پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
محسن محمّدی عراقی معروف به محسن اراکی، زادهی نجف، از سال ۶۹ جزو فقهای مجلس خبرگان و از سال ۱۴۰۱ عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او در دیماه ۱۴۰۱ باغی و محارب و مفسد فی الارض را به گونهای تعریف کرد که تقریباً شامل همهی معترضان میشد و از قوّهی قضائیّه خواست که حدّ شرعی را بر آنان جاری کند. خبرسازی قبلی او دربارهی سیّدکمال حیدری بود که با اشاره به برخی نظراتش وی را منافق خواند.
اراکی کتابی دارد به نام «درآمدی بر عرفان اسلامی» که در آن شمس تبریزی را با توجّه به قراینی همان امام دوازدهم شیعیان میداند. توضیح آنکه بسیاری از عرفا مدّعیاند که علم خود را مستقیماً از خدا یا پیامبر گرفتهاند و اعتنایی به تعلیم و تعلّم علم حصولی ندارند. شمس نیز از این سخنان زیاد دارد؛ اینها به علاوهی توصیفهای -گاه مبالغهآمیز- شمس از خود اراکی را بر آن داشته که بگوید پس او همان موعود شیعیان است که مولوی سنّی پس از برخورد با او به تشیّع گرویده است (صص ۶-۱۸۴). ابراز این نظر با توجّه به متن مثنوی مولوی و توصیف مولوی از خلفا بسیار عجیب است. از طرفی شیوهی زیست و روش صوفیانهی مولوی مبتنی بر وجد و سماع و نواختن دف و تنبور با برداشتی که امثال اراکی از مذهب امامان شیعه دارند از زمین تا آسمان فرق دارد. از جانب دیگر با اینکه دربارهی شمس مانند بسیاری از شخصیّتهای تاریخی ابهام زیاد است امّا گفتهها و مقالات او در دسترس است که فرسنگها با تصویری که ممکن است -با هر برداشت و سلیقهی ممکن- از یک امام شیعی داشت تفاوت دارد.
وی اخیراً در درس تفسیرش به عرفای شیعی معاصر و ابن عربی حمله کرده است (از دقیقهی شش به بعد). او تفسیر عرفانی را بیمبنا میخواند و نقل قولی از ابن عربی دربارهی امام علی میآورد؛ دو سه حکایت از مرحوم حدّاد دربارهی مرحوم انصاری همدانی و برخی اطرافیانش بیان میکند و چند نکتهی دیگر. ردّ کلّی ابنعربی (نه بعضی آرای او) نهایتاً به ردّ ملاصدرایی میانجامد که سر سفرهی او نشسته و حکمت متعالیه را ارمغان آورده است. حکمتی که اگر نبود، دارایی تشیّع به زحمت از مقداری نقلیّات فراتر میرفت. گذشته از این مباحث نقل قولهای او دربارهی دیگر افراد، ناقص یا اشتباه است. درست است که این سخنان به شکل حاشیهای و ضمن بحث دربارهی بطون قرآن بیان میشود (که درک او از «بطون» نیز بسیار سادهانگارانه است) امّا یک فقیه باید حدّاقل در نقل آرای دیگران امانتدار باشد نه اینکه هر حرفی به دهانش آمد بگوید یا سخنی دارای منبع مشخّص را با واسطه از شخص دیگری نقل کند.
توجّه داشته باشید که این سخنان آبکی از کسی است که قرار است جزو فقهای ممتاز نظام ولایی باشد و لازم است در بیان یک نظر نهایت موشکافی را داشته باشد. وی به سه زبان سخن میگوید و از انگلیس مدرک تحصیلی دارد. پس حرفهای او نباید شبیه پرتوپلاهای پناهیان یا صدیقی باشد ولی همچنان که میبینید در نهایت تفاوت چندانی بین آنها نیست. در واقع باید اعتراف کرد: باسوادشان که این باشد، وای به حال دیگران.
محتوای حرفهایش هیچ، چرا اینقدر لاتی حرف میزند؟ مرتیکه!
پاسخحذفشما که مودبی چرا به او میگویی مرتیکه؟
حذفاراکی به ابن عربی میگوید: مرتیکه. من حرف او را نقل کردم.
حذفهمیشه اینطور نظر میدهی؟
مگر بقیه شان چطورند؟ اساشا یکی از شاخصه های آخوندهای حکومتی لحن و ادب زیر حد متوسط است. از اولی بگیر و بیا تا دومی و ....
پاسخحذفسلام
پاسخحذفلقمه حرام و دنیا طلبی نه تنها باطن انسان بلکه درک و فهم انسان و ذائقه روحی او را هم عوض می کتد .
عمر سعد علیه لعنت الله یک شبه عمر سعد نشد .آرام آرام عمر سعد شد .