شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸
۱- از آخرین ایمایی که نوشتم چند تغییر رخ داده است؛ یکی اینکه رجزخوانی جنگی ترامپ با توقّف
کشتی دور از خلیج فارس عملاً به ایران روحیه داد که قدمی رو به جلو بردارد؛ مثلاً
تا پیش از این حمایت نظامی از یمن انکار میشد ولی هم ظریف و هم معاون سپاه گفتند
که از بهاصطلاح انقلابیان یمن هرگونه حمایتی خواهند کرد. حملات حوثیها گسترش
یافت که البتّه حمله به مراکز غیرنظامی مانند فرودگاه برای آنان هزینه خواهد داشت.
۲- آنچه تنش
فعلی را از بحرانهای چهلسال گذشته متمایز میکند این است که به جز خردهبرخوردهای
زمان جنگ و دیگر جدالهای سیاسی، برای اوّلینبار ایران و امریکا با هم طرف شدهاند.
پیشتر رویارویی بین واسطههای درجه یک و دو یا اجماع کشورهای شورای امنیّت به
همراه امریکا بود؛ این مبارزهی نفر به نفر در این حد و وسعت بیسابقه است. این
رویارویی همانقد رکه ممکن است خطرناک باشد، شاید هم دو کشور را به نوعی همزیستی
برساند.
۳- یکی دو
نکته در این جا در خور ذکر است: تمام شواهد حرکت دو کشور برای حل و فصل منازعهی
بینابین است. دوازده شرط امریکا عملاً برگهای برندهی ایران برای چانهزنی برای
تثبیت خود در منطقه است. ضمن اینکه اعتراف صوری یا واقعی امثال پمپئو و بولتون
دربارهی تلاشنکردن امریکا برای تغییر رژیم در ایران به علاوهی کنارگذاشتن آنها
به عنوان پیششرط، تسهیلکنندهی مذاکرهی در راه خواهند بود. آمدن شینزو آبه به
ایران از ابتدا برای دادن پیام ترامپ بود، اگر قرار بود جوابی به آن داده نشود، چرا آبه به تهران آمد؟ سخنان
خامنهای نیز با قیدوشرطهای مانند نبود صداقت یا مذاکره به همراه جنگ اقتصادی
همراه بود که لاجرم به این معناست که بدون این موانع ممکن است مجالی برای آن باشد.
ایران برای دفاع از خود نیاز به موشکهایی با برد بیشتر از فاصلهی ایرن و اسرائیل
ندارد؛ کار روی موشکهای با برد بیشتر عملاً به معنای ساختن ظرفیّتی برای چانهزنی
در مذاکرهی احتمالی است؛ پس مذاکره دیریازود رخ خواهد داد.
۴- از اینها
گذشته «مذاکره» به چه معناست؟ نشستن دور یک میز؟ سعید جلیلی با گروه کشورهای ششگانه
مدّتها دور یک میز نشستند و بدون مفاهمه فقط نظرات هم را برای یکدیگر شرح دادند؛
آن روند طیّ دهسال بعد هم به نتیجهای نمیرسید. حالا اگر انواع مذاکرهی مخفی
مانند مذاکره بین نهادهای امنیّتی یا سیاسی غیررسمی را کنار بگذاریم، سیاستمداران
دو کشور در فضای رسانهای و مجازی د رحال ردّ و بدل پیام و واکنش به همدیگرند. دور
یک میز ننشستهاند و لی به نحوی دارند از راه دور با هم گفتگو میکنند. این تبادل
پیام از راه دور خیلی بیشتر به مذاکره شبیه است تا گفتگوی رودرروی زمان احمدینژاد.
۵- دربارهی
حمله به نفتکشها هنوز نمیتوان جز با قید احتمال حرف زد و در صورت تداوم، این
بازی خطرناک سرانجام خوشی نخواهد داشت. اگر ایران به این نتیجه برسد که ترامپ از
جنگ میپرهیزد ممکن است از احتمال رخدادن جنگ یا نشانههای آغازین آن به عنوان
اهرمی برای فشار در دادوستد جاری استفاده کند. این موضوع ممکن است به ما در جهت حل
معمّای حمله به نفتکشها کمک کند.
پاراگراف آخر یعنی انفجارها کار ایران است به نظر شما؟
پاسخحذفحالا شما تصریح را در حد موجود بپذیر.
پاسخحذفآخر خیلی حسام آشناطور است :))
پاسخحذف