آسیب‌شناسی قانون جنگل

                                                                                                      شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱

  

با حکم دادگاه تجدیدنظر یونان نفت کشتی توقیف‌شده‌ی ایران آزاد شد. یک‌بار دیگر گروگانگیری نفتکشی ایران که قبلاً یک‌بار جواب داده بود، همراه با موفّقیّت شد. رسانه‌های فارسی منتقد نظام ایران پیرامون توقیف دو نفتکش یونانی بسیار نوشتند ولی درباره‌ی غیرقانونی‌بودن کار یونان به نوشتن یک جمله که «معلوم نیست چرا یونان بر اساس قوانین داخلی امریکا چنین کاری کرده است» بسنده کردند. اگر کاری اشتباه است، باید هر دو طرف لحاظ شود. اینکه یونان خود را زیرمجموعه یک ابرقدرت ببیند عجیب است ولی عجیب‌تر این است که رسانه‌های مخالف خودکامگی و طرفدار دموکراسی چنین کنند.

 

پیش از این ایران با گروگان‌گیری زاغری توانسته بود طلب پیش از انقلاب خودش از انگلیس را بگیرد. در زشت، ‌نفرت‌انگیز و مردودبودن گروگانگیری یک شخص بیگناه به بهانه‌ی جاسوسی و مانند آن هرچه بگوییم کم است ولی بریتانیا چرا طلب خودش را چهار دهه پرداخت نکرد؟ توقیف نفت یک کشتی یا پرداخت‌نکردن طلب ایران به بهانه‌ی صرف مخارج آن برای گروه‌هایی که غرب تروریستی می‌خواند از آن حرفهاست. دست‌کم تجربه‌ی چندسال گذشته خلاف این را ثابت می‌کند. جمهوری اسلامی اگر ده دلار در بیاورد و یک دلارش را به مثلاً حزب‌الله بدهد، اگر درآمدش پنج‌ دلار بشود باز هم یک‌دلار را به آنها می‌دهد و اگر به دو دلار برسد هم باز یک‌ دلارش را به آنها می‌دهد. تحریمهای تیم بی‌خرد بولتون/پمپئو/ترامپ فقط اقشار متوسّط ایران را فقیر کرد. بماند که طبق گفته‌ی خود منابع غربی با وجود کم‌شدن درآمد نفتی ایران،‌ نظام کمک به گروههای نیابتی خود را در چندسال گذشته افزایش هم داد.

 

کسانی که خود را مدافع دموکراسی و قوانین بین‌المللی می‌دانند نمی‌توانند مانند سخنگویان فارسی حکومت امریکا در رسانه‌ها حضور پیدا کنند. برای محکوم‌کردن اقدامهای نظام ایران، قوانین فعلی بین‌المللی و عمل طبق روال عادی سازمان ملل کفایت می‌کند و نیازی نیست که بلندگوی نظام حاکم بر امریکا شد. قیمت دلار به بالاترین حد در تاریخ رسیده و اقشار مرفّه به پایین بیشترین فشار را تحمّل می‌کنند. همه‌ی اینها برای چه؟ برای زمینه‌سازی یک شورش اجتماعی؟ گذشته از اشتباه‌بودن این سیاست، چنین روشی کجا جواب داده؟ ونزوئلایی که اخیراً سند همکاری با ایران امضا کرد تورّمی افسارگسیخته‌تر را تجربه کرد و در خیاط‌خلوت امریکا هنوز سرپاست. مثالهای دیگر مانند کوبا و نیکاراگوئه هم هستند درست بیخ گوش ایالات متّحده. 

 

اینها را که نوشتم خود امریکا از هرکس دیگر بهتر می‌داند. برداشت من از توقیف کشتی یونانی،‌ هواپیما در آرژانتین و جایزه‌دادن به کسانی که شریانهای مالی سپاه را افشا کنند، اجرای سیاست قدیم چوب و هویج است تا ایران فکر نکند با مذاکرات برجام قرار است در سیاستهای امریکا تغییری به وجود بیاید. اینکه امریکا چنین کند یا ایران چه جواب بدهد، به سیاستمداران و سیاست‌بازان مربوط است ولی اینکه تحلیلگران فقط یک‌جانب ماجرا را ببینند اصلاً پسندیده نیست. حتّی اگر تقصیر یک طرف بسیار بیشتر از طرف دیگر باشد، باز باید به اندازه‌ی تقصیر دو طرف اشاره کرد، ‌نه اینکه حکایت را جنگ سیاهی و سفیدی دید و حکم صفر و یکی داد. لااقل در سپهر سیاستی که ما می‌بینیم آنچه حاکم است جنگ قدرت است نه رویارویی حق و باطل.

۳ نظر:

  1. مساله این است که در این به قول شما جنگل همه مانده‌اند که با جمهوری اسلامی چه کنند؟ تحریم فایده ندارد، خیلی خوب به جایش چه کار کنند تا شوخی شوخی کار به جنگ و بمب اتم نرسد.

    پاسخحذف
  2. سلام. این داستان کشتی، مصداقی برای تقاص، مقابله ( اعتدا) به مثل، ارهاب یا منع اخلال نیست؟ در مورد جاسوس نبودن خانم زاغری هم البته باید یادداشت مفصلتری بنویسید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام. حرف من همین بود که از عمل خلاف یونان با یک جمله می‌گذرند و به مقابله به مثل ایران مفصّل می‌پردازند. مخاطب یادداشت رسانه‌های آن ور آب بودند.
      درباره‌ی خانم زاغری هم آنچه باید به آن پرداخته شود اثبات جاسوس‌بودن است نه جاسوس‌نبودن. (اصل برائت)
      نظام با هر کشوری مشکلی دارد، ناگهان یکی دو تبعه از آن کشور را می‌گیرد و ادعا می‌کند جاسوسند. خودشان حتّی از داخل زندان این ادّعا را رد می‌کنند. نه تنها افکار عمومی بلکه طرفداران نظام هم می‌دانند که این یک بازی بیش نیست. سخنگوی وزارت خارجه می‌گوید که اینها ربطی به هم ندارند و ناگهان... مبادله می‌شوند!

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics