شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹
روحالله زم اعدام شد. خبری که برای نظام مقدّس تکراری است ولی برای ما نه. زم خود را خبرنگار میدانست که نبود؛ او فعّال سیاسی و رهبر حزب تکنفرهی خود بود که اهداف خوشخیالانهاش را در پوشش خبرنگار دنبال میکرد. یک خبرنگار ناشی هم میداند انتشار عکس و فیلم یک پرستوی فریبخورده، کار خبری نیست. یک خبرنگار زیر حدّ متوسّط نیز میداند که پخش فیلم رابطهی اتاقخوابی یک مسئول دونپایه، افشای فساد نظام نیست و مبارزهی سیاسی به حساب نمیآید.
خوشخیالی او به اعتماد نابجا به افرادی که واسط بین او و نهادهای درون نظام بودند محدود نشد و نهایتاً به پذیرش پیشنهاد سفر به عراق انجامید که جدّاً جای تعجّب داشت و دارد. متاسفانه او اینجا هم اشتباهی کرد که برخی متهمان نیز مرتکب میشوند و آن اعتماد به وعدههای افراد امنیّتی بود که در ازای پیشنهاد مبادله حرفهایی که میخواهند بزند. گرچه این اعترافها تاثیر قاطعی در اعدام او نداشت و -چنانکه خواهم گفت- دیر یا زود این امر رخ میداد ولی چرا باید از ترس مرگ خودکشی کرد؟
نهادهایی که او را در اختیار گرفتند در نهایت برای هدفی خاص خرج کردند. میشد همچنان از او بهره برد ولی با توجّه به سنوسال و بیماری رهبرنظام مگر امری واجبتر از جانشینی او هست؟ زم طیّ یک پروژهی حسابشده صادق لاریجانی را زیر آماج حمله قرار داد که همراهی برخی مجلسیان، روزنامهنگاران و سیاسیّون هم تا حدود زیادی به او کمک کرد. شک نکنید افرادی که با تغذیهی خبری محمّد یزدی موجب حملهی بیسابقهی وی به لاریجانی شدند، با هادیان زم یک هدف را دنبال میکردند. حالا یک نامزد جانشینی رهبری از بقیّهی افراد بالقوّه جلو زده و همو در هماهنگی با اطلاعات سپاه روحالله زم را به دار آویخته و پازل رخدادها کامل شده است.
زم اطلاعات بسیار از افرادی داشت که او را تغذیهی خبری میکردند که لورفتن آن برای آنها بسیار گران تمام میشد. برای همین اعدام تنها مقصد قابل تصوّر ماجراجویی کوتاهمدّت او بود. برعکس امثال جلالی که امکان معاوضه دارند و اطلاع خاصّی از درون نظام ندارند، همان اطّلاعات مانع میشد که زم حتّی بختی برای مبادله داشته باشد.
اعدام زم بیش از آنکه هشداری برای مخالفان نظام باشد، اخطاری است برای خبرنگاران، تحصیلکردگان، فعّالان مجازی و هرکسی که دانسته یا ندانسته به خدمت نظام درمیآید. این ارتباط به داشتن اطلاعاتی میانجامد که حامل آن را به تهدیدی بالقوّه برای نظام بدل میکند و باید ساکت شود. چنین افرادی ممکن است در یک زمینه تخصّص داشته باشند ولی هوش سیاسی کافی ندارند و گرنه میدانستند که پا در چه مهلکهای میگذارند. مسعود مولوی میگفت زم با امنیّتیها کار میکند و پس از رفتن به ایران حکم خفیفی میگیرد و بعد به استرالیا میرود. نه زم به استرالیا رفت و نه مولوی توانست از ترکیه جان سالم به در ببرد. با اینکه برای نظام مقدّس اعدام امری عادی است ولی برای ما هیچگاه عادی نمیشود.
اگر واقعا طراحی هدایت زم آنطور که میگویند از بیت رهبری بوده باشد سرش به رئیسی نمیرسد به مهمترین آقازاده نظام میرسد. یعنی نمایش تمام نشده و یک یا دو پرده دیگر هم دارد.
پاسخحذفروح الله زم،جوانی با آرزوهای بزرگ و هدفی مقدس بود.بعید می دانم شما طعم زندان،انفرادی، شکنجه، بی خبری، تهدید به کشتن فرزندان و خواهر و برادر و پدر ،تعرض به همسر را چشیده باشید که به آسانی حکم می دهید چرا روح الله زم ، تسلیم بازجوها شده است؟
پاسخحذفمرحوم سحابی با عمری مبارزه جلوی تلویزیون ندامت نامه خوانده است.سعید حجاریان که خودش از بانیان ظلمتکده وزارت اطلاعات بود در دادگاه سال۸۸ اعترافات آنچنانی کرد! دیگر از عطریان فر و ابطحی حرفی نزنیم که می گفتند در زندان خدا را دیدند!
روح الله زم یک جوان مظلوم بود.
تا قبل از اعدام کسی طرفدارش نبود، حالا همه در فضای مجازی مشغول گریبان چاک کردنند. الان هم با خودش کاری ندارند، به بهانه او دارند خودشان را خالی میکنند.
پاسخحذفاگر کسی را ناعادلانه اعدام کردند باید گریبان چاک کرد.با این حساب شما مرحوم منتظری حق نداشت که کشتار سال۶۷در زندان ها را محکوم کند چون طرفدار مجاهدین خلق و چریک فدایی ها نبوده!
حذفاین چه استدلالی است که چون طرفدارش نبودید پس نباید به حکم ظالمانه اعتراض کرد؟
تاسف آور است که می فرمایید" به بهانه او دارند خودشان را خالی می کنند."
به خاطر اینکه گمانه زنی نکنیم ،لااقل بفرمایید از چی خودشان را خالی می کنند؟
در محکومیت اعدام که بحثی نیست. تا دیروز کسی او را جدی نمیگرفت حتی بعضی میگفتند که از خودشان است ولی حالا شهید راه آزادی شده!
پاسخحذفامکان مبادله که بود مثلا با متهمان بمبگذاری پاریس
پاسخحذفآن پرونده بینالمللی و بسیار مهم است. متهمانش را در اختیار ج.ا نمیگذارند.
حذف