یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲
برخی اسناد تازه منتشرشده روایتهای دیگری را از آنچه در اوایل انقلاب رخ داده بازگو میکنند. تا کنون به جز طرفداران نظام که به روایت رسمی اعتقاد دارند، منتقدان نظام بر این باور بودند که اعدام قطبزاده و خلع شریعتمداری از مرجعیّت نوعی تسویهحساب داخلی نظام بود ولی حالا روایت قابل اعتنای دیگری هم هست که نقش کا.گ.ب را در این میان با سندسازی جهت حذف قطبزاده و دیگران نشان میدهد. البتّه رقابتهای درون نظام بر سر قدرت و تلاش برای حذف یکدیگر هم در این میان بیتأثیر نبوده است. ضمن اینکه اختلاف شریعتمداری و خمینی از پیش از انقلاب و تأسیس دارالحکمه تا برخی اختلافنظرهای دیگر دست طرفداران او را برای آن برخورد بیسابقه که بعدها راه را برای برخوردهای دیگر با امثال منتظری باز کرد نیز در این میان اثرگذار بود. پس از انقلاب و فروپاشی سیستم اطلاعاتی رژیم سابق، ایران به بهشت جاسوسان تبدیل شد و امروزه هر از چندگاهی با انتشار اسناد جدید درمییابیم که نقش سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در روند شکلگیری نظام فعلی، از خود انقلاب گرفته تا حوادث بعد از آن چقدر نقش داشته است.
یکی دو تا خاطره نقل کنم. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای مدّت کوتاهی توریستها و سرمایهگذاران کشورهای آسیای میانه به ایران سرازیر شدند ولی با دخالتهای ایران و تلاش برای صدور اسلامگرایی انقلابی، آن روند تقریباً فروکش کرد. در همان زمان یکی از آشنایان در یکی از آژانسهای مسافرتی مشغول به کار بود که بعدها داستانهای جالبی تعریف میکرد که یکی دوتایش به یادم مانده است. میگفت که در یکی از سفرها مسافری داشتم که فارسی را سلیس و با لهجهی اصفهانی حرف میزد. وقتی دلیلش را جویا شدم ابتدا چیزی نمیگفت ولی بعد که رفیق شدیم گفت که از پیش از انقلاب با یادگیری زبان فارسی از طرف سیستم اطلاعاتی شوروی در ایران بود و به عنوان کارگر کارخانهی ذوبآهن اصفهان کار میکرد. اینکه وظیفهاش چه بود را نگفت ولی با فروپاشی شوروی به او گفتند که به او دیگر نیازی نیست و به کشور خودش برگشت. همان شخص دربارهی یکی از همکاران خودش میگفت که در ایلام تحت پوشش یک کفاش ساده انجام وظیفه میکرد. من از ذوبآهن بازنشسته شدم ولی کفاشی بازنشستگی ندارد پس خبر مرگ خودش را منتشر کرد و بعد با تغییر قیافه به عنوان برادر متوفّی (که خودش باشد) به ایلام رفت و برای خودش مراسم ترحیم گرفت!
سادهلوحی است که بپنداریم این روسیه با آن شوروی نسبتی ندارد به ویژه اینکه رئیس جمهورش خود جاسوس سابق کا.گ.ب بوده است. البتّه سرویسهای غربی هم در رقابت تنگاتنگی با روسها بودند و یک نمونه از آن را در لینک بالا میبینید که از خود جاسوسان شوروی نیرو میگرفتند. عوضعلی کردان را یادمان هست که مدّت کوتاهی پس از اینکه درباره ی نقش پنهان بریتانیا در وزارت نفت ایران سخن گفت، به شکلی کاملاً «طبیعی» بیمار شد و درگذشت؛ درست مثل وزیر نفت دیگر «شهید» رستم قاسمی. ماجراهای اتمی ایران و حوادث مرتبط به آن هم که نیازی به یادآوری ندارند. حکایت روایتهای رسمی نظام ولایی از تاریخچهی انقلاب مثل ماشینهای سرقتی است که ناشیانه رنگآمیزی میشوند ولی به مرور زمان و با خراشهایی که روی رنگ جدید میافتد، رنگ اصلی نمایان میشود.
بعد از آن یادداشت شما قومیتمحوری غلیظ رادیو زمانه کمَاً و کیفاً کمرنگتر نشده؟
پاسخحذفگوش شیطان کر
پاسخحذفدر رابطه با اثر گذاری تبلیغات حزب توده که تا زمان حاضر نیز ادامه دارد یه پست بذارید،درخاطرات اعلم امده در بررسی امنیت کاخ نیاوران ، حدود 70 درصد خانه های مشرف به کاخ متعلق به اعضای سابق حزب توده بوده ،منظورم تئوری توطیه نیس ، صرفا ماندگاری ان در هر شرایطیه
پاسخحذف