انواع نوابیغ

                                                                                                                       جمعه ۱ تیر ۱۴۰۳


حدود دو دهه از انتشار مقاله‌ی «نوابیغ» می‌گذرد. این نوشته به قلم عفت چهره‌گشا و سیّدعبادالله محمودیان به معرّفی و بررسی رفتار کسانی می‌پردازد که با اندک آشنایی با ریاضیّات مدّعی یک نوآوری بزرگ یا حلّ معمّا یا مسأله‌ای تاریخی هستند. این نوشته به مرور جایگاهی کلاسیک پیدا کرده و در بسیاری از زمینه‌ها مورد ارجاع قرار گرفته و بسیاری از متخصّصان دیگر رشته‌ها نیز «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» گویان به استقبال آن رفته‌اند. با اینکه نوشته طنز نیست ولی خیلی از جاهای آن به زحمت می‌توان جلو خنده‌ی خود را گرفت. 

  

شاید شنیده باشید که فلان «پروفسور» ایرانی فرمول اعداد اوّل را کشف کرده یا حتّی شخصی مدّعی شده که عدد پی ۳/۱۵ است و همه‌ی محاسبات ریاضی‌دانان پیش از این اشتباه بوده است امّا اینکه خبرگزاری کتاب ایران با چنین فردی مصاحبه‌ی غیرانتقادی کند دیگر از آن حرفهاست. (اگر کسی یک سری مصاحبه‌‌ی انتقادی با این تیپ آدمها مثلاً برای انتشار در یوتیوب انجام دهد واقعاً جا دارد) 

  

در سطحی نازل‌تر تولید انرژی هسته‌ای در زیرزمین و اختراع دستگاه کرونایاب مشت نمونه‌ی خروار چنین دیدگاهی است که به بخشهای جعلی طبّ سنّتی یا اسلامی هم تسرّی می‌یابد. این افراد خیلی نگران دزدیده‌شدن ایده‌هایشان هستند و طرح‌هایشان را حتّی به کمپانی‌های بزرگ ولو به قیمت ده میلیارد دلار هم نمی‌فروشند. شمای خواننده هر دانشی داشته باشید لابد در زمینه‌ی تخصّصی خود «نیم‌پز»هایی که ادّعاهای بزرگ دارند را سراغ دارید.

  

اینها در علومی است که یا با برهان ریاضی یا محک تجربه سروکار دارند؛ وضع در دانشهایی که به سادگی راستی‌آزمایی نمی‌شوند بسیار وخیم‌تر است. استادی می‌تواند مدّعی تفلسف باشد و سالها صحبت از خدای پس‌پریروز و پس‌فردا کند و شاگرد تربیت کند و پس از مرگش بنیاد حکمت به نامش تشکیل دهند. بسیاری از تحلیلهای رسانه‌ای در زمینه‌های اجتماع و سیاست خیلی راحت در این چارچوب قرار می‌گیرند. افراد به تناسب گرایشهای سیاسی و ایدئولوژیک خود هرچه می‌خواهند می‌نویسند و هر اتّفاقی را دال بر درست‌بودن دیدگاه خود می‌بینند.  

 

این روزها شاهد «رقابت» چند تن از نامزدهای ریاست‌جمهوری هستیم که چندتایشان از بزرگترین نوابیغ سیاسی‌اند. آنان با اینکه خود بخشی از نظام سیاسی دو سه دهه‌ی گذشته‌اند به گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار تازه از خارج آمده‌اند که منتقد وضع موجودند. آنان راههای کمابیش ساده برای مشکلات پیچیده و ریشه‌دار دارند و می‌توانند در مدّت زمان نه‌چندان‌بلند شرایط اقتصادی را کن فیکون کنند و نابرابری‌ها را کاهش دهند. طنز جایی بالا می‌گیرد که برخی از آنان هم منتقدند، هم خود را دنباله‌رو شهید رئیسی می‌دانند که کشور را سه سال اداره کرد و به جایی رساند که آنان به آن نقد دارند.

 

کسی که اختراعش را ده‌میلیارد دلار هم نفروخت عاقبت به عنوان کارگر ساده در یک گاوداری مشغول به کار شد امّا نوابیغ سیاسی از پستی به پست دیگر می‌روند و نام نمایش بلاهت خود را «رقابت انتخاباتی» می‌گذارند.

۱ نظر:

  1. آخوندها را از قلم انداختی که بر اساس مشتی ادعا مردم را سر کار گذاشته‌اند.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics