عادی نمی‌شود

                                                                                                دوشنبه ۱۰ امرداد ۱۴۰۱

        

دیدن اعترافات اجباری عادی نمی‌شود. با اینکه چند دهه از ضبط و پخش این نوع اعترافات می‌گذرد و افکار عمومی منتقد نیز از پشت‌پرده‌ی آن باخبرند و پیشاپیش افرادی را که قربانی این نوع اعتراف‌گیری می‌شوند درک کرده و بخشیده‌اند، باز هم دیدن این نوع اعتراف‌ها عادی نمی‌شود و زخم کهنه را دردناک‌تر می‌کند. اصلاً بحث حقّانیّت موضع‌گیری یا عملکرد سیاسی و اجتماعی نیست؛ بحث این است که اشخاصی دارای درک و فهم مستقل پیش از دستگیری یک‌جور می‌گویند و عمل می‌کنند و بعد به ناگاه حرفهایی در جهت خواست ایدئولوژی حاکم می‌زنند. کافی است عکس متّهم غائله‌ی اخیر اتوبوس در زمان آزادی و چشمان گودافتاده‌ی او در حال روخوانی متن مورد تأیید نظام مقایسه شود.

 

یامین‌پور اخیراً و پس از بالاگرفتن اعتراضها به گشت ارشاد از لوکوموتیو هسته‌ی سخت نظام و باقی واگن‌ها گفت. شاید حرفهای او به درک بهتر ماجرا کمک کند چون همه از میزان نفرت‌پراکنی این اعترافها باخبرند. یک گروه تابع رأس حاکمیّت هستند که خوراک فکری می‌خواهند و سالهاست که به دیدن افراد ماتم‌زده که رو به دوربین سخنان دلخواه آنان را بیان می‌کنند عادت کرده‌اند و هر بار می‌گویند «بیش باد». از دید نظام اینکه همین افراد حفظ و تغذیه شوند کافی است. چیزی که این دیدگاه از آن غافل است این است که تناسب لوکوموتیو و واگن‌ها در حال به هم خوردن است. هر لوکوموتیو تعداد مشخّصی از واگن‌ها را می‌کشد. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که سال به سال به مخالفان این نوع رفتارها افزوده می‌شود. وقتی واگن‌ها آن‌قدر زیاد شدند که لوکوموتیو توان کشیدن نداشت،‌ قطار متوقّف خواهد شد.

 

یک نقیضه‌ی بامزّه برای این نوع رفتار نظام در چند وقت اخیر هم پیدا شده است. دستگیری کوتاه‌مدّت دو تن از خادمان نظام به دست نیروهای اطلاعاتی وابسته به اسرائیل چند وجه داشت که یکی از آن همین اعترافات اجباری بود ولی در جهت عکس. گهی پشت زین و گهی زین به پشت. بخش طنز ماجرا آن جا بود که رسولی و جوانی می‌گفتند که ما برای فلان نهاد کار می‌کنیم و رئیس ما فلانی است و از همه‌ی آنچه کرده‌ایم پشیمانیم! وقتی زور اسلحه بالای سرت باشد چه بسا از تمام اعمال طول حیاتت هم ابراز پشیمانی کنی. روشن است که این دو بلافاصله به سر همان کارهای قبل خود بر خواهند گشت و اجبار به ابراز پشیمانی فقط برای تحقیر آنان بود و هیچ‌کس -از جمله ربایندگان- آن را باور نکرد. اعتبار سخنان دستگیرشده‌های اخیر جلو دوربین بازجو هم چیزی در حد ابراز پشیمانی آن دو نفر است. فقط ما می‌مانیم و بلندترشدن فهرست قربانیان اعتراف‌گیری‌هایی که دیدنش عادی نمی‌شود.

۴ نظر:

  1. پخش اینجور اعترافها (در این مورد خاص) بیشتر برای پیشگیری است از راه تهدید. یعنی اگر فیلم بگیرید و به خارج بفرستید با شما هم همینطور رفتار خواهد شد. پروژه "دوربین ما اسلحه ما" و برنامه‌های مشابه همینطور کنترل شد.

    پاسخحذف
  2. الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم

    پاسخحذف
  3. داستان آن لوکوموتیو نظام سخت شبیه فیلم Snowpiercer هستش! شاید حتی با سرانجامی واحد!

    پاسخحذف
  4. این بگیر و ببندها برای این هست که رژیم نیروهایش را امیدوار کند اگر بنا باشد یکی مثل سپیده رشنو توی اتوبوس برای بسیجی یا چمی دانم شاید هم دختر یک پاسدار اینگونه قدرتنمایی بکند و فیلم هم بگیرد در چنین وضعی دیگر کسی حاضر نیست برای این رژیم حتی تره هم خرد کند چه برسد مایه گذاشتن و دفاع از آن
    وقتی سعید مرتضوی با آن همه جنایت هایش بدون مکافات آزاد است این هم همان هدف را پیکیری می‌کند تا به خودی ها اطمینان دهند که در هر شرایطی ما از جان و مال شما حفاظت می‌کنیم

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics