زن،‌ ورزش، آزادی

                                                                                                         سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

برخی سوپربراندزان کاغذی بخشی از اقشار جامعه را که فارغ از سوگیری سیاسی، ورود زنان به ورزشگاهها را به عنوان مطالبه بیان می‌کردند دست می‌انداختند. از دید آنان این مطالبه (به علاوه‌ی پخش ربّنای شجریان و...) فروکاستن روند تغییرخواهی به چند درخواست ناچیز بود. غافل از اینکه این مطالبات سقف درخواستها نبودند، حتّی کف درخواستها نیز نبودند بلکه خلاصه‌ای از «آنچه باید باشد و نیست» بودند و هستند.

  

درباره‌ی نقش محوری زن در خیزش آزادیخواهی ایران به گمانم نیازی نیست چیزی بگوییم. فوتبال هم ورزشی در عرض دیگر ورزشها نیست بلکه استعاره‌ای از زندگی است؛ الگویی از هدف‌گذاری، تلاش برای رسیدن و پیروزی یا ناکامی است. آموختن برخاستن پس از شکست و تمرین حفظ پیروزی. در عرصه‌ی بین‌المللی تلاش شد که رقابتهای ورزشی جایگزینی برای جنگهای بی‌حاصل بین ملل باشد؛ آنها را از بین نبرد ولی بی‌گمان کمتر کرد. درآمیختن نژادها و قومیّتها -که مهمترین عامل برتری‌جویی در جهان بود و هست- از باشگاهها شروع شد و به تیم‌های ملّی رسید. ملل توسعه‌نیافته با فرستادن لژیونرهای خود به کشورهای متموّل از حالت «نخودی»بودن درآمدند و اعتماد به نفس خود را بازسازی کردند. همین عقلانیّت بین‌المللی سران عقب‌مانده‌ی ایران را وادار کرد که حضور زنان در ورزشگاهها را بپذیرند و گرنه با تبعات آن روبه‌رو شوند. علی‌آبادی حدود بیست‌سال پیش گفت که فدراسیون ورزشی، سفارت یک فدراسیون جهانی در ایران نیست. او اشتباه می‌کرد؛ اینها الزامات حضور در بازی جهانی‌شدن است. 

  

گذشته از سلایق سیاسی و نسخه‌پیچی‌های درست و نادرست درباره‌ی آینده‌ی ایران،‌ جامعه‌ی ایران به شیوه‌ی خود راه خودش را می‌رود. در خیابان، فضای مجازی، محیط آموزش و کار و دیگر عرصه‌ها طرحی نو درمی‌اندازد و به پیش می‌رود. این سیاست‌پیشگان داخل و خارجند که باید خودشان را با آن تطبیق دهند و نه به عکس. همین فشار است که باعث می‌شود در اقدامی بی‌سابقه صداوسیما فیلم نماز دختران با امامت یک زن را پخش کند؛‌ شقّ‌القمر نکرده‌اند ولی فهمیده‌اند که باید از پوسته‌ی خود بیرون بیایند و کاری بکنند.

  

رأی تاریخی کمیته‌ی انضباطی درباره‌ی زنانه‌شدن بازیهای پرسپولیس و سپاهان همه را غافلگیر کرده است. نمی‌دانم این رأی پیشنهاد کدامیک از اعضای این کمیته است ولی -جدای از عملی‌شدن یا نشدن آن- باید به آنها تبریک گفت. در حالی‌که شوخی نامناسب یک طرفدار سالمند سپاهان باعث درازشدن زبان کیهان‌نشینان شده بود که دیدید گفتیم زنان نباید به ورزشگاه بروند. زنان به شکل روزمرّه در خیابان هم متلک می‌شنوند،‌ نباید از خانه خارج شوند؟ در جواب کیهان‌اندیشان باید گفت که این رأی به زبان فوتبالی یعنی «بهترین دفاع حمله است».

   

    

پ.ن. برخی سلایق به شدّت سنّتی -متأسّفانه زیر پوشش فلسفه، فقه و عرفان- اساساً با مسابقات ورزشی به ویژه فوتبال مخالفند. از دید آنان این بازیها لهوولعب است و حداکثر انسان تا پانزده‌سالگی می‌تواند به آن بپردازد و بعد باید ترک شود. عجیب ولی واقعی است. وقتی دو دیدگاه خیلی از هم دور باشد سخت بتوان مکالمه کرد ولی اینکه نویسنده گفته که فوتبال مبتنی بر اعتباریّات است باید گفت که اساساً حیات انسانی مبتنی بر اعتباریّات است و فوتبال و دیگر ورزشها استثنا نیستند. بخش کوچکی از نقش ورزش قهرمانی در بازسازی جامعه‌ی نوین جهانی را بالاتر برشمردم و البتّه باید گفت که در یک جهان آرمانی در آینده بهتر است منطق ورزشهای فعلی که بر اساس برنده-بازنده و پرورش تعصّبات بیجای طرفداری است تغییر کند. این کار با اصلاح روند جاری ممکن است نه انکار آن.

۶ نظر:

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics