بازگشت به پیش از برجام؟

                                                                                                   پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۸


دوّمین موضوعی که در گاندو -با هماهنگی با نیروهای امنیّتی نظام- مطرح شد، دخالت اسرائیل در انفجار انبار سپاه بود که به قتل تهرانی مقدّم انجامید. سردار کوثری در لفافه آن را تأیید کرد و گفت که این امر مسئله‌ی جدیدی نیست و در انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی هم بعدها معلوم شد که کار کلاهی بوده که این قیاس نادرست است. در آن انفجار کسی شک در تروریستی‌بودنش نداشت و فقط شک در عامل آن بود در حالیکه در این انفجار دخالت عامل خارجی از ابتدا نفی شد. خود این موضوع گرچه مهم است ولی ما را وامی‌دارد به نحوه‌ی اطلاع‌رسانی ایران و اسرائیل درباره‌ی کارهای خود یا رقیبشان کمی بیشتر دقّت کنیم.

نظام ایران درباره‌ی اطلاع‌رسانی راجع به خود هیچ الگوی مشخّصی ندارد یعنی ممکن است هر امری را تکذیب کند، مسکوت بگذارد یا با شعار و اغراق با آن برخورد کند. برای مثال می‌شد که همین انفجار عمدی انبار موشکی را که دست‌کم ۳۵ نفر در آن کشته شدند بلافاصله تکذیب نکرد. همین الآن نیز معلوم نیست چه عاملی باعث اعتراف به آن شده است. یک‌سال قبل از آن در انبار موشک شهاب ۳ در خرّم‌آباد نیز ۱۸ نفر کشته شدند که اسرائیل غیرمستقیم و با استفاده از «منابع آگاه» یا روزنامه‌نگاران نزدیک به خود انجام آن را به عهده گرفت.

حالا کمی پا پیش می‌گذارم و می‌پرسم که با همین الگو آیا تخلیه‌ی مدارک هسته‌ای از انباری در شورآباد در خور باور هست یا نه؟ البتّه که نمایش و لاف‌زنی بخشی از سیاست است و حتّی امریکا که برادر بزرگتر اسرائیل به شمار می‌آید مرتکب آن می‌شود ولی فقط در صحنه‌ی عام سیاست یعنی جایی که کالین پاول به دروغ مطالبی درباره‌ی توان تسلیحاتی عراق در سازمان ملل می‌گوید یا نتانیاهو همانجا نقاشی نشان می‌دهد ولی ادّعای داشتن چند گاوصندوق سی‌دی و دیگر مدارک و ارائه‌ی آن به سازمانهای امنیّتی دیگر کشورهای اروپایی -که در حرفه‌ای‌گری دست‌کمی از اسرائیل ندارند- با لاف‌زنی‌های جاری در سازمان ملل فرق دارد. ارائه‌ی دقیق نحوه‌ی سرقت اسناد در نیویورک تایمز و اعتراف ضمنی منتظری دادستان کشور این گمان را تقویت می‌کند که این ادّعا درست است. یک پرسش: آیا ادّعای دولت در نامعقول‌بودن رهاکردن آن اسناد مهم در یک انبار دورافتاده و بی‌محافظ درست نیست؟ جواب:‌ حتماً همین‌طور است ولی چرا چنین کار نامعقولی انجام شده است؟ به گمان من یک جواب بیشتر ندارد که به نوبه‌ی خود مقدّمه‌ی یک نتیجه‌گیری دیگر است.

در اوّلین ایمای اتمی که چندسال پیش بر اساس اطلاعات ناقص آن زمان نوشتم، احتمال‌ قوی دادم که نظام ایران واقعاً دنبال بمب اتم باشد. بعدها سازمان سیا گفت که ایران تا مقطعی واقعاً چنین قصدی داشت ولی آن را کنار گذاشت. فتوای حرمت کابرد بمب اتمی که بعدها با قید تولید و نگهداری هم همراه شد بیش از آنکه خطاب به اوباما باشد،‌ خطاب به به‌اصطلاح مقلّدان داخلی خامنه‌ای بود و نشان از آن داشت که وی خیلی هم مطمئن نیست که آنان به سخنان وی وقعی می‌نهند. به عبارت دیگر امثال فلاحیان که او را در امور اطلاعاتی عوام دانست ممکن است خیلی بیشتر باشند. گذاشتن چند گاوصندوق حتّی در یکی از پادگانهای نظامی عادی هم امنیّت بیشتری برای آن به همراه می‌آورد چه رسد به مقرهای مخفی سپاه. رهاکردن چنین اسنادی در یک انبار متروک بیش از آنکه با ادّعای عدم برانگیختن هیچ‌گونه ظن‌وگمان سازگار باشد، با این فرض سازگار است که خود سیستم اطلاعاتی سپاه می‌خواست این اسناد به دست اسرائیل بیفتد. محتوای این اسناد چه بود؟ همانکه پیشتر سازمان سیا به آن رسیده بود. هیچ دلیل آشکاری از پی‌گیری ساخت سلاح اتمی پس از برجام در آن نبود و گرنه اسرئیل آن را در بوق و کرنا کرده بود.

حالا می‌رسیم به نتیجه‌گیری پایانی؛ چرا باید چنین اسنادی را به اسرائیل داد؟ تنها ظنّ معقول این است که در خفا سپاه به دنبال خلاف آن باشد و برای ردگم‌کنی تلاش برای تولید سلاح اتمی مدارک کنارگذاشتن آن را مثلاً در یک اشتباه محاسباتی به کشور دشمن بدهد. سپاه می‌داند که یک فتوا مانع داشتن سلاح بازدارنده‌ای که مشابه آن در دست اسرائیل است نمی‌شود و با توجّه با اینکه آیت‌الله خمینی نظری در این باره نداشت،‌ از کجا معلوم که رهبر سوّم ایران «اجتهاد»ی متفاوت با رهبر دوّم نداشته باشد؟ آن زمان که نباید از صفر آغاز کرد. به گمانم با کنار هم گذاشتن قراین دلیل تنش اخیر در روابط ایران و امریکا بهتر فهم می‌شود. مشکل سیستم اطلاعاتی ایران این است که می‌خواهد چرخ را از نو اختراع کند و فکر نمی‌کند که رقیبانش ممکن است این بازیها را از خودش بهتر بلد باشند و به اینگونه لودادن اسناد و مدارک شک کنند. اینکه نتانیاهو می‌گوید سرقت این اسناد در خروج امریکا از برجام اثر داشت،‌ حق با اوست ولی این اثر را محتوای مدارک نگذاشت بلکه شیوه‌ی لورفتن آنها بود که مؤثّر بود. به این ترتیب تمام تلاشهای دیپلماسی ایران و پنج به اضافه‌ی یک خراب می‌شود و برمی‌گردیم به پیش از برجام.

تمام نکات بالا با قید احتمال و بر اساس گمانه‌زنی‌ نوشته شده است ولی به نظرم قراین و شواهدی هست که آن را تقویت می‌کند و نوع رفتار امریکا را بهتر توضیح می‌دهد؛ خیلی بیشتر از دشمنی ترامپ با دستاوردهای اوباما یا ایران‌ستیزی بولتون و پمپئو.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.