سهشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲
اگر قرار باشد وضعیّت جامعه را از لحاظ تنش و التهاب اجتماعی به چهار وضعیّت سفید، زرد، نارنجی و قرمز تقسیم کنیم، درست نمیدانم از ابتدای انقلاب ۵۷ تا به حال چند روز سفید داشتهایم؟ اگر داشته باشیم. در دیگر وقتها در بهترین وضعیّت زرد و در بیشتر مواقع بین نارنجی و قرمز در رفتوآمد بوده است؛ به گونهای که تنش به ویژگی مقوّم نظام بدل شده تا حدّی که اگر نباشد، آن را میآفرینند.
اقتدار، اعمال قدرت نیست بلکه جلوگیری از هرجومرج با نمایش آن است. اقتدار ایجاد امنیّت در سیستان و بلوچستان است نه حمله به خانوادهی مخالفان حکومت و ایجاد تنش بیسابقه با یکی از نزدیکترین همسایگان و شریک بازی اتمی نظام. اقتدار حمله با بیست موشک برای کشتن یک نفر (آن هم غیرنظامی) نیست، حمله با فقط یک پهپاد است مثل کاری که دشمن ایران در سوریه با سرداران سپاه میکند. اقتدار حمله به داعش خراسان در مقرّ آن است یعنی افغانستان؛ نه اینکه از ترس توحّش طالبان به داعش «خراسان» در سوریه حمله شود. پرهیز از رویارویی با طالبان یعنی جبونی و بزدلی. به کسانی که به خاکشان حمله میکنیم دیگر نمیتوانیم گفت که «حب الحسین یجمعنا». به گمانم جمهوری اسلامی در مرزهایش با همه مشکل دارد جز ترکمنستان که آن هم قاعدتاً باید در دستور کار باشد.
صدور حکم اعدام برای مخالفان سیاسی بازی امنیّتی است نه روند قضایی تا مثلاً دربارهی وضعیّت دوقطبی محمّد قبادلو یا اعتراف تحت شکنجهاش حرف بزنیم. منطق اعدام قبادلو با موشکپرانیهای اخیر تفاوت چندانی ندارد: اقتدار معکوس یا اعمال کور قدرت. اکثریّت جامعه از بهبود امور ناامیدند ولی حتّی آنان هم فرق صدور حکم اعدام با تخفیف حکم بهخاطر وضعیّت روانی متّهم را متوجّه میشوند. چندی پیش حکم قصاص برای یکی از ساچمهزنان صادر شد که در برابر انبوه چشمهای کورشده و اندامهای فلجشده چیزی نیست ولی به گمانم اوّلاً تا اجرای آن خیلی مانده و ثانیاً شاید مقدّمهی اجرای حکم قبادلو بوده باشد و البتّه آنچنان که گفتم تظاهری است به وجود عدالت وقتی بیشمار افراد معترض از این سلاحها با شلیک هدفمند و از نزدیک آسیب دیدهاند. اینکه از اساس بهکارگیری چنین سلاحی در درگیریهای شهری در جهان امروز پذیرفته نیست و متّهم اصلی این عمل خود نظام است نه فلان فرد که حالا بحث شلیک از دور یا نزدیک پیش بیاید هم به کنار.
اعدام قبادلو، اعدام اعتراض نیست بلکه شعلهورکردن آتش زیر خاکستر اعتراض است وقتی اوضاع لااقل کمی آرامتر به نظر میرسد. عجب اینکه در آستانهی انتخابات چنین میکنند و انتظار مشارکت هم دارند. شاید هم برعکس، همانطور که ایازی اخیراً گفت با زبان بیزبانی میگویند اصلاً نیازی به مشارکت کسی جز مدافعان بیقیدوشرط نظام نیست؛ آمار هم که خیلی وقت است بازیچهی دست ماست. اعدامی که به کاهش درصد معتقدان به نظام و از بین رفتن پایگاه اجتماعی آن بینجامد اعدام اقتدار است.
فی القصاص حیات. اعدامی که از قتلهای دیگر جلوگیری کند و بقیه حساب کار دستشان بیاید عین اقتدار است.
پاسخحذفسلام ایمایان عزیز
پاسخحذفلطفا ملاحظه بفرما و اگر به قاعده و صلاح بود، معرفی :-)
https://mmoeeni14.blogspot.com/2024/01/blog-post_27.html
سلام بر محمدآقای گل. حتماً.
پاسخحذفبسیار ممنونم :-)
پاسخحذف