فرود سخت نظام

                                                                                                        دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

  

وقتی رهبرنظام از خدای دهه‌ی شصت سخن گفت شاید فکر نمی‌کرد که وقایع آن روزگار غریب برای خود نظام به گونه‌ای دیگر تکرار شود. جمهوری اسلامی در فاصله‌ای کوتاه سه رئیس‌جمهور عوض کرد ولی بودن آیت‌الله خمینی باعث شد که نظام استوار بماند حالا هم نفر اوّل سرجایش نشسته است امّا با یک تفاوت بزرگ.

 

از فوت مشکوک هاشمی رفسنجانی تا الآن عمده‌ی رویدادهای سیاسی داخلی ایران با توجّه به مسأله‌ی جانشینی خامنه‌ای بوده است. عجب آنکه گذشته از نامزدهای نه‌چندان همسو با خامنه‌ای، دو نفری که بیشترین احتمال رهبری پس از وی را داشتند یعنی هاشمی شاهرودی و رئیسی زنده نماندند. با تحمیل رئیسی و حذف تمام رقبایش در انتخابات ریاست جمهوری و نیمه‌کاره‌گذاشتن ریاست بر آستاقدس و قوّه‌ی قضا، همه از دوست و دشمن به این نتیجه رسیده بودند که او رهبر بعدی است. خود وی نیز گویا از یکی از اعضای بیت این مسأله را جویا شده بود که گرچه تکذیب شد امّا می‌دانید که در ایران قانون «تا نباشد چیزکی..» حاکم است. حالا و با فقدان رئیسی آینده‌ی جایگاه نفر اوّل ساختار سیاسی در هاله‌ای از احتمالات قرار گرفته و واقعاً کسی که حتّی نزدیک به آن باشد هم یافت نمی‌شود مگر اینکه خامنه‌ای طول عمری بیش از ‌آنچه مخالفانش بپسندند بیابد و در این چندسال کسی برکشیده شود. فضای سیاست مانند آب‌وهوای بهار است چنانکه رفسنجانی دهه‌ی شصت تبدیل به هاشمی دهه‌ی نود شد، حالا نیز ممکن است با سکوت صادق لاریجانی در دوسال اخیر و بقایش بر کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت دوباره بخت به وی رو کند.

  

موضوع دوّم و کم‌اهمیّت‌تر نیاز به انتخاب رئیس‌جمهور بعدی است آن هم در زمانی که پس از وقایع ۱۴۰۱ تمایل مردم به شرکت در انتخابات از هر زمان دیگر کمتر است و هر انتخاباتی نوعی رأی اعتراضی به نظام هم به شمار می‌‌آید. البتّه ممکن است عکس آن هم رخ دهد و نظام با استفاده‌ی تبلیغاتی از مرگ رئیسی، فضایی احساسی را برای بخشی از قشر خاکستری رقم بزند و بتواند در یک انتخابات کمابیش آبرومند ادّعا کند که به رغم تمام افت‌ؤخیزها توان ادامه‌ی حیات دارد. هیچگاه در این چندساله مانند الآن آینده‌ی ساختار سیاسی ایران مه‌آلود و غیرقابل پیش‌بینی نبوده است، درست مثل هوای ورزقان.

۸ نظر:

  1. ابراهیم داخل آتش رفت ولی آتش گلستان نشد!
    فرید که از دیروز اعلام عزای عمومی کرد :)

    پاسخحذف
  2. درباره عمدی بودن سقوط چیزی ننوشتی. به نظرت مشکوک نبود؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر بنا به اصل قراردادن تئوری توطئه باشد،‌ در پس تمام وقایع می‌توان دستی پنهان دید. نبود رئیسی به نظرم برای همه‌ی ارکان نظام مضر خواهد بود. ضمن اینکه تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در چندسال گذشته مشغول بالاکشیدن او و زدن رقبای او بودند که رقیبی برایش باقی نگذارند. تنها سرویسهای غربی می‌توانستند او را بزنند که گویا دخالتی نداشته‌اند. در داخل هم رقیبی نداشت تا از مرگ او سود ببرد.

      حذف
  3. مجتبی خامنه‌ای رقیب نیست؟
    تحلیلهای زیادی درباره‌ش نوشتن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. او برای اینکه جزو رجال سیاسی به حساب بیاید حتماً باید تجربه و مسئولیّت داشته باشد. اگر رابطه‌ی پدر و فرزندی برای جانشینی کافی باشد سیّداحمد خمینی برای رهبرشدن از مجتبی لایق‌تر بود. او می‌توانست لااقل در دوره‌ی اخیر خبرگان نامزد شود ولی به هر دلیلی (نهی پدر یا...) این کار را نکرد. باقی حرفها گمانه‌زنی رسانه‌ای است.
      اگر لازم نبود رئیسی رقیبی برای فرد مفروض باشد او را در آستانقدس باقی می‌گذاشتند و کسی مثل قالیباف را رئیس‌جمهور می‌کردند تا نیازی به حذف او پیش نیاید.

      حذف
  4. رویترز نوشته که رئیسی شش ماه پیش به خاطر عملکرد بد در دوران ریاست جمهوری از فهرست نامزدهای مجلس خبرگان برای رهبری آینده خط خورده بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به نظر من منبع آگاه رویترز کاملاً حکومتی بوده و با قصد و هماهنگی نیروهای اطلاعاتی این خبر را فرستاده. آنها می‌خواهند بگویند که با رفتن رئیسی هیچ‌ خللی در نظام پیش نمی‌‌آید؛ از لحاظ ریاست‌جمهوری که به زودی رئیس‌جمهور جدید می‌‌آید و از لحاظ رهبری آینده که هم رئیسی از خیلی وقت پیش خط خورده بود پس خلئی به وجود نیامده است.

      حذف
  5. بالاتر از هر امر: آن کس که رشته‌ امور به دست اوست به همه فهماند که اگر بخواهم به یک اشاره تمام رشته‌های شما را پنبه می‌کنم.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics