چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
در سههزارمین
روز حصر ناجوانمردانه و غیرقانونی سران سبز، محمدرضا خاتمی به دادگاه رفت تا شواهد
و مدارک خود برای تقلّب در انتخابات ۸۸ و جابجایی رأیها را عرضه کند ولی مدّعی
«عموم» دادگاه را غیرعلنی کرد! برای نشاندادن اوضاع فعلی نظام گزارش اوضاع کافی
است و نیازی به تحلیل بیشتر نیست. اگر واقعاً مدّعی عموم میخواست خالیبودن دست
مدّعیان تقلّب را نشان دهد کافی بود دادگاه علنی برگزار میشد تا «عموم»ی که وی
مدّعی نیابت و وکالت از آنان است خود به قضاوت بنشینند. ترس از برگزاری دادگاه
البتّه سابقه دارد و خود محصوران سالهاست خواستار برگزاری دادگاهاند و بزدلانی
که پشت «تغلّب» سنگر گرفتهاند با گفتن اینکه «نظام با حصر به محصوران لطف کرده»
یا «حکم آنان در صورت برگزاری دادگاه اعدام است» و مطالبی مانند این ترس خود از
آشکارشدن بیشتر پشتپردهها و ارتباط بیواسطهی موسوی، رهنورد و کروبی با مردم
پنهان میکنند.
حالا دیگر
فایدهای ندارد که دولت روحانی را مخاطب قرار دهیم چون وعدهی رفع حصر ظاهراً فقط
مختصّ دوران انتخابات بود، همانطور که انتقاد از پلیس تبلیغاتی بیش نبود و امروز
داریم رفتار پلیس را با متّهمان به بدحجابی مشاهده میکنیم. روحانی دیروز از
کارگرها تمجید کرد ولی امروز تجمّع آنان به خشونت کشیده شد و شمار زیادی بازداشت
شدند. اصطلاح «دولت باتفنگ» نیز تاریخ مصرف خودش را داشت و دولت باتفنگ حالا دیگر
مطلقالعنان شده و در همه جا با اسم و رسم دخالت میکند تا جایی که دیگر عبارت
«نیمهی پنهان» معنایش را از دست داده است. دستگیری مظنون به تخلّف و شرطبندی در فوتبال شاید
آخرین جایی بود که کسی فکر میکرد سپاه بخواهد دخالت کند.
درست پس از
سخنان ظریف دربارهی امکان مذاکره دربارهی زندانیان، سلیمانی برای مسئول سیاست
خارجی دولت تعیین تکلیف کرد تا نشان دهد از زمان سفر بشّار اسد به تهران چیزی عوض
نشده و ظریف نمیتواند ادّعا کند که با استعفایش وزارت خارجه رابه جایگاهی که فکر
میکرد برگردانده است. در حالی که بخش انتصابی نظام مدام با حالت تهاجمی قدمهایی
رو به جلو برمیدارد، اقدام بخش انتخابی نهایتاً استعفایی کمرنگ و بیتأثیر بود.
عربسرخی
دیروز در مصاحبهای گفت که از ترس شکست (یا حذف) نمیتوانیم در انتخابات شرکت
نکنیم. او نگفت که جز سخنرانی چند نماینده در صحن مجلس و مصاحبهی ظریف با
خبرگزاریهای خارجی و بعضی رجزخوانیهای روحانی چه طرح یا ایدهی جدیدی حاصل این
انتخاب بوده است؟ چه تفاوتی در رفتار بخش اقتدارگرای نظام مشاهده شد؟ شاید بتوان
وضع اصلاحطلبی را در این جملهی خاتمی خلاصه کرد که گفت «اگر جفایی شده، حدّاقل
از این به بعد نشود». اقلیّتی متّکی به قدرت، «خصوص»ی است که «عموم» را بلعیده
است، چنین رابطهای از لحاظ عقلی محال ولی در ایران کنونی نه تنها قابل تصوّر
بلکه ممکن، مجاز و مستمر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.