دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰
حیدر مصلحی گفته که گزارش دوصفحهای او به شورای نگهبان بر اساس محاسبهی فایده و هزینهی نظام، باعث ردّصلاحیّت هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ شده است. بد نیست بر اساس همین حساب فایده و هزینه ببینیم که گفتن این سخنان در این شرایط چه معنا دارد و آیا به سود «نظام» هست یا نه؟
فایدهی این سخنان چیست؟ فایدهی فردی این سخنان بالابردن نقش و اهمیّت خود به عنوان نامزد مجلس خبرگان است ولی فایدهی مهمتری بر این سخنان مترتّب است. علی لاریجانی به عنوان مشاور رهبر پیگیر ردّصلاحیّت خود است و برعکس امثال جهانگیری و پزشکیان راضی به رضای نظام نشده است. مصلحی دربارهی هاشمی به شورای نگهبان گفته بود که ما بزرگتر از او (مثل مرحوم منتظری) را هم برای مصالح نظام کنار گذاشتیم؛ حالا هم لاریجانی بداند که بزرگتر از او را یعنی هاشمی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای مصلحت نظام ردّصلاحیّت کردیم.
هزینهی این سخنان را به سختی بتوان برشمرد. او خودش در جواب هاشمی که گزارش مصلحی به شورای نگهبان را دلیل ردّصلاحیّتش خواند، این سخنان را رد کرد. خوب پس دروغگویی خودش میشود اوّلین پیامد. عباسعلی کدخدایی همان زمان این حرفها را رد کرد و گفت که در صورت درستبودن این حرفها «شورای نگهبان نداریم بلکه تعدادی آدم داریم که نه خدا سرشان میشود، نه قانون و نه شرع». انصافاً شورای نگهبان را بهتر از این نمیتوان توصیف کرد. البتّه کدخدایی حالا این حرفها را رد کرده ولی همانطور که مصلحی در گذشته برای مصلحت نظام دروغ گفت، او هم میتواند بگوید. در سخنان مصلحی فلان ویژگی هاشمی دلیل ردّصلاحیّت او نیست بلکه دلیل اصلی اقبال مردم به او و آرای «کف خیابان» است. این بزرگترین اعتراف یک کارگزار نظام به تقابل با آرای اکثریّت مردم است که با آگاهی از آن، درصدد بیاثر کردنش برمیآیند. سخت نیست حدسزدن اینکه اگر ملاک تصمیمگیری برای انجام کارها فقط محاسبهی فایده و هزینهی نظام باشد، دیگر چه کارهایی را میتوان مباح کرد.
به نظر شما حاصل جمع فایده و هزینهی این سخنان چیست؟ با اندکی دوراندیشی واضح است که هزینه بیش از فایده است و گفتن این حرفها تیشه به ریشهی خودزدن است. حالا میتوان فهمید که سیستم اطّلاعاتی ایران در سالهای گذشته چرا اینقدر آسیبپذیر بوده، چون احمقهایی مثل مصلحی مسئولیّت آن را بعهده داشتند. من هر بار فکر میکنم سیاست در ایران به نهایت ابتذال رسیده ولی نظام هنرهای زیادی دارد و هر بار یکپرده از درونهی واقعی خود را به ما نشان میدهد.
درباره فایده و هزینه شرکت در انتخابات هم بنویسید.
پاسخحذف42 سال پیش وقتی می خواستم به جمهوری اسلامی آرای یا نه رای مثبت بدهم همسایه من که یک دختر بود از من پرسید تو که لامذهب هستی چرا میخواهی به جمهوری اسلامی رای مثبت بدهی؟
پاسخحذفپاسخ من به او این بود که آخوندها بیش تر از 6 ماه نمیتوانند مملکت را اداره کنند و بزودی همه چیز به دست مردم عادی میافتد
اشتباه محاسبه من این بود که عده زیادی غیر معمم مزدور تحصیل کرده داشتیم که برای یک تیکه نان حاضر بودند برای هر جانی دم تکان بدهند همان ها که به مرور زمان یکی یکی حذف شدند تا رسیدیم به اینجا که حتی خط امامیها را هم حذف کردند
نظام به قدری خود را مقتدر می داند که اصلا نیازی به حضور مردم در انتخابات ندارد.اگر شرکت کنند چه بهتر واگر هم شرکت نکنند تغییری در برنامه هایش نخواهد داد.
پاسخحذفبا رفتن ترامپ و آمدن تیم سبک مغز سیاست خارجی بایدن خطری از جانب خارج از کشور احساس نمی کند.با شتابی که در غنی سازی در پیش گرفته به زودی سلاح هسته ای خود را رو نمایی خواهد کرد و دیگر از بابت تغییر دولت در آمریکا نگرانی نخواهد داشت.
در بعد داخلی، تا قبل از آبان۹۸ از قیام طبقه تهیدستان ترس داشت که سرکوب و کشتار آنها علاوه بر خاموشی آتش آن، اندک رودربایستی برای کشتار وسیع مردم را هم کنارگذشت.(ما چه چیزی مون از بشار اسد کمتره؟)
بزرگترین چالش در خواص، هم هاشمی رفسنجانی بود که با یک گزارش چهار صفحه ای!سربه نیست کردند و مابقی خواص هم عددی نیستند.
اصلاح طلبان هم با پرت کردن یک تکه نان برایشان تا آخر عمر نمک گیر نظام شده اند!
مخلص کلام! نظام دارد به همه با صدای بلند هشدار می دهد همینی که هست! انتخابات را مهندسی می کنم،می کشم، زندانی می کنم،.....
هرکسی ناراحته ، از این ناراحتی بمیره!
😔
پی نوشت:همانطور که پیش بینی می شد سردبیران روزنامه های اصلاح طلبان به نمایندگی از جبهه اصلاحات با رئیسی بیعت کردند!(ظاهرا تکه نان را برایشان پرت کردند.)
پاسخحذفسلام.
پاسخحذفای کاش مطالب این وبلاگ را در یک کانال تلگرامی هم منتشر میکردید. آنطوری پیگیری مطالب راحتتر بود.