از حوزه‌های «علمیّه» چه خبر؟

                                                                                                                      شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲

گذشته

محمّد صادقی تهرانی: علّامه‌طباطبایی زمستان برای درس تفسیر که تشریف می‌آوردند، ‌لباس ایشان همان لباس تابستان بود یعنی یک عبا و قبای نازک چون پول خرید لباس مناسب را نداشتند. وقتی به مسجد می‌رسیدند ده دقیقه طول می‌کشید تا لرزش بدن ایشان بر اثر سرما تمام شود و توان سخن گفتن پیدا کنند. عبدالباقی فرزند ایشان می‌گفت تا مدّتها غذای ما نان و ماست بود. ایشان در منزلی که در اختیار یکی از مراجع تقلید بود اجاره‌نشین بودند؛ آن مرجع پس از مراجعه‌ی استادان دانشگاه به علامه برای استفاده از محضر ایشان، گفت که او «استاد دانشگاه» شده و باقی ماندنش در آن خانه جایز نیست و نمازش باطل است. دامادش را فرستاد و دم در خانه به ایشان فحّاشی کرد. طباطبایی به عبدالباقی می‌گوید همین الآن یک خانه‌ی جدید پیدا کن. پسرش می‌گوید در این سیاه زمستان خانه از کجا پیدا کنم؟ ایشان می‌گوید که هرجا... حتّی اگر یک طویله باشد. (بشنوید)


حال

عبدالله جوادی آملی: یکی از مراجع تقیلد می‌گفت که اگر زن مرجع تقلید شود، ‌این «هتک حرمت» مقام مرجعیّت است. ببینید ملاک ما برای فتوا چه چیزهایی است. علامه طباطبایی می‌گفت که از میان منابع فقه شیعه، اجماع که یافت نمی‌شود؛ ‌عقل هم متروک است و به قرآن هم با هزار و یک توجیه اعتنا نمی‌شود. مبنای به کارگیری روایات هم فقط «شهرت» است. یعنی نگاه می‌کنیم علمای سابق به کدام روایات عمل کرده‌اند، ما هم همان کار را می‌کنیم. اگر روایتی ضعیف بود، صرف عمل علما و مجتهدان گذشته ملاک به‌کارگیری آن است و اگر روایتی قوی هم باشد، اگر علمای سابق به آن عمل نکرده باشند، ما هم به آن عمل نمی‌کنیم. فقه حوزه فقط بر اساس «شهرت» می‌گردد. (بشنوید)

 

آینده

محمّد سروش محلّاتی: سایتی هست که پایان‌نامه‌های طلّاب را در آن ثبت می‌کنند. بررسی کردم دیدم درباره‌ی سیّدحسن مدرّس با آن سابقه و حضور اجتماعی حتّی یک پایان‌نامه هم نیست. درباره‌ی دکتر بهشتی دو سه تایی بود ولی اخیراً پایان‌نامه‌های زیادی درباره‌ی کسی نوشته شده که اصلاً فردی حوزوی نیست. به این مثالها دقّت کنید: 

۱- الزامات نظامی‌ و عوامل مانع تحقّق فرهنگ پاسداری با تأکید بر مکتب حاج قاسم از منظر ثقلین. 

۲- الگوی رهبری اثربخش در سازمان،‌ مطالعه‌ی موردی حاج قاسم. 

۳- مستندات قرآنی فرازهای وصیّت حاج قاسم.

۴- تأثیر روضه‌خوانی بر ارتقای روحیّه‌ی رزمندگان با تأکید بر مکتب حاج قاسم.

۵- نقش حاج قاسم در توسعه‌ی فرهنگ جهانی مقاومت.

۶- شاخصهای مجاهد فی‌سبیل‌الله با تأکید بر سیره‌ی حاج قاسم.

۷- شاخصهای ولایت‌مداری در مکتب شهید سلیمانی.

.... (ببینید)


همانطور که می‌بینید اوضاع در بهترین وضع ممکن است. گذشته که مایه‌ی افتخار است، ‌حال رو به شکوفایی است و آینده آن چنان نویدبخش به نظر می‌رسد که زبان از بیان آن قاصر است. تمّت.

۳ نظر:

  1. سه یادداشت قبل فکر کنم بهتر بود «امام» رو هم مثل «علمیّه» توی گیومه می‌گذاشتین.
    #نقدـسازنده

    پاسخحذف
  2. در روایت گذشته هم در پرانتز مقابل مرجع تقلید (امام خمینی) بگذارید:)

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.