سوسوهای ستارگان شب یلدا

                                                                                                                       جمعه ۱ دی ۱۴۰۲

      


با گذشت زمان و آشکارشدن برهنگی پادشاه، جمع بیشتری از دلبستگان نظام به جمع منتقدان آن می‌پیوندند. کسانی که استدلالهایی درون‌دینی دارند و با همان معیارهای نظام حاکم با آن سخن می‌گویند و تجربه نیز نشان داده که واکنش به آنها شدیدتر از افراد دیگر است. یکی از این افراد محمّدتقی اکبرنژاد روحانی مدافع ولایت بود که اخیراً به جمع منتقدان پیوسته و سخنان او در نقد دو رهبر نظام باعث واکنش شدید طرفداران ولایت شد (مثلاً اینجا). او در ویدئویی که منتشر کرده می‌گوید که از تبعات سخنانش آگاه است و با قبول پیامدهای آن چنین حرفهایی را می‌زند.

 

نقد اکبرنژاد فقط به عملکردها نیست و اساس تشکیل حکومت ادّعایی جمهوری اسلامی را در عصر مدرن زیر سؤال می‌برد و از شخص آیت‌الله خمینی و نوع برخورد با سران رژیم سابق آغاز می‌کند تا دعوت مردم کشورهای همسایه به قیام علیه حکومتها به ویژه دعوت مردم و ارتش عراق به انقلاب و نقشی که این سخنان در تشویق صدّام به آغاز جنگ داشت. طبعاً چون مدّت زیادی از انتشار سخنان او نمی‌گذرد، به تمام جوانب و زوایای اجتماعی و سیاسی چهل‌وپنج سال گذشته نپرداخته ولی همین مقدار هم از زبان یکی از مدافعان دوآتشه‌ی حکومت ولایی نوعی ساختارشکنی به شمار می‌‌آید.

 

البتّه رگه‌هایی از تفکّر پیشین در ایشان همچنان قوی است؛ از جمله وقتی درباره‌ی خیزش «ژینا» می‌گوید که ادّعای معترضان دروغ بود و مهسا حالش بد شد و فوت کرد و معترضان با یکی از احکام مسلّم شرع مخالفت کردند. نگارنده انتظار ندارد که اکبرنژاد یا هر منتقد دیگری الزاماً در جزئیّات با وی همعقیده باشد ولی کمی انصاف در بررسی آنچه رخ داد،‌ از جمله جمع‌آوری تمام دوربین‌های مداربسته‌ی مشرف به محل برخورد گشت ارشاد با مهسا امینی و فیلم تقطیع شده‌ی پخش‌شده حدّاکثر باید کسی مثل او را به این نتیجه برساند که اصل موضوع مبهم است نه اینکه معترضان «دروغ» گفتند. در ضمن فرق بین اعتراض به حجاب و اعتراض به اجبار حجاب از زمین تا آسمان است. ایشان در نقدهایش مدام می‌گوید که کجا در سیره‌ی پیامبر یا امیرالمؤمنین چنین چیزی داشتیم؟ این پرسش را در مورد اخیر هم باید بکند.

  

درسهای خارج فقه ایشان نیز در حال انتشار است. خیلی عجیب است که از باب طهارت آغاز کرده است که همه به آن پرداخته‌اند. کسی که نقد اجتماعی دارد بهتر است که محلّ تحقیق را یکی از موضوعات مورد ابتلای جامعه قرار دهد تا درس طلبگی نیز در راستای نقد اجتماعی باشد. اکبرنژاد حوزه و سکوت آن را در برابر ناراستی‌های حکومت ولایی نیز نقد کرده؛‌ امید است که امثال ایشان با نقد حکومت باعث شوند که عدّه‌ی بیشتری از مردم حساب دین و حوزه‌ی دینی را از حکومت فعلی جدا کنند و هر دو را به یک چوب نرانند.

۱ نظر:

  1. در کنار تفکیک سطر پایانی حساب دین را هم باید از حوزه دینی جدا کرد.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics