دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
در حالی که فیلم برنده نخل طلای کن جزو فهرست ابتدایی اسکار قرار نگرفت، «عنکبوت مقدّس» مسابقهی خود برای دریافت اسکار را آغاز کرد. مسابقهای که صرف قرارگرفتن در آن خود نوعی برد است چون به جلب توجّه و تماشاگر بیشتر میانجامد. فیلم با نقل قولی از امام علی آغاز میشود که «انسان از هرچه گریزد آن را ملاقات خواهد کرد» (ابتدای خطبهی ۱۴۹). این گفتار پیش از شهادت امام بیان شده و منظور البتّه ناگزیری گریز از مرگ است ولی کلام به گونهای است که بهاصطلاح افادهی عموم میکند و شامل هر مسئلهای میشود. عبّاسی نیز آن را به همین منظور در ابتدای فیلم گذاشته است. در دوران ما مسلکهای معنوی جدید با الهام از عرفان شرقی خیلی روی این مسئله پافشردهاند که صرف توجّه به یک موضوع به تقویت آن میانجامد؛ لازم نیست حتماً در مغاکی چشم بدوزی تا آن مغاک در تو چشم بدوزد، بلکه اگر به راهپیمایی ضدّجنگ هم بروی جنگ را ناخواسته تبلیغ کردهای. به زیبایی چشم بدوز تا زشتی در تو اثر نکند و جویای صلح باش تا جنگ از تو دور شود. ملاحظهی اجمالی حاکمیّتهای که تمام همّ و غمّ خود را ازبینبردن نارضایتیها گذاشتهاند با حکومتهایی که بالابردن میزان رضایت شهروندان را پی گرفتهاند، میزان دوام، استحکام و موفقیّت آنها را نشان میدهد. نظام ایران سالهاست درحال دشمنسازی، دشمنهراسی و دشمنستیزی است ولی روزبهروز به «دشمن» شبیهتر شده است. قهرمان داستان در پی از از بین بردن شرّ است ولی خود در دام آن گرفتار میشود. (تأمّل نخست)
لازم به ذکر نیست که از همین ابتدا پوچبودن آن هیاهوی اوّلیّه دربارهی فیلم آشکار میشود. فیلم با گفتاری از نهجالبلاغه آغاز میشود و جز یکی دو بیسلیقگی (مثل عنوانبندی فیلم) جبههبندی خاصی علیه مذهب ندارد. عبّاسی در مصاحبهای گفته بود که سلمان رشدی ساختن از من پروژهای موقّتی و برای پوشاندن حادثهی متروپل بود. نه، همین الآن نیز اگر امکانش بود جتجال به پا میشد چون هم شرایط پس از جنبش ژینا از حادثهی متروپل بدتر است و هم بازیگر آن در صف مخالفان سیاسی قرار گرفته ولی خود فیلم چنین اجازهای نمیدهد. همیشه با اطّلاعات ناقص از یک پدیده بهتر میتوان بر مسند قضاوت نشست و حکم صادر کرد؛ هر قدر میزان اطّلاعات ما بالاتر رود داوریها معتدلتر میشود. این خود مسئلهای جداگانه است. (تأمّل دوم)
بد نیست خیلی خلاصه این فیلم را با فیلم «عنکبوت» ابراهیم ایرجزاد مقایسه کنم. هر دو فیلم از آنچه فکر میکردم بهتر بودند. ابتدا دربارهی «عنکبوت مقدّس»: انتظار فیلمی شعاریتر را داشتم. داستان بیشتر متّکی بر یک خبرنگار است که قتلهای زنجیرهای را پی میگیرد تا در نهایت خودش را طعمه میکند و قاتل را گیر میاندازد. فیلمبرداری فیلم در اردن به گمانم از ترکیه هم بهتر شده و ترکیب نماهای داخل ایران با آن طبیعی از کار در آمده است. بازیها خوب و تقریباً یکدستاند، -به جز بازیگر نقش همسر سعید که شباهتی به نمونهی واقعی ندارد- مهدی بجستانی کارش را خوب انجام داده و امیرابراهیمی نیز در حدّ همان سریالهای تلویزیونی است که در ایران بازی میکرد؛ جایزهی کن بیشتر بهخاطر فیلم بود. فیلم جزئیّاتی را رعایت کرده (مثل لهجه و روند داستان) که آن را طبیعی جلوه دهد ولی چیزهایی را از قلم انداخته که آن را صرفاً به بدل به یک روایت بدون واکاوی علل و ریشهها کرده است. فیلم هیچ چیز به جز آن اطّلاعاتی که بینندهی ایرانی دارد به او نمیدهد ولی البتّه برای بینندهی خارجی که از اصل قضیّه بیخبر است جذّاب جلوه میکند و قضایای اخیر ایران به محوریّت زنان باعث شده که به دیدهشدن آن کمک شود.
