ایرانستان اسلامی

                                                                                                        شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ 

 

برای اینکه گرایش محسوس نظام به سیاستهای تجاوزگرانه‌ی روسیه تکمیل شود،‌ ابتدا رئیسی با پوتین تماس گرفت و سخنانی خوشایند او گفت سپس در اقدامی حیرت‌انگیز روباتهای خطیب یا بولتن‌خوانانی که نام امام‌جمعه بر خود گذاشته‌اند از تجاوز روسیه به اوکراین حمایت کردند. به فرض که عبادی-سیاسی بودن خطبه‌های نمازجمعه را بپذیریم، جنگ اوکراین چه ربطی به ایران یا اسلام دارد؟ این موج تأیید همگانی را حتّی در جمهوری‌های استقلال‌یافته‌ی شوروی سابق که فرزندخواندگان روسیه‌اند نیز نمی‌بینیم. اینکه چرا نظام ولایی از آذربایجان و ترکمستان هم در ابراز ارادت به روسیه پیشی گرفته است، معلوم نیست. واقعاً برای حفظ رابطه با روسیه سکوت کافی بود و نیازی به این مقدار ابراز خاکساری و تذلّل نبود. ولیّ امر خودخوانده‌ی مسلمین از خود خجالت نمی‌کشد که زیردستانش ایران را -به تعبیر علی مطهّری- در حدّ یکی از مستعمرات روسیه پایین آورده‌اند؟ می‌دانید که شایعاتی در مورد جوانی رهبرنظام وجود دارد ولی آنچه قطعی است زمانی فریاد «ماتریالیسم تاریخی» او در مسجد کرامت و مسجد امام حسن مشهد می‌پیچید. گویا آن علقه‌ها و ریشه‌ها خیلی هم فراموش نشده‌اند.

 

خردمندانه‌ترین سیاست تاریخ ایران در برابر ابرقدرتهای جهان، سیاست موازنه‌ی منفی دکتر محمّد مصدّق بود که به معنای رابطه‌ی ایجابی محدود و مهارشده با شرق و غرب برای حفظ استقلال ایران و در عین حال امتیازگیری از دو طرف بود. سیاست نه شرقی-نه غربی ایران  پس از انقلاب سیاستی مخدوش و مبتنی بر شرق و غرب ستیزی بود که در ظاهر شباهتی اسمی با دکترین مصدّق داشت ولی عکس آن بود ولی همان هم شرف داشت به وضع تحقیرآمیز فعلی ما. آن دیدار شواردنادزه با آیت‌الله خمینی (با لباس خانه و قطع کلام او حین خواندن پیام گورباچف) کجا و این خودشیرینی معمّمان حقوق‌بگیر ولایت کجا؟ سیاست نه شرقی-نه غربی در زمان امارت خامنه‌ای ابتدا به سیاست «نگاه به شرق» و حالا احتمالاً به «ذوب در شرق» تنزّل یافته است. آن از سکوت در برابر اعمال خلاف انسانیّت چین و این هم از روسیه.

 

محمّدرضاشاه در اواخر دوران سلطنت خود گفته بود که بدون من ایران «ایرانستان» می‌شود. برخی این عبارت را به این معنا گرفتند که نهاد کهن سلطنت اقوام ایرانی را زیر یک پرچم گرد می‌‌آورد و بدون آن ایران تجزیه می‌شود. ظاهراً منظور او چیز دیگری بود. او می‌گفت که بدون من ایران مانند تاجیکستان و ارمنستان و قرقیزستان بدل به یکی از حکومتهای اقماری شوروی می‌شود. پس از گذشت چهاردهه این پیش‌بینی او -البتّه درباره‌ی کشور خلف شوروی یعنی روسیه- کم‌کم دارد درست از کار درمی‌آید.

۷ نظر:

  1. شما چرا با بهانه و بی بهانه همیشه پای رهبری را وسط می کشید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با بهانه و بی بهانه پای فرزانه و فریبا و اعضای دولت با تفنگ و دولت بی تفنگ و حامیان دلسوز و دلواپس نظام در میان است،فرقی هم نمی کند که مصلحت گرایی به خاطر منفعتش یه شبه خواب نما بشود و تف سربالا بیندازد:« که نظام مستمره روسیه است؛»
      حرفا می زنی دل انگیز.

      حذف
  2. تفسیر اول از حرف شاه خیلی هم بی‌ربط نیست. هر دو پیامد می‌تواند با هم اتفاق بیفتد.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics