یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
اوّلین نکته در یک حملهی نظامی رعایت اصل غافلگیری است. گذشته از اعلام به کشورهای منطقه و مشاهدات ماهوارهای چند روز اخیر، اینکه سپاه سر شب به محض ارسال پهپادها اعلام کند که حمله را آغاز کرده و بگویند که پهپادها حدود ساعت دو بامداد به اسرائیل میرسند (و موشکها بعداً شلیک خواهند شد) یعنی تعمّد دارند که بگویند این حمله با آگاهیرسانی قبلی از طرف ما بوده است.
سؤال نخست: با توجّه به اشراف اطلاعاتی و تصاویر ماهوارهای حمله بدون این اعلام تغییری هم در نتیجه به دست میداد؟ نه چندان. در واقع این اعلام پیشاپیش یکجور دست را پیش گرفتن بود تا بگویند ما خودمان نخواستیم وگرنه میتوانستیم خیلی مؤثّرتر آسیب بزنیم.
سؤال دوم: آیا با وجود همان اشراف اطلاعاتی با همین تعداد موشک و پهپاد آیا راهی برای حملهی موثّرتر هم بود؟ حتماً. پهپادها از مبدأ ایران به پرواز درآمدند که چند ساعت طول میکشد تا به اسرائیل برسند. تقریباً تمام آنها بین راه و در آسمان سوریه و اردن با جنگندههای امریکا، بریتانیا، فرانسه و اردن رهگیری شدند و اصلاً به اسرائیل نرسیدند. اگر حملهی پهپادی از جوار مرز اسرائیل یعنی سوریه و به ویژه لبنان آغاز میشد دیگر کشورها سهم ناچیزی در رهگیری آنها میداشتند و بار رویارویی با آنها بر دوش اسرائیل میافتاد. تازه در آن زمان گنبد آهنین محک میخورد که با وجود مشغول شدن به پهپادها، چه تعداد از موشکها را رهگیری میکند.
دو عامل فوق باعث میشود که این رخداد را نه یک حملهی تهاجمی واقعی بلکه بیشتر شبیه یک مانور نظامی بدانیم. یک مانور نظامی تبلیغاتی برای اقناع طرفداران که هم پاسخی داده باشند و هم با القای احساس پیروزی به طرف روبهرو از حملهی متقابل صرفنظر شود (حرفی که بایدن به نتانیاهو زد).
همین که لبنان در حملهی دیشب اصلاً شرکت نداشت خیلی معنادار است. ایران نمیخواست در حملهی تلافیجویانهی اسرائیل حزبالله آسیب زیادی ببیند بنابراین آنان را وارد بازی نکرد و فقط نیروهای نیابتی در عراق و یمن به عنوان دو کشوری که مرز مشترک با اسرائیل ندارند وارد ماجرا شدند. همکاری چندکشور با اسرائیل همانقدر که اتّحاد آنان را میرساند، ارزش همان چند موشکی که در اسرائیل افتادند را بالا میبرد. ضمن اینکه اگر کمک چند کشور به اسرائیل نمایانگر داشتن متحدانی برای این کشور است، نیروهای نیابتی ایران در دستکم چهار کشور نیز فرضیّهی دست تنها بودن نظام ایران را رد میکنند.
با کنارگذاشتن موضوع پهپادها در واقع جنگ اصلی بین موشکها و سیستم دفاع آهنین بود که تازه ناوشکنهای امریکا هم کمکحال بودند و با این وجود کمتر از ده درصد از موشکها یعنی حدود هفت یا هشت تا از دیوار رد شدند که بیشتر از انتظار من بود. در واقع همین تعداد موشک اگر دقّت بالایی داشتند میتوانستند آسیب بسیار بیشتری به بار بیاورند.
اسرائیل به کمک متحدانش باید ببیند که روزنههای سیستم دفاعیاش کجاست چون خودش میداند که در یک حملهی جدّیتر چه اتفاقی ممکن است بیفتد و ایران هم با اتکا به چین و روسیه همین تحلیل را برای بیشترکردن توان خود انجام خواهد داد.
کل ماجرای دیشب این بود که ایران با هیاهوی زیاد و با اعلام قبلی بیش از دویست پهپاد و موشک کروز و صد موشک بالستیک فرستاد که به رغم همکاری چند کشور در دفاع از اسرائیل، زیر ده تای آنان از دیوار آهنین رد شدند؛ این نه یک پیروزی است (آنچنان که دستگاه تبلیغاتی نظام میگوید) و نه یک شکست مطلق (آنچنان که تبلیغات اسرائیل و متحدانش میگویند). اسرائیل برای اوّلینبار پس از دههها از طرف یک کشور -و نه شبهنظامیان- مورد حمله قرار گرفت و ایران پس از سالها بازی با کارت نیروهای نیابتی برای اوّلینبار از خاک خودش تهاجم را آغاز کرد.
از چند روز پیش تصاویری منتشر شد که ایران در حال نقل مکان سیستمهای دفاعی برای تقویت مرزهای غربی است و دارد خودش را برای حملهی اسرائیل آماده میکند. حالا توپ در زمین اسرائیل -یا در واقع نتانیاهو- است که یا با حمله به خاک ایران، این کشور را مجبور به واکنشی دیگر بکند (که حتماً متفاوت خواهد بود) یا با حمله به سوریه، لبنان و هدفهایی شبیه به آنها ایران را در موقعیّت اجبار به پاسخگویی قرار ندهد. اولین واکنش اسرائیلیها دیشب خیلی تند بود ولی به تدریج فروکش کرد و آینده میتواند آبستن هر اتفاقی باشد.
گنبد آهنین نام سامانه دفاع راکتی اسرائیل است. برخورد تهدیدهای بزرگتر بر عهده سامانههای فلاخن داوود و آرو است.
پاسخحذفدرست است. چون در بیشتر نوشتهها و تحلیلها برای سهولت اینطور گفته میشود من هم همه را یککاسه کردم.
حذف