یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
به یک شیوهی روزنامهنگاری که برای افزایش تیراژ (این روزها: کلیک) اخباری دارای محتوایی سطحی تولید میکند تا توجّه سلیقههای عامیانه را جلب کند ژورنالیسم زرد میگویند. این اصطلاح از جنگ بین دو مدیر روزنامهی مقتدر یعنی جوزف پولیتزر و ویلیام راندلف هرست (همان همشهری کین معروف) با ارجاع به یک کمیک استریپ زاده شد. فیلم همشهری کین اساساً روند تولّد و پروبال گرفتن این نوع روزنامهنگاری را به تصویر میکشد و نقد میکند. مخالفت بخش بزرگی از بدنهی ژورنالیسم امریکا با محتوای این فیلم، باعث شکست تجاری فیلم و به حاشیهرفتن یکی از نوابغ دنیای سینما برای همیشه شد. اخبار زرد معمولاً لحنی احساسی دارند و با سوءاستفاده از آزادی بیان، با مبالغه و اغراق نسبتهایی به افراد میدهند که گاهی نوعی افترای سرپوشیده به شمار میآیند. نفس این نوع روزنامهنگاری و شیوهی تولید خبر قابل دفاع نیست ولی میتوان آن را آسیبشناسی کرد و حتّی در چنین اخباری نیز رگههایی از حقیقت یافت.
برای مثال یک مجری زن تلویزیون ایران که نه فقط یک کارمند ساده بلکه مدافع شخص رهبرنظام است وقتی در راه امریکا با ظاهری سراپا متفاوت از صداوسیما دیده میشود -حتّی برای ما که متأسّفانه به نوعی دورویی نهادینه عادت کردهایم- دیگر یک خبر زرد عادی یا دخالت در حریم خصوصی نیست. رهبرنظام دارای هویّتی است که بنابر ادّعا مذهب اساس آن را تشکیل میدهد. او مدافع اوّل و آخر حجاب اجباری در ایران است، قتل مهسا امینی را خیلی ساده شمرد و فرمان به بازگشت گشت ارشاد داد. چگونه با پوششی که از پوشش زندهیاد مهسا آزادتر است میتوان مدافع خامنهای بود، از او حقوق گرفت و دربارهی زنان همظاهر خود سکوت کرد؟
کاظم صدیقی که این اواخر در پروندهی آن حوزهی علمیّهی کذایی حسابی خبرساز شد، قبل از انقلاب در مدرسهی حقّانی متأثّر از مصباح یزدی و از طلبههای غیرسیاسی بود ولی پس از انقلاب ناگهان مانند مصباح تغییر رویّه داد، انقلابی دوآتشه شد و در دادگاهها -با داشتن کمترین سواد حوزوی ممکن- با افتخار حکم اعدام میداد. لیلا صدیقی دختر او -آنچنان که خودش میگوید- از شانزده هفده سالگی از ایران رفت/گریخت. نه سبک زندگی او به پدرش ربطی دارد و نه حرفها و عقاید پدرش به او؛ تا اینجا درست. به کاظم صدیقی هم ربطی ندارد که دخترش آزادانه خواسته جور دیگری زندگی کند امّا آیا پدری که نتوانسته دختر نوجوانش را مجاب کند که عقاید او را داشته باشد میتواند بیحجابان را مزدور خارجی، بهایی و جاهل بنامد؟ صدیقی چندسال پیش آن گفتهی معروف از عزیزالله خوشوقت را تکرار کرد که بدحجابی به زلزله میانجامد. صدیقی نباید برای زنان و دختران مانند دختر خودش قائل به آزادی انتخاب پوشش باشد؟
پ.ن: محسن قرائتی میگفت که خانوادهاش گفتهاند: هر وقت تو توانستی مردم را بگریانی و کاظم صدیقی توانست آنان را بخنداند، زمان ظهور فرامیرسد. صدیقی چندوقتی است که با گفتهها و کردههای خود مضحکهی خاص و عام شده، حالا نوبت قرائتی است که روضهای بخواند و مردم را به گریه بیندازد.
این دو خبر خیلی هم زرد نبودند
پاسخحذفشما بهش میگید: دفع دخل مقدّر
حذف