چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰
جملههای سینمایی -۵۹
The Kominsky Method
سندی کامینسکی آزمایش پروستات داده و میگوید که هنوز از نتیجهی آن خبری نشده است.
نورمن: هوم... پروستات شرودینگر!
سندی: چی؟
نورمن: یعنی وضعیّتت مشخّص نیست، هم سرطان داری، هم نداری!
Dickinson
«مرگ» به امیلی: ببین مرگ و زندگی مثل دو روی یک سکّهن، بدون من زندگی معنا نداره. این گلها رو ببین، از خاک بیرون میان و رشد میکنن، بعدش میمیرن، پلاسیده میشن و دوباره جزئی از خاک میشن. زندگی و مرگ فقط دو بخش از یک فرایندن.
Belgravia
کشیش معتاد به قماری که چندی پیش مبلغ زیادی باخته و کتک مفصّلی هم بابت آن خورده برای حاضران در کلیسا وعظ میفرماید:
همانگونه که سنت پاول به سنت تیموتی نوشت، عشق به پول ریشهی همهی بدیهاست. برخی از مردم مشتاق مادیّات از مسیر ایمان منحرف شدند و اندوه بسیاری بر خود وارد کردند.
Yellowstone
وکیل سرخپوستها به رئیس منطقهی سرخپوستها دربارهی سفیدپوستان: اونا قانون وضع میکنن تا زیر پا بگذارن. ایالات متّحده تا حالا هر قانونی گذاشته شکسته؛ از اوّلین توافقش با فرانسه تا هر توافقی که با ما کرده تا آخرین توافقشون با ایران. اونا فقط دیگران رو وادار به پیروی از قوانینشون میکنن؛ هر وقت و هر جا بخوان جنگ به پا میکنن؛ هر جا رو بخوان تصاحب میکنن، بعد قوانینی وضع میکنن که نتونی دارایی خودت رو پس بگیری. برای بردهها قانون وضع میکنن؛ برای اربابها قانون وضع میکنن. تو داری از قانون بردهها پیروی میکنی ولی اگه بخوای از قانون اربابها پیروی کنی، میری اونا رو میکشی و زمینمون رو پس میگیری.
پیشین: انتقام از جنگ
این قسمت بیشتر جملههای سریالی بود!
پاسخحذفتلویزیون به اندازهی سینما به سرمایه وصل نیست و آزادی عمل محدودی دارد.
حذف