوب آن. فیلمی که حتّی نام مستعار شجریان در جوانی (بیدکانی، نام آوازی محلّی در بوشهر و یکی از گوشههای آواز دشتی در موسیقی دستگاهی) را «بیدگانی» تلفّظ میکند و گزارشش از سیر تکامل موسیقی ردیف و دستگاهی حتّی از یک ستوننویس ناشی روزنامه هم ضعیفتر است بیش از این ارزش پرداختن ندارد. استادان موسیقی به ویژه علیزاده گرچه در پی تلطیف فضا به نفع هنرند ولی بد نیست پیش از اینکه جلو دوربین هر نوآمدهای بنشینند، سابقهی او را جستجو کنند و برای کلام و زمان خود ارزش بیشتری قائل شوند. البتّه سخنان این افراد کاملاً خلاف گفتار فیلم است و حتّی تقطیع سخنانشان هم نتوانسته به هدف فیلم کمک کند.
بهانهای بود برای مرور یکی از ستونهای استوار فرهنگ این مرز و بوم که منش و رفتار او فراتر از هنر او بود و هست و ساخت لطیفههایی مثل این فیلم جز به اعتبار او نخواهد افزود.
مرتبط: هنر زیر تیغ (فرازهایی از مصاحبهی محمّدرضا شجریان با «ایران فردا»)
سلام
پاسخحذفیکی از مریدان بسیار متعصب خامنه ای می گفت که بنیانگذار انقلاب درباره ترانه خواندن خانمها فتوا داده است که تحت شرایطی ازجمله رعایت حجاب می توانند برای مردان هم ترانه بخوانند.اما آقایان صلاح ندانستند این فتوی پخش شود !
واقعا اگر این نابخردان و مغرضان اجازه می دادند که فقط همین یک فتوی پخش شود چه انقلابی در ذهن و تصور مذهبی ها و جریان موسیقی و هنر ایجاد می شد.
عجیب است.انقلاب اسلامی به جایی می رسد که صاحبان انقلاب و بزرگان و بنیانگذارانش نمی دانند که چه چیزی به صلاح مردم است اما این حضرات می دانند !
دیالوگ ماندگاری در فیلم قدمگاه هست که جوان نقش اول به عموی خودش می گوید اهالی ده برای تولد امام زمان جشن گرفته اند .شما نمی آئید ؟او هم با خنده جواب می دهد که « اون جشن مال از ما بهترونه.ما رو راه نمیدن.بلکه خود آقا رو هم راه ندن ! :-) »
با معیار این حضرات خود آقای خمینی و بزرگان انقلاب هم بیرون از دایره انقلاب هستن!
درباره شجریان فقط یک نکته را بگویم و آن اینکه فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما.یقینا اجر شجریان عندالله با همه نخبگان و هنرمندانی که عافیت طلبی را بر انجام وظیفه الهی و اجتماعی خویش ترجیح دادند متفاوت است.
هنوز یادمان هست که بقدری احمدی نژاد و خامنه ای و حکومتش بدبخت و بیچاره و مستاصل شده بودند که برای تایید مردمی بودن نتیجه انتخابات ، دست به دامن حمید سوریان و هنرپیشگان سریال روی آنتن شدند .و آنهایی که با حضورشان همه آن تخلفات و ناجوانمردیها و خیانتها را تایید کردند و وحدت و همدلی ملت را لگدمال کردند چه گناه بزرگی مرتکب شدند.
سلام. فتوای آ.خمینی و خامنهای دربارهی صدای زن منتشر شده است:
پاسخحذفhttp://www.seratnews.com/fa/news/138347
ظاهرا حق با شماست.صادق طباطبائی گفته که سوالات مختلفی رو در باب موسیقی و خوانندگی زن از مرحوم آقای خمینی پرسیده و ایشون گفتن در حکم ، بین زن و مرد فرقی نیست .طباطبائی گفته که متن این سوال و جواب در روزنامه های همان موقع چاپ شده و زمینه رو برای فتواهای سایر مراجع در این زمینه فراهم کرده.
حذفالبته جو انقلابی اون دوره و عملکرد مسولین فرهنگی و صدا و سیما عملا باعث شد که این فتوا امکان بروز و تحقق پیدا نکنه.