ذلّت، سفاهت، مصلحت

                                                                                                       جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰                              

رهبر نظام خیلی وقت پیش سه اصل «عزّت، حکمت،‌ مصلحت» را راهبرد کلّی ایران در روابط خارجی عنوان کرده بود که اگر واقعاً  به آن عمل می‌شد خوب بود، حتّی با معیارهای نظام ولایی؛ ولی در عمل به جایی رسیده‌ایم که می‌بینید.

 

اصل عزّت

 

عزّت یعنی سر در برابر هیچ قدرتی ولو ابرقدرت پایین نیاوردن و گرنه گردن‌کلفتی برای کشورهای کوچک که افتخاری ندارد. اگر ایران می‌توانست در برابر زورگویی قدرتهای بزرگ بایستد یا لااقل اگر بین دو اردوگاه بی‌طرف باقی می‌ماند، می‌شد گفت که تا حدّی به این اصل عمل کرده است. کار از جایی خراب شد که در زمان رهبر دوّم شرق و غرب‌ستیزی رهبر اوّل به غرب‌ستیزی و نگاه به شرق تبدیل شد. غرب‌ستیزی رهبر اوّل تفاوت چندانی با شرق‌ستیزی او نداشت بلکه عمده‌ی روحانیّت شیعه -با استثناهایی- غرب را به شرق (که معمولاً همراه با گرایش الحادی بوده) ترجیح داده‌اند. امّا رهبر دوّم نوعی کینه از کراواتی‌های چشم‌آبی ادکلن‌زده دارد که گاه و بیگاه آن را با عباراتی مثل «توحّش مدرن» بیان می‌کند. آن دستور عدم واردات واکسن به ویژه از فرانسه که واکسن تولید نکرده بود -و برای طرفهای غربی اصلاً اهمیّت نداشت- ریشه در همین عقده‌ی حقارت دارد.

 

عزّت ایران ولایی جایی پایمال شد که نه تنها در برابر اردوگاههای اجباری و نسل‌کشی مسلمانان سین‌کیانگ سکوت کرد بلکه پادوهای مجازی و حقیقی نظام ادّعای چین درباره‌ی مبارزه با افراط‌گرایی (به بهانه‌ی چند گروه کوچک جهادی) را تکرار کردند و گفتند که چین در حال جنگ با داعش است. گیرم که چنین باشد،‌ چین می‌تواند زنان داعش را به عقد مردانی از قوم هان در آورد؟ از این موضع تا رسیدن به پوتین‌پرستی راه زیادی نبود. حشد شعبی عکس پوتین را در عراق می‌چسباند و امامان جمعه از حقّانیّت روسیه در حمله به اوکراین می‌گویند. رأی ممتنع ایران نیز پس از مخالفت خامنه‌ای با جنگ داده شد و اگر او چنین نمی‌گفت امکان اینکه نام ایران در کنار کشورهای مهمّی چون کره‌شمالی، سوریه و اریتره می‌آمد زیاد بود. 

 

اصل حکمت

 

نگاه به موضع ترکیه می‌تواند نشان دهد که حتّی در سیاست هم می‌توان به دنبال نوعی عقلانیّت بود و همه‌چیز را به منافع فرونکاست. ترکیه به‌خاطر واردات اس۴۰۰ از روسیه روابطش را با امریکا خراب کرد و به عنوان کشوری عضو ناتو عملی کاملاً غیر متعارف انجام داد. حالا هم می‌توانست یکی به میخ بزند و یکی به نعل ولی تهاجم روسیه را محکوم کرد. شش پهپاد بیرقدار صادراتی ترکیه این روزها در اوکراین حسابی درخشیده‌اند و با توجّه به عملکرد اسلحه‌ی روسی در جبهه‌ی جنگ، ترکیه از اینکه به‌خاطر اس۴۰۰ آن تنش با امریکا را به وجود آورد شاید کمی پشیمان هم شده باشد.