در عوض فیلم کوتاهتر ایرجزاد از ریشهی آن ماجرا آغاز میکند. رانندهای متعرّض همسر سعید (ساره بیات) میشود. سعید ابتدا با رانندههایی که به گمانش مزاحم زنان میشوند درگیر میشود ولی زورش نمیرسد؛ سپس به سراغ زنان میرود. فیلم به نحوهی تربیت مادر متعصّبش و خشونتهایی که در دوران کودکی با او کرده نیز اشاره میکند. فیلم «عنکبوت» هم از آنچه میپنداشتم بهتر بود. در واقع فکر میکردم که ممیّزی خیلی جلو روایت داستان را گرفته که جز در پایان فیلم اینطور نبود. در پایان فیلم زن سعید از او به خاطر کارهایش گله میکند. ما خلوت آن دو را ندیدهایم ولی در واقعیّت زن سعید -لااقل جلو دوربین- به او افتخار میکرد. وقتی سعید به قاضی میگوید که اعتراف به داشتن رابطه با آن زنان را -برخلاف نظر پزشک قانونی- به خاطر رهایی از زندان انفرادی کرده هم ریشههای ناموسی و تعصّبی آن را بهتر از انگیزههای مذهبی جدا میکند.
بازیگران نقش سعید هر کدام برداشت خود و کارگردانشان را از او عرضه کردهاند. تنابنده از ابتدای فیلم خشمگین است و تا پایان این خشم را رها نمیکند ولی بجستانی به نظر میآید که از کارش راضی است و به آن افتخار میکند. سعید حنایی اصلی از هر دو آنها «سعید»تر است. او در مصاحبهی فیلم مستند مازیار بهاری نه خشمگین است و نه راضی و شاد از ادای وظیفه؛ آنچه به نظر میرسد خونسردی عجیب اوست انگار کاری پیش پاافتاده را انجام داده است. بعید میدانم سعید اصلی هنگام اعدام آنطور سروصدا کرده باشد. واقعیّت از خیال مهیبتر است و فیلم مستند بهاری از هر دو فیلم تأثیرگذارتر. هر دو فیلم (نمونهی داخلی بیشتر و نمونهی خارجی کمتر) از شرایط اجتماعی و ریشههای تنفروشی میگویند (تربیت خانوادگی، ازدواج اجباری، فقر، اعتیاد و مردان خریداری که پازل را کامل میکنند)، اینجا میتوان پرسشی تفکّربرانگیز پرسید: اگر عبّاسی فیلمش را در داخل ایران میساخت و ایرجزاد فیلمش را خارج از ایران، حاصل کارشان چقدر فرق میکرد؟ از دید من کمی درنگ برای یافتن پاسخ این پرسش کافی است. این هم مسئلهی سوّم برای تأمّل.
با توجّه به وقایع ایران به گمانم فیلم «عنکبوت مقدّس» تا فهرست اصلی اسکار هم برود ولی بردن آن با توجّه به رقبای قدرتمندی که دارد به یکی دو ماه آینده و سیر جنبش اجتماعی ایران بستگی دارد. اسکار نشان داده که به حواشی سیاسی و اجتماعی خیلی توجّه میکند. «فروشنده» فیلم خوبی بود ولی اوضاع زمانه و فرمان مهاجرتی ترامپ در بردن آن بیتأثیر نبود. چندسال پیش فیلم کمرمق «کانون توجّه» (Spotlight) فقط به خاطر محتوایش اسکار برد و امسال هم فیلم متوسّط «آن زن گفت» (She Said) به نظرم به همین علّت تا مرز بردن آن برود. اینکه ارزش یک اثر هنری به خاطر خود آن است یا پیامی که منتقل میکند نیز میتواند آخرین مسئله برای تفکّر و تأمّل باشد.
مرتبط: قتل غیرقانونی، قتل قانونی
ممنون که هنوز و بعد همهی این سالها، پیوسته مینویسید.
پاسخحذف"آنچه به نظر میرسد خونسردی عجیب اوست انگار کاری پیش پاافتاده را انجام داده است"
پاسخحذفتعریف دقیق "ابتذال شر"
فیلم عنکبوت خارجیه رو از کجا ببینیم؟
پاسخحذفhttps://trainbit.com/files/7482982484/Ankaboote_Moghadas_2022_480p.mp4
حذفسپاسمندیم.
حذفسالروز تولد ایمایان هم مبارک.
ایشالا به پای هم پیر شین😉