پهپاد، جرقّه و انبار باروت

                                                                                                   پنج‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸


سرنگون‌کردن این پهپاد امریکا در زمان هر رئیس‌جمهور امریکا به یک بحران تمام‌عیار می‌انجامید و اگر آن شخص جرج بوش پسر بود می‌شد با قطعیّت دست‌کم منتظر یک جواب نظامی محدود ولی قاطع بود. فقط ترامپ می‌تواند بگوید که احساس من این است که یک اشتباه فردی پشت این تصمیم بوده و خیلی مهم است که تلفات جانی نداشته است.

در زمان شکار پهپاد آرکیو۱۷۰ فرضیّه‌های زیادی مطرح شد؛ از نقص فنّی تا نبوغ مهندسان ایرانی. برخی از همکاری چینی‌ها در آن کار خبر دادند و رسانه‌های روس مدّعی شدند که ایران تجهیزات لازم را از روسیه خریده است. می‌گفتند بعدها در سوریه هم توانستند که بعضی پهپادهای امریکا را فرود بیاورند ولی جنگنده‌های امریکا با منهدم‌کردن آنها اجازه ندادند که سالم به دست ایرانیان بیفتند. در سوریه مهم‌ترین کار ایران زدن یک اف۱۶ با موشکهای اس۲۰۰ بود. وقتی نیروهای نظامی ایران و سوریه متوجّه شدند که رادارهای سوریه در برابر هواپیماهای اسرائیل کار نمی‌کنند احتمال دادند که روسیه کدهای لازم را در اختیار اسرائیل گذاشته است پس مهندسان ایرانی تنظیمات تجهیزات سوری را تغییر دادند امّا حکایت این پهپاد از اساس متفاوت است. 

این پهپاد که به گفته‌ی ایران آرکیو۴ و به گفته‌ی امریکا ام‌کیو۴ است، از باارزش‌ترین پرنده‌های امریکا است که فقط اف۲۲ از آن گرانتر است. پرنده‌ی ۱۸۰میلیون دلاری (معادل ۱۰ فروند اف۱۶) قرار بود که جانشین U2 افسانه‌ای شود ولی در حدّ مکمّل آن باقی ماند. پیشتر ایران با خوشحالی از ردیابی و رهگیری آن گفته بود ولی شلیک موشک به آن چیزی بود که کسی انتظارش را نداشت. با انفعال امریکا در وقایع چند روز گذشته، پیش‌بینی کردم که بازی موش‌وگربه ادامه خواهد یافت که چنین هم شد و اگر امریکا واکنشی نشان ندهد، از این هم بیشتر خواهد شد. 

چه پهپاد در آبهای بین‌المللی بوده باشد و چه در آبهای ایران، رهگیری و اخطار به آن عاقلانه‌تر به نظر می‌رسید ولی شلیک به آن عملاً نوعی مبارزه‌جویی است که نمی‌دانم قرار است به کجا بینجامد. سخنان ظریف درباره‌ی شکایت به سازمان ملل به نظرم نوعی فرار به جلوست و مانند حرفهایش پس از انفجار نفتکش‌ها بوی نوعی سردرگمی در برابر اقدامات سپاه می‌دهد. این که ایران ادّعا کرده با سامانه‌ی پدافندی سوم خرداد آن را زده ( و نه اس ۳۰۰) گذشته از به‌رخ‌کشیدن تجهیزات بومی، ممکن است به این دلیل باشد که به‌خاطر برد متوسّط آن بگوید که در آبهای سرزمینی ایران بوده است. اگر تصویر منتشرشده از سقوط پهپاد واقعی باشد، به نظر می‌رسد موتورش آتش گرفته و یک بالش را از دست داده ولی دماغه‌ی آن که تجهیزات جاسوسی در آن تعبیه شده، سالم است. به دست‌آوردن لاشه‌ی آن برای دو طرف می‌تواند ثابت‌کننده‌ی ادّعای آنها هم باشد که آیا در آبهای سرزمینی بوده یا بین‌المللی. این تجهیزات برای ایران هدیه‌ای آسمانی و استثنایی خواهد بود که پهپاد قبلی در برابر آن شاید اسباب‌بازی به شمار‌ آید. 
  
حمله به رقیب چیزی بود که ما در برابر اسرائیل و در سوریه انتظارش را داشتیم ولی در مرزهای ایران رخ داد. تا حالا که جرقّه‌های ایران در انبار باروت بی‌اثر بوده است ولی همیشه وضع اینگونه نخواهد بود. نکته اینجاست که بالابردن درجه‌ی بحران یک منطق بیشتر ندارد و آن هم امتیازگیری از رقیب است که جز با مذاکره ممکن نیست. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.