 

اگر واقعاً ایران این جنگ را جنگی بین روسیه و گسترش ناتو می‌دانست، می‌شد که ناظری بی‌طرف باقی بماند و آلوده‌ی این کثافت‌کاری نشود. به قول نوح یووال هراری گذشته از هر نتیجه‌ای که به دست بیاید (پذیرش خواسته‌ها توسّط اوکراین، سقوط دولت و گماشتن حکومتی دست‌نشانده یا...) بازنده است چون «عملیّات ویژه‌»ی روسیه علیه یک ارتش یا حکومت نیست، علیه مردم اوکراین است که سالها پیش رأی به خروج از سیطره‌ی روسیه دادند. حالا هم هر پیروزی محتملی،‌ موقّت خواهد بود و همان مردم دوباره رأی خود را بر کرسی خواهند نشاند. قیاس انقلاب اوکراین با جنبش سبز یا بهار عربی در سوریه خیلی هم بی‌وجه نیست. اینجا و آنجا هم سرکوب موقّتی است و صدای مردمی که فعلاً سکوت کرده‌اند دیریازود بلند خواهد شد. با داعش می‌شود جنگید امّا با توده‌ی مردم خیر. هر حکومت خودکامه‌ای با دست‌بردن به سلاح علیه مردمش، ساعت شنی سرنگونی خود را واژگون می‌کند،‌ چه در ایران،‌ چه سوریه و چه هرجای دیگر.

 

اصل مصلحت

 

موضع اسرائیل در این جنگ نیز -که امریکا و اوکراین را ناراضی کرده است- به بهترین شکلی اهمیّت اصل مصلحت را نشان می‌دهد. اسرائیل دریافته که امریکا رفیقی همیشه همراه نیست و به تناسب دو حزبی که به قدرت می‌رسند، رفتار متفاوتی نشان می‌دهد؛ یک حزب اورشلیم را پایتخت می‌داند و سفارتش را به آنجا منتقل می‌کند و دیگری با ایران مذاکره و توافق می‌کند و به اعتراض اسرائیل وقعی نمی‌نهد. از طرف دیگر روسیه در سوریه و بغل گوش اسرائیل حضور دارد و خشمگین‌کردن روسیه می‌تواند به قیمت محدودیّت حمله به مواضع ایران و نیروهای نیابتی آن باشد پس چهره‌ی یک میانجی به خود می‌گیرد و نخست‌وزیرش برای پادرمیانی به روسیه می‌رود.

 

اگر ایران این جنگ را بین روسیه و ناتو می‌دانست می‌توانست لااقل سکوت کند و بی‌طرف باقی بماند. مصلحت‌گرایی تبدیل به اصل اوّلی سیاست خارجی ایران شده که به خاطر آن همه‌چیز را قربانی می‌کند. تفاوت این مصلحت با نمونه‌ی اسرائیل این است که مصلحت‌سنجی اسرائیل برای کلّ کشور و مردمش است و مصلحت حکومت ایران فقط حفظ نظام است نه صلاح مردم و کشور. خواری و خفّت و سفاهت سکوت در برابر گستاخی چین به ارسال اسلحه برای حکومت مسلمان‌کش میانمار و حالا تجاوز روسیه رسیده است. در انتظار ورق‌های دیگر تاریخ در افشای درونه‌ی روحانی‌نمایان حاکم باشید؛ اگر فردا در تریبون‌های رسمی نظام و منابر جمعه، تهدید چین علیه تایوان به جنگ خیبر دوران ما تفسیر شد اصلاً تعجّب نکنید.

 

تکمله: روسیه اقتصادی عادی در حدّ یک کشور درجه دو اروپایی دارد،‌ تصوّر کنید اگر قدرت اقتصادی چین را داشت چه می‌کرد. این بسیج افکار عمومی و تحریمهای غرب علیه روسیه باید پس از اشغال کریمه اعمال می‌شد تا پوتین را هوا بر ندارد. حالا هم پس از پیروزی موقّت فرضی بسیار محتمل است که فکرهای دیگری به سرش بزند. زلنسکی حق دارد‌،‌ اوکراین فقط اوکراین نیست.

 

*طرح بالا کار توکا نیستانی است.

۵ نظر:

  1. اصل سوم هم به نظر من مراعات نشده. واقعا دشمنی با کل دنیا و گره زدن سرنوشت به چین و روسیه برای بقای "نظام" مفید است؟

    پاسخحذف
  2. بله چون غرب متحدانش رو غرب متحدانش رو وقتی بهش نیاز دارن رها می‌کنه مثل افغانستان یا شاه ایران ولی روسیه کمکشون می‌کنه مثل سوریه یا کشورهای آسیای میانه. غرب حداقل در حرف طرفدار حقوق بشره ولی روسیه و چین خودشون ناقض حقوق بشرن و کاری ندارن که ایران با معترضان یا زندانیان چکار می‌کنه.

    پاسخحذف
  3. عجیبه که مسلمان‌کش بودن نظامیان میانمار براتون مهمه و نه انسان‌کش بودن اونا!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این یادداشت را با توجه به معیارهای نظام حاکم نوشتم که ادعای دفاع از مسلمانان دارد؛ از عنوان آن پیداست، در متن هم آورده‌ام.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics