حاشیه بر اخبار -۸۹ شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
عاقبت شاهزاده شاه شود؟
حتّی کاخ سفید به مناسبت رمضان و فطر پیام میدهد ولی فرزند شاه سابق ایران که وانمود میکرد مذهبی است و به زیارت امام رضا میرفت، به جایش پای دیوار ندبه نیایش میکند. اسرائیلی که بخشهایی از خاک همسایگان خود به اضافهی فلسطین را اشغال کرده و در داخل کشور آپارتایدی تمامعیار برقرار کرده را نمیتوان با وعدهی تبدیل کویر به آبادی تطهیر کرد. رضا پهلوی ابتدا گفت که مدافع تمام اعمال اسلاف خود نیست یعنی شتر ندیدی ندیدی امّا به مناسبت کشف حجاب اجباری رضاشاهی پیام داد تا معلوم شود که تفاوت آزادی حجاب آتاتورک و اجبار شاهنشاهی را نمیداند. قتل عام بد است اگر جمهوری اسلامی انجام دهد ولی قتل عام در صحن گوهرشاد به مناسبت اجبار پوشیدن کلاه شاپو و در واقع به عنوان مقدّمهی اعلام کشف حجاب مشکل چندانی ندارد. یا شاهزاده مشاوران خوبی ندارد یا طبق ضربالمثل قدیمی عاقبت شاهزاده شاه شود.
بروز اختلاف در شورای همبستگی
این سناریو تکراری است که تشکیل جمعهای اینچنینی، حضور در رسانهها و دیدار با سیاستمداران غربی همه حاصل انرژی آزادشده در کف خیابانهای ایران باشد؛ به محض فروکش کردن ظاهری اعتراضات سهمخواهیها و اختلافنظرها شروع میشود. تا زمانی که بیباکی جوانان چشمها را خیره میکند، همه لااقل برای مدّت کوتاهی «من» خودشان را در تعلیق نگه میدارند و با کمی فترت باز در بر همان پاشنه میچرخد. کسانی که نشان دهند جنبه و توان فداکردن پیشینهی خود را برای آیندهی کشور ندارند، همان افرادیاند که پس از یک تغییر اساسی (تو بخوان انقلاب) به سادگی میتوانند آن را به انحراف ببرند. ظاهراً باید واقعبینی بسیار بیش از خوشبینی قطبنمای حرکت ما باشد.
برخورد با سخنرانان همایش «نجات ایران»
اینجاست که کار سیاسی معنا پیدا میکند؛ جایی که به تعبیر اسماعیلیون پای فعّالان اجتماعی روی زمین واقعیّت است. جایی که پرداخت هزینهی فاشگویی حقیقت با کنار گودنشینان مقایسه میشود؛ جایی که مرز بین اصلاحطلبی تاریخگذشته و کسانی که شجاعت اصلاح خود و گذشتهشان را دارند آشکار میشود. کسی که مدّعی اصلاح است ابتدا باید خود را ویرایش و اصلاح کند، سپس در پی اصلاح جامعه باشد. آنچه بین اعتراضات سیاسی سال گذشته، اعتراضهای مدنی سال نو و کارهایی از جنس این همایش مشترک به نظر میرسد، ریختن ترس از نظام و آمادگی برای تحمّل عواقب رویارویی با آن است. دشمن اصلی ترسی درونی است که ساختار سیاسی خارج را مصون و ایمن نگه میدارد؛ با از بین رفتن این، آن هم رفتنی خواهد بود.
چند نمونه حمله به طلّاب و روحانیان
دربارهی انگیزهی شخصی این افراد هرچه گفته شود یک لایهی پنهان یا انگیزهی جمعی زیر این اعمال است. قشری از مردم با تعمیمی نابجا ملبّسان به این لباس را مسئول وضع جاری کشور میدانند که به رغم آگاهی از پیامد چنین کارهایی به آن دست میزنند. این دیگر عمّامهپرانی نیست. گرچه همان وقت هم باید به عواقب این خشم که خود را بدینگونه نشان میدهد حساسیّت بیشتری نشان داده میشد. در انتهای حکومت پیش هم مدل دیگری از لباس مثلاً کراوات نشانهی طاغوتیبودن و اشرافیگری تلقّی میشد. اینکه هر چند دهه یکبار سطحیبینیهایی از این دست رایج شود نشانگر آن است که بسیاری از دگرگونیها فقط در سطح است و ژرفای فرهنگ عامّه به این سادگی تن به تغییر نمیدهد.
خود عمّامهپرانی هم گسترشی بسیار بیش از فیلمهای نشرشده دارد. چندی پیش یکی از آشنایان روحانی را با عصا دیدم. میانسال است و هنوز مانده تا عصا به دست بگیرد. در جواب کنجکاوی من گفت که بیشتر بهخاطر عمّامهپرانی و مزاحمتهای دیگر به دست گرفتهام تا در صورت لزوم از خودم دفاع کنم!
پیشین: ورشکستگی دیپلماسی نظام
اشتباه بودن حمله به دستارپوشان به جای خود، آنها هم باید حسابشان را بیشتر از نظام جدا کنند تا هدف خشم ملت قرار نگیرند. همه آنها حکومتی نیستند ولی وقتی بودجههای میلیاردی برای حوزه به جیب غیرحکومتیها هم میرود، فرق گذاشتن بین این دو دسته خیلی سخت میشود.
پاسخحذفشکر خدا که کمکم دارد پشت پرده بزرگترین آقازاده معاصر ایران برای شما هم روشن میشود.
پاسخحذفیادم نمیآید که به طور مشخّص دربارهی پهلوی چیزی نوشته باشم.
حذفدرباره همکاری داخل و خارج نوشتید با اشارههایی به او که تلقی من نوعی پذیرش برای مرحله گذار بود.
پاسخحذفاگر چنین بوده بهخاطر نظرش دربارهی جمهوریّت و تمایل به کار گروهی بود. از اسفند به بعد حرفهای کهنه دوباره شنیده شد.
حذف